حالا ماهم اون دفعه رفتیم دزفول ویلا با دوستای شوهرم زن یکی از دوستاش همش میرف از یخچال خربزه میاورد فقط برا خودش میخورد منم دراز کشیده بودم 4 بار برا خودش آورد منم گفتم خب همه ی ظرف رو بیار همه باهم بخوریم گف هر کسی میخواد یخچال اونجاس بره برداره من آنقدر ناراحت شدم من خب خسته بودم دراز کشیده بودم
1398/04/31 13:28