مامانای آبان و آذر۹۹ https://chat.whatsapp.com/He6OxGanWIk9g39gJ6OaX4

663 عضو

بخدا اینقدر این ماه محرم صفر حرص جوش خوردم

1401/06/30 12:01

میگم میشه تو توستر سیب زمینی سرخ کنم؟
میخوام زیاد روغن استفاده نشه

1401/06/30 12:04

پاسخ به

بدنش دیدم نرگس رو شکم صورت بچم ?

خوب میشه به چیزی آلرژی داشته.شایدم کک زده. کک یا پشه یه جا بزنن آلرژی داشته باشه کل بدنش میپاچه

1401/06/30 12:08

یه پماد هست قبل و بعد حشرات دپی بخر بهش برن یا کالاندولا یا کالامین.خوب میشه

1401/06/30 12:09

شادی دیگه به خواهرت اینا گفتی بارداری

1401/06/30 13:37

پاسخ به

دخترم بردم دکتر آمپول پماد دوتا شربت داد گفت کهیر زد

خوب میپرسیدی علت کهیرش چیه؟

1401/06/30 23:07

پاسخ به

وای بخاطر این دستشو گچ گرفت?چ بی رحم

بابا چنان انگشت شست و خورده بود ک استخون سفید زیر پوست معلوم بود 5 سالش بود

1401/06/31 15:46

ب نگرانی های الکی

1401/07/01 23:07

پاسخ به

اما یبار پفیلا ی پسر 4 ساله میخاس ازش بر داره مامانش کنارم بود حرف می‌زدیم دیدم رها داد زد سرش نزاشت...

حالا من برعکس تو هستم هربار میرم خونه مادرشوهرم دوتا پفیلا میخدم میبرم بعد بچه ها جمع میکنم پیش هم میریرم‌سینی میگم باهم بخورید. یا آحیل یا هرچی ببرم. جاریم مثل تو هست اینقدر خسبسه برا بچه خودش خوراکی نمیاره ولی من میبرم میگم همه بچه ها باهم دور سینی بشینن بخورن

1401/07/01 23:25

واییی نرگس یبار بیرون بودیم ی دوتا دختره باهم بازی میکرذن رها رفت پیششون بعد دختره گفت نیا با ما بازی نکن ازت بذمون میاد ب رها گفت شوهرم بود باهامون شنید ???وای رفت سمت دختره بزنتش گفتم برید بچها بسه

1401/07/01 23:25

فاطمه من عادت دارم از بیرون میام خونه شلوار تا تنم کنم طول میکشه. شوهرم یاد هیلدا داده که پا نباید لخت باشه باید شلوار پوشید . هیلدا هم یاد گرفته تا پاهام لخت باشه سریع شلوار میاره میگه شلوار شلوار.یعنی شلوار بپوش

1401/07/01 23:29

پاسخ به

بعد رونشناسا میگن بچه نمیفهمه زر میزنن خودشون نمیفهمن

بچه ها بیشتر میفهمن

1401/07/01 23:30

پاسخ به

مثلان میگم زد توم بزن دفاع کن

خوب این بد هست بچه ها با بدی بیکانه هستن. تو نگو زد بزن دفاع کن بگو دخترم باهمه دوست باش. عروسکش بیار بگو نازش کن غذا بده. بعد وقتی کسی بزنش دوبار هیچی نگه تو هم دفاع نکنی دفعه سوم خودش میزنه. بچه ها از هم دیگه بیشتر یاد میگیرن

1401/07/01 23:32

پاسخ به

خوب تو نمیزاری که دفاع کنه خودت سریع وارد عمل میشی

بهش یاد میدم خودش دفاع کنه

1401/07/01 23:34

هیچی بچم ماساژ میدم نق میزنع تو خاب

1401/07/02 01:53

مثلا نامزدیمون بود برا من ی انگشتر گرفت خواهرش اومده بود کیف و کفش مانتو و شال لباس جشن

1401/07/02 10:15

پاسخ به

خو بدبختی اون برادر شوهرم هم کارشه

وای شوهرم و داداشش همکارن حالا اون استخدام رسمی شوهر من شرکتی موقت با حقوق قانون‌کار که کلی بدهی داریم . بعد حقوق و مزایای اون بقران 7برابر شوهر منه بدهی نداره حسابی هم‌پددشوهرم رو تیغ زد پول گرفت گذاشت حساب زنش سود میگیره. ولی هربار میرفت پیش پدرشوهرم شر میکاشت توقع ایجاد میکرد بعد زنش به من میگفت خودشون بدبختن هیچی ندارن ???
ایندفعه بگه میگم.آره اینهمه داری کم داری مگه

1401/07/02 10:59

پاسخ به

گفت زشته بخدا برا من شماره کارت میدی

بگو زشت اینه که بدحسابی

1401/07/02 10:59

پاسخ به

من اسم دخترم همتا هستش الان حامله ام دختره چند تا اسم میخواستم ک ب همتا بیاد

هانا،حسنا،هیلما،یکتا

1401/07/02 21:32

پاسخ به

سلام یه کم دوتا سینه ات رو بدوش بریز جلو در خونه دوتا پا بخوره زود خشک میشه سینه هات

من چند روز پیش خالم ایطور گفت ک شیرت رو یکم روی گِل باغچه بدوش بعد گِل رو گلوله کن پرت کن بخوره ب دیوار خشک میشه شیر و بچه از شیر گرفته میشه

1401/07/04 10:41

بیاید یکم حرف بزنیم وقت بگذره

1401/07/04 19:03

همش مجبوریم بریم خانه مادرشوهرم اونجا بچه های جاری هام و خواهرسوهرم مریضن دارو نمیخورن ماسک هم نمیزنن همشم میچسبن هیلدا طفلی دوباره مریض شد

1401/07/04 19:19

این پنجشنبه گفتیم چیزی نپزیم‌ زودم بریم مزار ملت بلکه برن خونشون برعکس همه از مزار برگستن خونه تازه یه گروهم برا شام آمدن باز مجلور شدبم شام‌بدیم. یه مشت آدم گرسنه هر روز شام و نهار اونجان

1401/07/04 19:27

شنبه حلیم میپختیم 70 تا مهمون آمد شام خوردن هیچ تازه تا صبح موندن جوری شد من جا انداختم یکی یکی همه رفتن بخوابن مهمونا نشسته بودن نمیرفتن بهشون میگفتیم برید فردا حلیم میفرستیم دم خونتون میگفتن نه کجا بریم. بزور یه گروه 4صبح راهی کردیم رفتن بعد 7 همه دوباره آمدن

1401/07/04 19:28

خیلی بده اینجوری جوری شد برادرشوهرم به دختر عمه اش گفت برو خونت دیگه ولمون کن مگه سگ پاسبانی اصلا بهش بر نخورد حتی بره نشست تا صبح. حالا خونش دیوار به دیوار پدرشوهرمه

1401/07/04 19:30