گروه مشاوره
??اره
1399/09/05 21:53
خیلیاشو نگفتم،،فقط اینجا میگم سبک شم،خودمنم زیاد سختی کشیدم ،توخونه پدرم تک دختر بودم همش درس می‌خون...
دقیقا مشکلت هم همینه ک خودتو با اونجا مقایسه میکنی .من دوستم دقیقا شزایط تو رو داره حتی تو خورد و و خوراک خودشو با خونه پدرش مقایسه میکنه همیشه خدا هم تو زندگیش مشکل پیش میاره با افکارش چن بارم تا طلاق رفتم خونشون مث خونه شما بود جدا کردن بازم راضی نیس
1399/09/05 21:53
حالا اون یکی دوماد شوهرم زنگزده که شوهرت بگو بیاد وسرش رو کرده تو کیسه ی پولی وبفکر پوله بگو بیاد بب...
????بگو تو خرجشو میدی کار نکنه
1399/09/05 21:54
اصلشم همینه واقعا ما قرار نیست از هم جدا شیم فقط شوهرمونو خراب میکنیم و روی خانواده و همسرو تو رو هم...
دقیقا من اصلا دوست ندارم کسی بدونه مابهم اخمم کردیم
اوایل خواهرشوهرم اومده بود قهر هرکی می پرسیددلیل اصلیشو میگف واز شوهرش بد میگف من بهش گفتم نگو شوهرتوخراب نکن بد میشه کش میاد الان داره به حرفم میرسه
البته من الان 4ماهم بیشتره قهرم باهاش قبلا بهش گفتم چنبار ناراحت شد گف توجای من نیستی درکم نمیکنی منم گفتم خدانکنه جا توباشم دیگه نمیگم
اخه خواهرشوهرم اصلا اهمیت به حرف کسی نمیده نه نصیحت گوش میده نه چیزی
مث ارمیتاس????????
1399/09/05 21:54
چه کارکنم که شوهرم خانوادمو دوست داشته باشه
?☝
1399/09/05 21:55
چه کارکنم که شوهرم خانوادمو دوست داشته باشه
تو رو خانوادت حساس نباش بقیش حل میشخ
1399/09/05 21:55
شمادرداتون ازمن زیادبوده
پ ن پ خودت برا یه چیز الکی این همه ناراحت میشی اینقد مشکل هست تو تصورشم برات سخته
1399/09/05 21:56
????بگو تو خرجشو میدی کار نکنه
والا بیشعورن اونقدر حرص میدن به آدم که نگو
حالا شوهرمن کوچکترین عضو خانواده اس ولی اونقدر فهمیده اس فقط به این میگن شوهرم میگه وقتی به مشکل میخورن فقط میگن علی
داداش بزرگه اش 36سالشه اصلا به ایناکاری نداره واینام هیچی بهش نمیگن فلان مشکل رو داریم
الان من بعداینکه زنگم زد گف علی رو بیدار کن بیاد اخه شب کاره ظهره اومده بود خواب بود به من زنگزدن
من زنگزدم به خواهرش گفتم حواستون باشه نره بزنه یه جای مرده بدتر بشه شاید اینا آشتی کردن بعد آدم بده علی نشه
خالم که مادرشوهرمه دراومده اونطرف میگه کیه داماد دومش همونکه زنگزده بود میگه زن علیه میگه قطعش کن قطعش کن????
مث ارمیتاس????????
???
1399/09/05 21:57
شمادرداتون ازمن زیادبوده
حالا دیدی بهت میگفتیم الکی سخت نگیر
1399/09/05 21:58
پ ن پ خودت برا یه چیز الکی این همه ناراحت میشی اینقد مشکل هست تو تصورشم برات سخته
دقیقا
1399/09/05 21:58
والا بیشعورن اونقدر حرص میدن به آدم که نگو حالا شوهرمن کوچکترین عضو خانواده اس ولی اونقدر فهمیده اس ...
?????نهههههههه
تو چی گفتی
ولی ما هم تو خونه پدر اب تو دلمون تکون نمیخورد بخدا منو هنوز ک هنوزه همه میگن اونقد تو ناز و نعمت بو...
دقیقا من تک دخترم هنوزم که هنوزه اونقدر لوسم برای بابا ومامانم وخانواده ام که نگو ولی خب تو زندگی هم سختی هم راحتی هست غموغصه وشادی وهمه چی هست باید اونقدر بزرگ شده باشیم از لحاظ عقلی که بعد وارد زندگی بشیم خدایی من شوهرم گاهی میگه هیچ وقت موقعی که دوست بودیم فک نمیکردم که ایتقدر فهمیده باشی گاهی امتحانم میکرد بعد بهم میگف گاهی هم اشتباه میکردم آروم برام توضییح میداد ومن از اون یاد میگرفتم همین الانم خیلی چیزا میشه ولی با حرف زدن حلش میکنیم گاهی من اونو نصیحت میکنم‌گاهی اون منو نباید سریع با یه مشکل کوچیک جا زد زندگیه نه خاله بازی بچگی هامون که
1399/09/05 22:01
دقیقا من تک دخترم هنوزم که هنوزه اونقدر لوسم برای بابا ومامانم وخانواده ام که نگو ولی خب تو زندگی هم...
منم همیشه پیش میاد شوهرمو راهنمایی میکنم
گاهی هم حسودیش میشه????
خودمونی
درددل کنیم تا سبک شیم
1 عضو
