153 عضو
دیروز صبح مادرشوهرم اینا رفتن فروشگاه خرید کنن دختر کوچیکشون گفتن شوهرم بیاد بیاردش خونه ما
چون بهت تبریک نگفت طلاق میکنی
شوهرم رفت اوردش و رفت
ساعت 12:30 سرظهر اومده میگه غذای مامانم اینام درست کن بیان اینجا
خوب
یه کلام گفتم عامو من امروز کلی کار دارم سرظهر میگی خب صبح میگفتی
دیگه جبهه گرفت
من غذاشونم درست کردم جلو چشم خودش دیدا بعد رفت بیرون
خو
زنگ زد ک لازم نکرده غذا درست کنی و بریزش دوز و نمیان و.....
خلاصه من درست کردمو ساعت 4اومدن خوردن و رفتن
شوهرم سگ شد گفت تو به خونوادم بی احترامی کردی و هروقت اونا میان اخمت تو همه و.....
خوبه
سفره هفت سینمو جمع کرد
گفت نشونت میدم
خب
خلاصه سال هم تحویل شدو نه تبریکی نه جیزی
گفتم بریم خونه بابام
اشکال نداره
خونه بابات
سگ شد
خودش عصبانی شد
بابا واسه یه چیزه کوچیکی بزرگش کردین
درو قفل کرد گفت هیچ جا نمیریم هیشکی هم نمیاد
گفتم ننه بابام چشم انتظارن هیشکی هم نیستن
پیام
assssgwww.asssgdat
nini.plus/
برای ارسال پیام به این گروه باید ابتدا اپلیکیشن نی نی پلاس را دانلود نمایید.
این بخش در حال طراحی می باشد