The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

گروه درد دل خواهرانه

149 عضو

زهر چن سالت هس

1397/05/15 11:52

یکم خوب بشی بعد فکرکن

1397/05/15 11:52

پاسخ به

مگه خولم

مگن میتونی تو روش وایسی؟

1397/05/15 11:52

پاسخ به

[3/21،‏ 22:44] . همسرم: فردا صبح هم زود بلند ميشي ميبرمت خونه بابات تو اين چند روزم نه دوس دارم پيام...

زهرا ????? یعنی بخاطره یه چیزی ک نمی ارزه اینقد بزرگ شده

1397/05/15 11:52

زهرا فاطی راست میگه واقعن ازش معذرت خاهی کن

1397/05/15 11:52

زهره شوهرت فامیلته یا غریبه اس

1397/05/15 11:52

پاسخ به

زهر چن سالت هس

27

1397/05/15 11:52

پاسخ به

زهره شوهرت فامیلته یا غریبه اس

فامیل دور

1397/05/15 11:52

ظهر ناهار اوردم نمیخورد خودم خوردم خواسم جمع کنم گعتم نمیخوری

1397/05/15 11:52

اوه

1397/05/15 11:52

گفت من دیکه با تو سر یه سفره نمیشینم

1397/05/15 11:52

گفتم بهتر

1397/05/15 11:52

میگم شوهرت کجا رفته مسافرت شما کجا زندگی میکنین

1397/05/15 11:52

از این به بعدم اونا برنج خشک و گوشت برا خودت غذا درست کن یا برو بیرون بخور

1397/05/15 11:52

[3/21،‏ 22:44] . همسرم: فردا صبح هم زود بلند ميشي ميبرمت خونه بابات
تو اين چند روزم نه دوس دارم پيامي بهم بدّي ن زنگي بزني
افتاد ??
[3/21،‏ 22:45] زهره: نمیزنمم
[3/21،‏ 22:45] . همسرم: نبايدم بزني
[3/21،‏ 22:45] زهره: باید ونبایدی نیس اصلا دلم نمیخاد دیگه ببینمت
[3/21،‏ 22:52] . همسرم: ب جهنم ك دلت نميخواد
[3/21،‏ 23:09] زهره: یه خورده پولم بریز به حسابم
[3/21،‏ 23:14] . همسرم: پول برا چي ميخواي
[3/21،‏ 23:16] زهره: لازم ندارم دیگه
[3/21،‏ 23:19] . همسرم: بهتر
[3/21،‏ 23:19] زهره: اوکی
[3/21،‏ 23:20] . همسرم: كيف ابيه كجان
[3/21،‏ 23:20] زهره: کمد رختخوابی
[3/21،‏ 23:33] . همسرم: چقد ميخواي از كارتم بردار
[3/21،‏ 23:42] . همسرم: چرا موجودي گرفتي از كارتم؟؟؟
[3/21،‏ 23:42] زهره: دوس داشتم
[3/21،‏ 23:43] . همسرم: بيخود دوس داشتي
گفتم پول بردار نه موجودي بگير
[3/21،‏ 23:43] زهره: .بسه دیگه?
[3/21،‏ 23:43] زهره: حواسم نبود
[3/21،‏ 23:44] زهره: وگرنه 1000ت داشته باشی یا 100میلیون به حال من چ فرقی داره
مگه میخاد بره تو جیب من
[3/21،‏ 23:44] . همسرم: خودت بسه ديگه
فردا ك رمزشو عوض كردم ديگه بيخود دوس نداري
[3/21،‏ 23:44] زهره: عوض کن فک کردی برام مهمه اصلا
[3/21،‏ 23:44] . همسرم: صد درصد
[3/21،‏ 23:45] . همسرم: ديگه نميخوام هيچي ازم بدوني
هيچي
[3/21،‏ 23:45] زهره: تا الانم هیچی ازت نمیدونسم
[3/21،‏ 23:45] زهره: نمیشناختمت
[3/21،‏ 23:45] . همسرم: بهتر
[3/21،‏ 23:45] زهره: اما حالا ک خوب شناختمت دیگه هیچکاری بهت ندارم
[3/21،‏ 23:48] . همسرم: بهتر
هر كس از اين ب بعد زندگي خودشو ميكنه
مجبوريم تو ي خونه باشيم و ملت فك كنن ك خوبيم
و ب خاطر ابروي خانواده ها مجبوريم زير ي سقف باشيم ولي با هم مثل دوتا غربىيبه هستيم از اين ب بعد
[3/21،‏ 23:49] زهره: دیگه تحملت تو این خونه سخته
[3/21،‏ 23:49] زهره: خیلی خسته تر از اون چیزی ام ک حتی فکرشو کنی
[3/21،‏ 23:50] . همسرم: برا منم سخته ولي مجبورم تحملت كنم
[3/21،‏ 23:50] زهره: بالاخره تموم میشه
[3/21،‏ 23:50] زهره: چون خیلی تحملت کنم 1سال دیگه س
[3/21،‏ 23:51] زهره: بعدش همه چیو تموم میکنم
[3/21،‏ 23:51] . همسرم: اگه ب ابروي خونواده ها فكر نميكردم بعد از 86 ميرفتم درخواست ميدادم برا طلاق
[3/21،‏ 23:51] زهره: نه جوونی منو نه خودتو بخاطر آبرو خانواده تباه نکن
[3/21،‏ 23:52] زهره: چون این زندگیو تمومش نکنی خودمو خلاص میکنم تو همین سال
[3/21،‏

1397/05/15 11:52

1:10] . همسرم: خيلي خوش ب حالت شد ك چند روز نيستم اومدم برات طلافيش ميكنم
[3/22،‏ 1:10] . همسرم: اره تو ساختي
خيللليييي???
[3/22،‏ 1:10] زهره: اره چن روز میخام نفسسسسس بکشم
[3/22،‏ 1:11] زهره: یادت رفته بنده خدا
هیچی نداشتی صفره صفر بودی
[3/22،‏ 1:11] . همسرم: اره ميگم ك خيلي خوش ب حالت شد
[3/22،‏ 1:11] زهره: اره میخام طعم واقعی زندگی رو بچشم تازه
[3/22،‏ 1:12] . همسرم: خوب بچش چون برگشتم
بازم همين اشِ و همين كاسه
[3/22،‏ 1:12] زهره: ههههه
[3/22،‏ 1:12] زهره: به درک
[3/22،‏ 1:13] . همسرم: منتظرم باش ك برگردم
[3/22،‏ 1:13] زهره: فقط از این به بعد به فکر صبحانه و ناهارو شامت باش
[3/22،‏ 1:13] زهره: حتما
بهش میگم
[3/22،‏ 1:13] . همسرم: خيالت راحت
[3/22،‏ 1:13] . همسرم: هستم ب فكر خودم
[3/22،‏ 1:13] زهره: افرین باش
[3/22،‏ 1:13] زهره: چون دیگه حاضر نیستم سرسوزنی تو خونه برا تو کاری انجام بدم
[3/22،‏ 1:14] . همسرم: براي طلافي كردن خيلي مواظبم ك سالم باشم ك زندگي رو ب كامت زهر كنم
[3/22،‏ 1:14] زهره: ‌هههههههه خندم گرفت
[3/22،‏ 1:14] زهره: تو به فکر خودت باش
[3/22،‏ 1:15] . همسرم: تو نگران من نباش خيلي ب فكر خودمم
[3/22،‏ 1:15] زهره: من کاری به کار تو نداشته باشم و برا خودم زندگی کنم اتفاققققققاااااااا خیلی راضی ام
[3/22،‏ 1:15] زهره: من مگه خرم به فکر تو باشم
[3/22،‏ 1:15] . همسرم: حالا از اين ب بعد طعم واقعي زندگي رو بهت ميچشونم
[3/22،‏ 1:16] زهره: هههههه
[3/22،‏ 1:16] زهره: ??
[3/22،‏ 1:16] زهره: خندم میگیره
[3/22،‏ 1:17] زهره: واقعا فک کردی برام مهمه
[3/22،‏ 1:17] . همسرم: خوب بخند
[3/22،‏ 1:17] . همسرم: وقت گريتم ميرسه
[3/22،‏ 1:17] زهره: گریه هامو3ساله از نامزدی تاحالا کردم
[3/22،‏ 1:18] زهره: حالا وقت خنده هامه
[3/22،‏ 1:18] زهره: لطفا دیگه بهم پیام نده
[3/22،‏ 1:18] . همسرم: حالا ميبينيم ديشب 8/8999 گريهاتم نبود از اين ب بعد ميبينم گريهاتو
[3/22،‏ 1:18] زهره: ??????
[3/22،‏ 1:19] زهره: پاشو جمع کن کاسه کوزتو
[3/22،‏ 1:19] . همسرم: فك كردي برام مهمي ك بهت پيام بدم ??
نميدم
[3/22،‏ 1:19] زهره: اره نده افرین رو مخی
[3/22،‏ 1:25] زهره: این چن روزم شمارتو اصلا رو گوشیم نبینما
پیامتو نبینما
[3/22،‏ 1:27] . همسرم: اول ك اصلا حوصلتو ندارم پيام نده
دوم ك مطمعن باش نميبيني
سوم ك ي وقت ن زنگ ن پيام نده ك جوابي نميگيري
[3/22،‏ 1:28] زهره: ببین
[3/22،‏ 1:28] زهره: سگ ک دیدی 1397/05/15 11:52

23:52] . همسرم: ولي نه اين كارو نميكنم
تو بايد بموني تو خونه حالا حالاها باهات كار دارم
[3/21،‏ 23:53] زهره: ولی من دیگه اون ادم سابق با صبر و حوصله نیستم
[3/21،‏ 23:53] زهره: بالاخره جلو یکی این بغضم میشکنه حرف بزنم بگم دیگه نمیتونم باهات زندگی کنم
[3/21،‏ 23:54] . همسرم: بايد تحمل كني حالا حالاها باهات كار دارم
[3/21،‏ 23:54] زهره: مهرمم حلال جونم ازاد
[3/21،‏ 23:55] زهره: توافقی جدا میشیم
[3/21،‏ 23:55] . همسرم: مهرتو ميدم ولي طلاقت نميدم
[3/21،‏ 23:55] . همسرم: چون كارت دارم
[3/21،‏ 23:55] زهره: خداروشکر پای بچه ای هم وسط نیس ک بخوام بسوزم و بسازم
ک اگه هم بود میزاشتمش برات و میرفتن
[3/21،‏ 23:55] زهره: م
[3/21،‏ 23:56] . همسرم: باشه و نباشه برام مهم نيست
اگرم بود نميزاشتم ك بخواي ببريش
[3/21،‏ 23:56] زهره: نمیبردم
[3/21،‏ 23:57] زهره: مگه دیوونم جوونیمو حروم کنم پای بچه ای ک فردا پابگیره مث تو بشه دختر مردمو آزار بده
[3/21،‏ 23:57] . همسرم: خدا رو شكر ك نيست
[3/21،‏ 23:57] زهره: فقط اینووتا زنده ای یادت نره
من هیچوقت حلالت نمیکنم
نمیبخشمت
واگذارت کردم به خدا
خودش تقاص دلمو ازت بگیره
[3/21،‏ 23:58] . همسرم: كاري نكردم ك نياز ب بخشيدنت داشته باشم
واگذار خودت ب خدا
[3/21،‏ 23:58] زهره: ن تو هیچوقت کاری نکردی
[3/21،‏ 23:59] زهره: همیشه سِرتِق بودی
هزار تا حرف زدی و خودتم توجیه کردی
[3/21،‏ 23:59] زهره: خدا جای حق نشسته
[3/21،‏ 23:59] زهره: ببینم تو تقاص پس میدی یامن
[3/22،‏ 1:00] . همسرم: الا بميرم ك از دستم خلاص بشي وگرنه ديگه دست از سرت بر نميدارم
[3/22،‏ 1:01] زهره: نه نمیر ک فردا خونوادت مردنتم از چشم من میبینن
[3/22،‏ 1:01] . همسرم: بميرم راحتترم
[3/22،‏ 1:02] . همسرم: اينقدم اسم خانواده منو با تعنه و كنايه نيار?
[3/22،‏ 1:02] زهره: ههه
[3/22،‏ 1:04] . همسرم: صبح زود بلند شو
[3/22،‏ 1:07] زهره: میتونی بری خودم بلدم با اژانس برم
[3/22،‏ 1:08] . همسرم: بازم نكرده خودم ميبرمت
[3/22،‏ 1:08] . همسرم: لازم
[3/22،‏ 1:08] زهره: من هیچ نیازی به تو ندارم دیگه
[3/22،‏ 1:09] . همسرم: كليدم ميدي ب خودم نميخوام وقتي نيستم بياي خونه
[3/22،‏ 1:09] زهره: حالم از این خونه به هم میخوره
[3/22،‏ 1:09] . همسرم: ب خاطر نيازت نيست ك ببرمت يا نبرمت نميخوام وقتي نيستم تو خونم باشي
[3/22،‏ 1:10] زهره: انقد من من نکن نیم منم نیسی
خونه زندگی من برات ساختم
وگرنه اگه مجرد بودی هیچی نبودی
[3/22،‏

1397/05/15 11:52

/>[3/22،‏ 1:28] زهره: از سگ کمتررررررررررم من اگه به تو زنگ بزنم یا پیام بدم
[3/22،‏ 1:28] زهره: از سگ
[3/22،‏ 1:29] . همسرم: بهتر نده من راحتترم
[3/22،‏ 1:29] زهره: مگه خرم به یه غریبه پیام بدم
[3/22،‏ 1:29] زهره: من برا راحتی تو اینکارو نمیکنم
برا ارامش خودمه
[3/22،‏ 1:30] . همسرم: اسمتو ببين تو هم براي من غريبه اي
[3/22،‏ 1:30] زهره: مهم نیس
[3/22،‏ 1:30] زهره: پیام نده دیگه
[3/22،‏ 1:30] . همسرم: پيام نده حوصلتو ندارم

1397/05/15 11:52

پاسخ به

میگم شوهرت کجا رفته مسافرت شما کجا زندگی میکنین

صبح میخاد بره بادوساش آبادان

1397/05/15 11:52

دیگه حرمتا از بین رفت

1397/05/15 11:52

دیگه ارزشی واسم نداره

1397/05/15 11:52

یه چیز کوچیکو اننننننننننقد بزرگش کرد

1397/05/15 11:52

ک هم سال نو کوفتم شد هم پدر و مادرم دلشون هزار راه رفت هم خودش از چشمم افتاد

1397/05/15 11:52

حالا فهمیدم حکمت خدا این بوده ک تا الان بچه نداده

1397/05/15 11:52

میخاس من این ادمو خوب بشناسم

1397/05/15 11:52