پاسخ به

اره زیادی خجالت میکشه میترسه بره خونه بابام همه بیفتن سرش منت کنن

پاسخ به

مگه چیکار کرد

پاسخ به

من برم خونه مادرشوهذم اگه نرم منو میخورن کسی نیست خونشون شیر حیاتشو بازه??

پاسخ به

چاقو کشید بعدا میگم

پاسخ به

خو اطمینان بهش بده ک اونا کاری بهت ندارن

پاسخ به

چاقو کشید بعدا میگم

پاسخ به

چاقو کشید بعدا میگم

پاسخ به

بخدا هزار بار گفتم اون همش میگع ارزو دامادت ابروی خانوادمو برد این همه سختی کشیدیم ولی نزاشتیم انگشت...

پاسخ به

میگم از خداشونه تو بری اونجا

پاسخ به

اگه همش بریم اونطرف طرف خانواده باباش گم میشیم

پاسخ به

من برم خونه مادرشوهذم اگه نرم منو میخورن کسی نیست خونشون شیر حیاتشو بازه??

پاسخ به

حتما دامادتون هم کار بدی کرده ک اینقدر تو ذهنش خورده توهم اصلا پیشش طرف دومادتون نباش طرف اون باش ول...

پاسخ به

اوه اوه اوه برو برو

پاسخ به

بستی شیرو

پاسخ به

بگو بستی یا زنگ بزنم مادرشوهرت?

پاسخ به

این همه پله رو رفتم پایین نفسم بند اومد ???????تا رفتم شیر ابو ببندم خواهرشوهرم گفت عه ارزووو...

پاسخ به

این همه پله رو رفتم پایین نفسم بند اومد ???????تا رفتم شیر ابو ببندم خواهرشوهرم گفت عه ارزووو...

پاسخ به

این همه پله رو رفتم پایین نفسم بند اومد ???????تا رفتم شیر ابو ببندم خواهرشوهرم گفت عه ارزووو...

پاسخ به

واس همین پرسیدم??

پاسخ به

فقط چاقو کشی بوده تو دعوا!من گفتم حتما یه بی آبرویی ناموسی چیزی شده!بیخیال بگو دعوا همه جا هس بابا

پاسخ به

اونو فقط باید بزاری کونش???