مامانای باحال دی وبهمنی

2 عضو

یارو کرم و پرش ریخت من از اینا گفتم

1398/09/04 19:50

پاسخ به

خوبی نکن راه تو جدا کن از اونا نرو خونه اشون

خریم خر

1398/09/04 19:50

پاسخ به

مشاور رفتم گفتن بیمارن باروانی باید ساخت همین

خب خودتون از بین میرید ک

1398/09/04 19:51

منم خیلی به خاهرشوهرام محبت کردم ولی قدرندونستنوباحرفاشون دلموشکستن.جاریامم محل هیچی بهشون نمیدن ایناعاشقشونن

1398/09/04 19:51

پاسخ به

ولی شانسی که آوردی خودشوجلوشوهرت نشون داده که چه ذاتی داره.بعضیاعروسونابودمیکنن ولی جلوپسرشون مظلوم ...

الان واس من یاد گرفته پشت پسرش بد میگ شوهرم نباشه میرینه ب من شوهرم میاد ارومه عین چی

1398/09/04 19:51

شوهر من از شیش اومده خابه? وحشت کردم.
میخام برم بالا غذا بذارم برا فردای برادرشدهرام.

مادرشوهرم نیست تهرونه اینا گناهن

1398/09/04 19:51

پاسخ به

خب خودتون از بین میرید ک

مشکل و دردمون دوست داشتن

1398/09/04 19:51

همش نون پنیر و تخم مرغ و حلوا میخورن?

1398/09/04 19:51

پاسخ به

مشکل و دردمون دوست داشتن

?

1398/09/04 19:52

پاسخ به

اره برو استرستم میریزه.. ببین هنوز دیر نشده فردا برو کلاساشو ثبت نام کن انقد استرس رو کم میکنع

کسی نیست منو ببره بیاره حال ندارم برم برای کلاس میدونی من دوهفته اس سربيحالي وخستگي ومهمون داری دارم ازمايشمو عقب ميندازم

1398/09/04 19:52

آقامنوشوشوبعدازمدتی بس طولانی آشتی کردیم?

1398/09/04 19:52

سلاممممم

1398/09/04 19:52

پاسخ به

منم خیلی به خاهرشوهرام محبت کردم ولی قدرندونستنوباحرفاشون دلموشکستن.جاریامم محل هیچی بهشون نمیدن این...

اره اونا ک بدن همیشه خوبن
بخدا جاریم تا بود اینا عذابم دادن
تا فرار کرد رفت اینا گفتن خوب شد خیلی بدذات بود??

1398/09/04 19:52

پاسخ به

کسی نیست منو ببره بیاره حال ندارم برم برای کلاس میدونی من دوهفته اس سربيحالي وخستگي ومهمون داری دارم...

یا خداااااا... من فردا میرم ازمو میدم..
فاطمه خب فقط برو ببین اتاق زایمانتو اینارو

1398/09/04 19:52

میگم چرااینا کم پیدان نگو گروه زدید

1398/09/04 19:52

پاسخ به

آقامنوشوشوبعدازمدتی بس طولانی آشتی کردیم?

من بمیرم قهر طولانی نمیتونم

1398/09/04 19:53

پاسخ به

اره اونا ک بدن همیشه خوبن بخدا جاریم تا بود اینا عذابم دادن تا فرار کرد رفت اینا گفتن خوب شد خیلی بد...

??

1398/09/04 19:53

پاسخ به

خدایی اینا مادرن؟

بخدا پارسال شب یلدا خواهرم سال اولی بود ک اومده بود تهران . من نرفتم پیشش مادرشوهرم اینارو دعوت کردم گفتم گناه دارن خونه تنها نمونن . بعد مادربزرگ بابا برزرگ شوهرمم گفتم . چقد تدارک دیدم خسته و کوفته اون همه خرج آخرش گفت بادمجونش بی مزه بود!!! چقد ایراد گرفته بود زهرا تو آشپزخونه بوده!! برادرشوهرم گفته بود بعله منم دستم پر بود پشمک فلان مدل تزیین میکردم!! کلی حرف بارم کردن ???

1398/09/04 19:53

پاسخ به

سلاممممم

درود

1398/09/04 19:53

پاسخ به

آقامنوشوشوبعدازمدتی بس طولانی آشتی کردیم?

چقدددد وخ?

1398/09/04 19:53

مبارکه شیرینیو بیار

1398/09/04 19:53

پاسخ به

بخدا پارسال شب یلدا خواهرم سال اولی بود ک اومده بود تهران . من نرفتم پیشش مادرشوهرم اینارو دعوت کردم...

حیف چسی ک بدی براشون

1398/09/04 19:54

?

1398/09/04 19:54

بخدا لیاقت ندارن

1398/09/04 19:54

پاسخ به

میگم چرااینا کم پیدان نگو گروه زدید

???

1398/09/04 19:54