مامانهای زمستان 98

2 عضو

پاسخ به

کجان مامانت؟؟؟

من اصفهانم اونا شهرکرد

1398/09/05 22:19

پاسخ به

اره منکه تنهام یه مادر شوهرم طبقه پایین دارم آبی ازش گرم نمیشه

مثل منی ولی خدایی مادر شوهرم خوبه تو بارداری خیلی هوامو داشته با اینکه دیگه سنی گذشته ازش و حسابی پا دردیه ولی خیلی به دادم رسیدخ

1398/09/05 22:20

پاسخ به

اره منکه تنهام یه مادر شوهرم طبقه پایین دارم آبی ازش گرم نمیشه

هیچ *** مادر خود آدم نمیشه ...

1398/09/05 22:20

ه

1398/09/05 22:20

غزل سیسمونی فروشی اصفهان قیمت مناسب کجا هست؟

1398/09/05 22:20

ولی به قول سمیرا جا مادرا که نمیگیرخ

1398/09/05 22:20

پاسخ به

مثل منی ولی خدایی مادر شوهرم خوبه تو بارداری خیلی هوامو داشته با اینکه دیگه سنی گذشته ازش و حسابی پا...

چه خوب ...خدا بهش اجر بده

1398/09/05 22:21

پاسخ به

من اصفهانم اونا شهرکرد

آخی چه دورین ...

1398/09/05 22:21

پاسخ به

مثل منی ولی خدایی مادر شوهرم خوبه تو بارداری خیلی هوامو داشته با اینکه دیگه سنی گذشته ازش و حسابی پا...

منو فوقش جمعه ها میگه ناهار نپز بیا پایین .در این حد

1398/09/05 22:21

ما که مادرشوهرم هییییچی دعوتمم نمیکنه?

1398/09/05 22:22

پاسخ به

منو فوقش جمعه ها میگه ناهار نپز بیا پایین .در این حد

من با خودم عهد بستم اگه مادر شوهر شدم مثل مادر باشم برای عروس

1398/09/05 22:22

از شانس من تو این بارداری یبار پا بابام شکست 3 ماه تو کچ و اتل بود مامانم نتونست بیاد 3 ماه اول بارداریم ک مامانم تشنج کرد تازه روپا شد ک بابام اینجوری شد خلاصه نشد من زیاد ببینمشون???

1398/09/05 22:22

پاسخ به

غزل سیسمونی فروشی اصفهان قیمت مناسب کجا هست؟

عزیزم اگه قیمت برات مهم نیست فقط برو فلسطین

1398/09/05 22:22

پاسخ به

ولی به قول سمیرا جا مادرا که نمیگیرخ

غزل سیسمونی فروشی اصفهان قیمت مناسب کجا هست؟ میگند خیابان عبدالرزاق درسته ؟

1398/09/05 22:22

پاسخ به

چه خوب ...خدا بهش اجر بده

واقعا

1398/09/05 22:23

البته برام عادی شده

1398/09/05 22:23

پاسخ به

عزیزم اگه قیمت برات مهم نیست فقط برو فلسطین

چرا برام مهمه

1398/09/05 22:23

پاسخ به

غزل سیسمونی فروشی اصفهان قیمت مناسب کجا هست؟ میگند خیابان عبدالرزاق درسته ؟

قیمت مناسب من ابن سینا رفتم با عبدالرزاق

1398/09/05 22:23

پاسخ به

چرا برام مهمه

پس اصن فلسطین نرو????

1398/09/05 22:23

پاسخ به

البته برام عادی شده

برای منم ..فقط چون شوهرم متوجه رفتار مادرش نیست حرصم میگیره

1398/09/05 22:23

پاسخ به

از شانس من تو این بارداری یبار پا بابام شکست 3 ماه تو کچ و اتل بود مامانم نتونست بیاد 3 ماه اول بارد...

عزیزم خدا شفاشون بده

1398/09/05 22:23

پاسخ به

من با خودم عهد بستم اگه مادر شوهر شدم مثل مادر باشم برای عروس

خیلی خوبه اخه بنظرم اون دختر وقتی میاد تو خانواده جدید به امید خوشبختی میاد نباید سخت گرفت

1398/09/05 22:24

مامان من ادریبهشت تعویض مفصل زانو کرده هر دو زانوهاش مفصلش عوض شده ...از حاملگیم اینجام همه کارها رو مامانم انجام میده ...

1398/09/05 22:25

من از الان استرس زایمان رو دارم .
خواهرم و شوهرم از زمان عروسی قهرند
شوهرم گفته نمیزاره خواهرم بیاد
میترسم دعوا بشه

1398/09/05 22:25

پاسخ به

ما که مادرشوهرم هییییچی دعوتمم نمیکنه?

انشالله زایمان کردی تو دعوتشون کن خجالتشون بده

1398/09/05 22:25