پاسخ به

تا فرق دست چپ و راست یاد گرفتیم خاستگار و رفتیم تو حال و هوای عشق و ازدواج

دقیقا من همسنام هنوز مجردن

پاسخ به

دادگاه هم میرن ودعوا هم میکنن ولی تمومش نمیکنن??

چرا اخه
میخواد طلاق بگیره؟

پاسخ به

نمیدونم والا خواهرشوهرم به شدت شکاکه الان شوهرم رفته بود تو شرکت بازاریابی با یه خانمه همکاربوده زیر...

اوف همین بازاریابی ها زندگی ها رو بهم ریخته من خودم خیلی دیدم از اینا

حالاشوهرش شیراز بوده این رفته با دخترش توخونه اش شوهره اومده کتک وکتک کاری وزنگزدن پاسگاه الان شوهرم رفته اونجا

من دیدم مرد سن دار از پدرمم بزرگ تره تو این شرکت های هرمی و بازار یابی با خانمه دوست شده صیغه ش کرده..

اون خانم با کل مردای اون شرکت دوست شده دوتام بچه داره

پاسخ به

حالاشوهرش شیراز بوده این رفته با دخترش توخونه اش شوهره اومده کتک وکتک کاری وزنگزدن پاسگاه الان شوهرم...

چرا زدش??

پاسخ به

اوف همین بازاریابی ها زندگی ها رو بهم ریخته من خودم خیلی دیدم از اینا

آره والا
ولی تقصیر خواهرشوهرمم هست گیر داد هرچی اومد دنبالش هم دوسش داشت هم قیافه گرفت نرف خالمم زیاد دخالت کرد دیگه این شد که کش پیدا کرد خانواده ها اومدن وسط بزرگ شد وبزرگتر والان زندگیش پاشیده

پاسخ به

چرا زدش??

گفته چرا اومدی خونه برو نمیخوامت??البته دقیقشو من نمیدونم من نبودم که ولی همینه

پاسخ به

من دیدم مرد سن دار از پدرمم بزرگ تره تو این شرکت های هرمی و بازار یابی با خانمه دوست شده صیغه ش کرده...

??

والا از وقتی این گوشیا اومد همه زندگیا رو بهم ریخته

پاسخ به

آره والا ولی تقصیر خواهرشوهرمم هست گیر داد هرچی اومد دنبالش هم دوسش داشت هم قیافه گرفت نرف خالمم زیا...

همین عامل اصلیه همه کینه ها طلاقاش
میرن خونه پدر مثلا حل بشه بدتر میشه
من خودم وقتی یه مشکلی دارم مادرم میگه بذار به شوهرت بگم گوشزد کنم گفتم نمیخوام روتون تو رو هم باز شه ما زن و شوهریم بالاخره حل میکنیم ولی شما ممکنه به هم کینه به دل بگیرین

دیگه الان شوهرمنم زنگزدن رفته اونجا هنوز نیومده دلم نگرانه

پاسخ به

گفته چرا اومدی خونه برو نمیخوامت??البته دقیقشو من نمیدونم من نبودم که ولی همینه

پ مردی

پاسخ به

دیگه الان شوهرمنم زنگزدن رفته اونجا هنوز نیومده دلم نگرانه

دیگ طول میکشه این بحثا

پاسخ به

همین عامل اصلیه همه کینه ها طلاقاش میرن خونه پدر مثلا حل بشه بدتر میشه من خودم وقتی یه مشکلی دارم ما...

دقیقا من اصلا نمیزارم مادرم بفهمه حتی شده قهرم با شوهرم برم خونه بابام هم طوری رفتار میکنم که انگار نه انگار

خیلیاشو نگفتم،،فقط اینجا میگم سبک شم،خودمنم زیاد سختی کشیدم ،توخونه پدرم تک دختر
بودم همش درس می‌خوندم،،سختی نکشیده بودم ندیده بودم ،،اومدم میدونین چیا که ندیدم

خخخ

الان اومد

مهمون اومد

پاسخ به

دیگ طول میکشه این بحثا

حالا اون یکی دوماد شوهرم زنگزده که شوهرت بگو بیاد وسرش رو کرده تو کیسه ی پولی وبفکر پوله بگو بیاد ببینه خواهرش تو چه وضعیه

مادر پدرش اومدن?مادرش یذره در زد،شوهرم ب من نگا کرد??

اخه خواهرشوهرم اصلا اهمیت به حرف کسی نمیده نه نصیحت گوش میده نه چیزی

بعدش بابامینا اومدن

پاسخ به

دقیقا من اصلا نمیزارم مادرم بفهمه حتی شده قهرم با شوهرم برم خونه بابام هم طوری رفتار میکنم که انگار ...

اصلشم همینه
واقعا ما قرار نیست از هم جدا شیم فقط شوهرمونو خراب میکنیم و روی خانواده و همسرو تو رو هم باز میکنیم اختلافا شروع میشه
شوهرم برا همین همیشه خیلی بهشون احترام میذاره
گاهی میدونه مساله رو میدونه مادرم یا داداشم ولی اصلا به رو خودشون نمیارن اینم شرمنده میشه

چقدشیرینی میارن آخه?