زندگی برتر به کمک همدیگه

8 عضو

شب خاستگاری عصر اون روز دنیا رو سرازیر کردن مادر شوهروخواهرشوهردعواشون شد مادر شوهر فقط میخواست دخترش بره .دخترش میگف من بااول پسره ازدواججج‌نمیکنم بهشون زنگ بزن نیان

1401/07/27 22:06

اونم میگفت ابرومون میره اینو نمیکنم

1401/07/27 22:06

خب

1401/07/27 22:07

اخر باهمون پسره عقد کرد؟

1401/07/27 22:07

خلاصه شد دعوای عجیب جلویه من هی داد وبیداد وگریه ودعوا خلاصه مادر شوهرم گوشیه خواهر شوهرمو شکوند

1401/07/27 22:07

پاسخ به

اخر باهمون پسره عقد کرد؟

بله

1401/07/27 22:07

?اوففف حقشه

1401/07/27 22:07

مثلا دوشب پیش رفته بودیم خونشون . شوهرم گفت پسرم ننه ترک هست مادرش درشد گفت ها گوشای ننش هم درازه خیلی هم درازه یعنی اینکه من خرم

1401/07/27 22:11

پاسخ به

مثلا دوشب پیش رفته بودیم خونشون . شوهرم گفت پسرم ننه ترک هست مادرش درشد گفت ها گوشای ننش هم درازه خی...

???یاخدا

1401/07/27 22:11

پاسخ به

مثلا دوشب پیش رفته بودیم خونشون . شوهرم گفت پسرم ننه ترک هست مادرش درشد گفت ها گوشای ننش هم درازه خی...

چیزی نگفتی؟

1401/07/27 22:12

قران وکیلی برم خونشون تیکه بپرونه اینبار چنان جوابش بدم تا ده سال نتونه هضم کنه اگر به قول شوهرم. و بقیه ننش زبونش درازه زبون تند و تیزی داره منم دست کمی ندارم منتها بخاطر سنش حرمتش میزاشتم

1401/07/27 22:12

پاسخ به

مثلا دوشب پیش رفته بودیم خونشون . شوهرم گفت پسرم ننه ترک هست مادرش درشد گفت ها گوشای ننش هم درازه خی...

حدنداره اینو بهت‌بگه‌مگه‌خودش چیست؟

1401/07/27 22:12

نه به شوهرم گفتم گفت حالا که چه ننم باهات شوخی کرده

1401/07/27 22:12

پاسخ به

حدنداره اینو بهت‌بگه‌مگه‌خودش چیست؟

خودش گه گه گه ?

1401/07/27 22:13

منم با مادرشوهرم اشتی کردم

1401/07/27 22:08

پاسخ به

خلاصه شد دعوای عجیب جلویه من هی داد وبیداد وگریه ودعوا خلاصه مادر شوهرم گوشیه خواهر شوهرمو شکوند

خواهرشوهرمم رفت چاقو راآورد خود کشی کنه مادر شوهرمم هرو دستشو میگرفت دوتا چاقو خورد به کلام خودش وگرنه چیزی خونی ندیدم

1401/07/27 22:08

پاسخ به

منم با مادرشوهرم اشتی کردم

ء چطور؟

1401/07/27 22:08

اونم طبق معمول تیکه میپرونه ولی دیگه من قیدش زدم

1401/07/27 22:08

شوهرمم همش میگه ننم باهات شوخی میکنع

1401/07/27 22:09

شوهرم گفت همینطور که من با خانوادت اشتی کردم توهم بامامانم اشتی کن

1401/07/27 22:09

منم رفتم اشتی کردم از همون شب شروع کرد به تیکه پروندن

1401/07/27 22:09

?شوخیاشون خنجرن منم باردارم دخترش دقلو زاییده بمن میگفت مال تو دقلو نیست‌گفتم‌مه خدا امسال یک دونه رو بهمون داده‌دختره سی سال به بالاست چند فرزند دیگرم داره باید سنت بالا باشه دیگر چیزی نگف??

1401/07/27 22:10

پاسخ به

منم رفتم اشتی کردم از همون شب شروع کرد به تیکه پروندن

????

1401/07/27 22:10

شوهرمم خیلی رفیق باز شده دیگه خونه پیداش نمیشه عرق خوری. قهوه خونه رفیق بازی

1401/07/27 22:14

فقط در حد ناهار میبینمش

1401/07/27 22:14