پاسخ به حرص نخور عزیزم قربونت ???
نمیشه بخدا نمیتونم خسته شدم از بس از صبح تا شب گریه میکنم
الکی میخندم
الکی خوشم ولی داغونم
بخدا همشون بعد اه من ی مرض میگیزن
بعد هرعیدتو عقدک دعوا راه مینداختن ک ی چیز برا پسر ما بیار و... ی مرگشون میشد الانم همینه
ولی خدایی نمیگذرم
امسال گفتن میریم کربلا گفتم من حلالشون نمیکنم اگ واقعا تقصیر اوناست و من بدی نکردم نرن ،والا شمر هم کربلا یی بود
خدا شاهد سه روز مونده ب کربلا رفتنشون جور نشد
مادر پدرشوهرم مرد نرفتن
خودشونم یبار سرخاک رفتن چون قهر بودن
1398/09/04 19:43