یبار داداشم با مامیم صب زود میخواستن برن جایی داداشم بیدار نشده بود
مامیم میره بیدارش کنه هرچی در میزنه درو باز نمیکنن خودش باز میکنه میره تو میبینه بالا تنه زن داداشم لخته زن داداشم پتو رو میکشه رو خودش یوهویی میکشه از رو داداشم میره کنار یهویی داداشم با ی شرت از زیر پتو میزنه بیرون????حالا طفلیا کاریم نکرده بودن هوا گرم بوده بود اونطوری خوابیده بودن
1398/03/30 21:18