???ایده???
#مثبت_باش ?

چندتا ایده اتاق خواب خودتون خلاقیت و سلیقه بخرج بدید وبه فراخور حال و موقعیتتون اجرا کنید....
??

لباس زیرهای آنچنانی بپوشید
??
بسیاری از زنان و مردان از برخورد ساتن، ابریشم، تور و چرم به پوستشان لذت می‌برند و طیف گسترده‌ای از لباس زیرهای مختلف و لذت بخش برای هر دو گروه دربازار موجود است. چه لباس‌های زیبا را ترجیح دهید و چه لباس‌های پیچیده را، مسلماً باید چیزی پیدا کنید که در آن راحت باشید تا روابط جنسی لذت بخشی داشته باشید.

در رابطه جنسی خود ایفای نقش کنید
?????
شاید دوست داشته باشید در روابط جنسی نقش دکتر و پرستار، ندیمه و یا مستخدم را بازی کنید. ممکن است ترجیح دهید لباس‌هایتان را سریع در بیاورید یا دوست داشته باشید برای آن ها هم برنامه ی خاصی پیاده کنید.

نوع رابطه جنسی را با تاس ریختن مشخص کنید
??
می‌توانید برای افزایش روابط‌ جنسی لذت‌بخش ساعت‌ها با دو تاس تفریح کنید. می‌توانید فهرستی از فعالیت‌های روابط جنسی را بنویسید که با مجموع اعدادی که از ریختن دو تاس در هر مرحله حاصل می شوند در ارتباطند. مثلاً 3 می‌تواند بوسه باشد، 4 می‌تواند نوازش باشد و 9 می‌تواند مقاربت باشد. شاید هم مایل باشید جفت 6 را به چیزی خیلی خاص اختصاص دهید. یک راه دیگر هم این است که اعداد 1 تا 6 را روی یک تاس به قسمت‌های مختلف بدن و 1 تا 6 تاس دیگر را با انواع تماس ربط دهید. بعد تاس‌ها را بریزید و طبق دستور عمل کنید.
???
آب بازی کنید

سال‌هاست مردم به طریق مختلف با آب تفریح کرده اند. این قضیه در مورد زن و شوهرها هم صادق است. کفی‌کردن یکدیگر در وان یا زیر دوش می‌تواند بی‌اندازه لذت بخش باشد. قطرات نوازشگر آب و روغن‌های مخصوص حمام به پوست حسی فوق‌العاده شهوانی می‌دهند و میتواند موجب روابط جنسی رضایت بخشی شود. وقت بگذارید و یکدیگر را از سرتا پا زیر دوش آبکشی کنید. اگر دوشتان مجهز به عملکرد پالس دهنده است از ان استفاده کنید که بسیار نیرو بخش است !
??
از چشم بند استفاده کنید

از دست دادنِ حس بینایی اغلب سایر حواس را تقویت می‌کند. بنابراین بستن چشمان همسرتان و سربه‌سر او گذاشتن از طریق تماس‌دادن چیزهای مختلف با سطح بدنش می‌تواند خیلی هیجان‌انگیز باشد. سعی کنید چیزهایی که استفاده می‌کنید احساسات مختلف را برانگیزند، می‌توانید از چیزهای بی‌ادبانه و آنچنانی که با رابطه جنسی ارتباط ضمنی دارند استفاده کنید. اجزای بدن خود را هم به کار گیرید.

به فعالیت‌های معمولی روزانه‌تان جاذبه جنسی بدهید
?
این کارها ممکن

است رسیدگی به دخل و خرج، کارهای خانه یا پختن شام باشد. البته در مورد این آخری باید خیلی احتیاط کنید !

به چیزهای مورد علاقه‌تان پیچ و تاب جنسی بدهید
⚠️?
مثلا قایم موشک آنچنانی بازی کنید. شیئی را جایی در خانه پنهان کنید و روی آن جزئیات عملی روابط جنسی را بنویسید که اگر همسرتان آن شیء را یافت برای او انجام خواهید داد.

✳ #ایده_شیطنت ?? ایده #دفتر #سکسی ?

ی دفتر خوشگل بذارین و روش بنویسین دفتر سکس?
توش سوالاتتونو بنویسین و بذارین تو اتاق آقاتون ک اومد دفتر و بهش بدین و بگین اینو پر کن و خودتونو جای دیگه مشغول کنین?
برا آقایون خجالتی یا کسایی ک نمیتونن خواسته هاشونو بگن خیلی مفیده?اینجوری میتونین ی *** عالی داشته باشین?
اینم لیست سوال ها:

1رفتارم حین رابطه: سرد.خشک.گرم.محرک.فعال.حساس. مجسمه.خشن.شیطون
.تو.دوس داری من کدوم باشم؟

2.از کدوم کار هام خوشت میاد و از کدوم کار هام بدت میاد؟

3.حین رابطه پرحرفم یا کم حرفمون کدوم رو دوست داری؟

4.کاری هست که دوست داری و من انجامش ندادم یا کم انجام دادم؟

5.تو این مدت از چه رفتارها یا حرفهایی موقع رابطه ناراحت شدی یا تحریکتو از بین برده؟

6'از کدوم قسمت بدنم بیشتر تحریک میشی؟

7.تمیزی بدنم :عالی . خوب. متوسط.ضعیف

8.دوست داری چ مدل لباس هایی بپوشم؟
تاپ شلوارک.شورت و سوتین.لباس خواب.ی لباس بدون شورت و سوتین.لخت.کاستوم

9.دوست داری مدل موهام چه طور باشه؟
باز.بسته.خرگوشی.بافت.نمدار.

10.سکس خشن دوس داری یا ملایم؟

11.از آرایش موقع رابطه خوشت میاد؟

12.اگه بخوام لباس سکسی بگیرم چه رنگی دوست داری؟

13.برای رابطه عطر دوس داری؟خنک.تند.گرم.شیرین.تلخ

14.حین رابطه چ حرفایی بزنم که تحریک بشی؟

15.با کدوم کارم خیلی حال کردی؟

16.دوست داری با بدنم موقع رابطه چه کارهایی کنم؟

17.چ پوزیشنی بیشتر تحریک میکنه؟ازتنوع خوشت میاد؟

18.دوست داری بدنتو بخورم؟صدادار.بیصدا

19.دوست داری موقع رابطه محیط چطور باشه؟
سرد.گرم،،،،پرنور.کم نور،،،با موزیک.بدون موزیک،،،
و....سوالاتی که از خودتون میتونی در بیارین..


.#مثبت_باش ?

علائم کودکان بیش فعال
#تامل

?کودک دچار این اختلال حداقل می بایست 6 مورد از این علائم بیش فعالی را برای مدت حداقل 6 ماه و در تمامی مکان ها اعم از مهد کودک، خانه، مدرسه و … از خود بروز دهد تا از این علایم به عنوان علائم بیش فعالی در کودکان یاد نمود. حال به بررسی هریک از این نشانه ها خواهیم پرداخت:

1. رفتار متمرکز بر خود

یکی از اصلی ترین موارد علائم بیش فعالی در کودکان رفتار متمرکز کودک بر خود است. در این نوع رفتار به نظر میرسد کودک بیمار در شناخت نیاز ها و خواسته های اطرافیان خود ناتوان بوده و اغلب تمامی نیاز های خود را در نظر می گیرد. از این رو، این کودک در انتظار نوبت خود رسیدن در هنگام بازی با م سن و سال های خود مشکل داشته و فعالیت های کودکان دیگر را قطع می نماید تا خود او به انجام آن ها بپردازد. بنابراین از رفتار متمرکز بر خود کودک می توانید دو نشانه زیر را مشاهده کنید:

قطع کردن فعالیت،بازی ،گفتگو و کار دیگران

مشکل در انتظار نوبت خود

2. قطع کردن فعالیت های دیگران

همان طور که در بالا اشاره شد رفتار متمرکز بر خود کودک باعث می شود کودک در فعالیت یا گفتمان و یا بازی هایی که در آن عضو نیست به یکباره وارد شده و فعالیت دیگران را دچار اختلال نماید. از این رو، این رفتار باعث بروز اعتراض دیگران و برخورد با وی شده و نهایتا منجر به احتمال ترد شدن کودک از اجتماعات دیگر می گردد. از این رو از این نشانه نیز میتوان به عنوان یکی از علائم بیش فعالی در کودکان نام برد.

3. مشکل در انتظار نوبت آن ها

یکی دیگر از نشانه های بیش فعالی کودکان این است که کودک مبتلا به این اختلال از آنجا که در درک خواسته های اطرافیان ناتوان می باشد، بنابراین دلیلی بر خود نمی بیند که به رعایت صف و نوبت در کارهای مختلف بپردازد و این کودک در هنگام بازی با کودکان دیگر غالبا نوبت را رعایت نمی کند.

4. آشفتگی عاطفی یکی دیگر از علائم بیش فعالی کودکان

کودکان دچار اختلال بیش فعالی ممکن است در کنترل احساسات و هیجانات خود دچار مشکل بوده و برخی مواقع بی دلیل به شدت خوشحال و یا عصبانی شوند. این نوع رفتارها و عدم کنترل احساسات و هیجانات در کودکان بیش فعال بسیار بیشتر از کودکان معمولی می باشد و بروز این رفتارها مختص جا و مکان مشخصی نیست و اغلب در تمامی مکان های زندگی کودک از جمله مدرسه و منزل این رفتارهای نامناسب را در کنترل احساسات می توان از وی مشاهده نمود.

5. فیجینگ یا نا آرامی

یکی دیگر از علایم بیش فعالی در کودکان فیجینگ است. کودکان دارای این علائم اغلب نمی توانند برای مدت زیادی به آرامی بنشینند و

وقتی مجبور به نشستن در صندلی هستند، امکان دارد صندلی خود را بشکنند. این کودکان سعی در بلند شدن و دویدن و تکان خوردن بیش از اندازه و بیشتر از کودکان دیگر دارند.

6. انجام بازی به صورت پر سر و صدا یکی دیگر از علائم بیش فعالی کودکان

به علت وجود پریشانی در کودکان دچار این اختلال، بسیار دشوار است که در انجام بازی های خود فعالیت ای آرام و بی سر و صدا را انجام دهند. از این رو این کودکان تمایل بسیار بیشتری بر انجام فعالیت ها و بازی ها با صدای بلند و ناهنجار دارند.
علائم بیش فعالی در کودکان در دختران بطور متفاوتی خود را نشان می دهند. بنابراین پیشنهاد می دهیم برای بررسی این مورد به مقاله ” بیش فعالی دختران ” مراجعه فرمائید.

7. کارها را ناتمام رها می کنند

کودکان مبتلا به بیش فعالی ممکن است به انجام کارها و امور زیادی علاقه نشان دهند. از این رو قبل از پایان یک کار، کاری دیگر که برای آن ها جذاب می باشد را شروع می کنند و در حقیقت در به اتمام رساندن وظایف و امور خود ناتوان و کم علاقه هستند.  به عنوان مثال ، آن ها ممکن است پروژه ها، کارهای خانه یا مشق شب را شروع کنند، اما قبل از اتمام به سراغ مورد بعدی می روند که مورد توجه آن ها قرار گیرد.


8 . عدم تمرکز یکی دیگر از علائم بیش فعالی در کودکان

عدم تمرکز نیز یکی دیگر از علایم و نشانه های بیش فعالی در کودکان است . کودکان دچار اختلال عدم تمرکز حتی ممکن است در مکالمه مستقیم با شما و در حالی که اذعان می دارند کلام شما را به درستی شنیده اند، نتوانند تمرکز کافی را داشته و نتوانند جملات شما را تکرار نمایند. این کودکان اغلب در برقراری ارتباط دایم چشمی نیز دچار مشکل بوده و به راحتی نمی توانند ارتباط چشمی طولانی مدت با مخاطب خود برقرار سازند و دائم به مخاطب خود حس عدم تمرکز خود را با اعمالشان نشان می دهند. عدم توانایی کودکان دچار این اختلال باعث عدم موفقیت ایشان در انجام تکالیف و وظایف ایشان می گردد.

9. پرهیز از انجام کارهایی که به تلاش ذهنی طولانی نیاز دارند

یکی دیگر از علائم و نشانه های بیش فعالی کودکان تمایل و پرهیز آن ها از انجام امور و فعالیت های ذهنی طولانی مدت است. از این رو، این کودکان به دلیل عدم تمرکز در انجام فعالیت هایی که به تلاش ذهنی پایدار و مداوم نیازمند است ناتوان بوده و از انجام آن امور اجتناب می نمایند و بر اساس همین موضوع است که اغلب این کودکان در انجام تکالیف درسی و توجه به معلم و کلاس دارای مشکلات فراوانی می باشند. بنابراین عدم درمان کودک بیش فعال می تواند باعث افت تحصیلی و ایجاد احساس ضعف در

از خود نشان می دهد. به عنوان مثال این کودک هم در انجام کارهای منزل و هم در انجام تکالیف مدرسه دچار عدم توجه است. اگر کودکی در یک محیط خاص فقط از خود علائم بیش فعالی را بروز دهد، می تواند دلایل مختلفی همچون استرس و اضطراب ناشی از محیط باشد.
#مثبت_باش ?

?واقعیت این است که تشخیص علائم بیش فعالی در نوزادان و کودکان نوپا زیر سن سه سال تمام، کاری نشدنی و غیر علمی است. زیرا کودکان نوپا و نوزادان تماما علائم بیش فعالی را از خود بروز می دهند. بهترین سن معاینه و تشخیص علائم بیش فعالی در نوزادان و کودکان نوپا سن 4 سال تمام و ابتدای سن 5 سالکی کودک است. از این رو به والدین کودک به شدت توصیه می کنیم در زیر این سن از دارو درمانی پر هیز نمایند. این به این دلیل است که یک معیار اصلی برای تشخیص علائم بیش فعالی در نوزادان و کودکان نوپا این است که علائم بیش فعالی در دو یا چند محیط مختلف مانند منزل و مهدکودک و یا مدرسه وجود داشته باشد. به عنوان مثال ، کودک علائمی را در خانه و مهد کودک ، یا در کنار والدین و معلمان و یا در کنار دوستان یا اقوام نشان دهد و این علائم حداقل 6 ماه در او وجود داشته باشد.

#مثبت_باش ?

#سلامتی

❄️احساس سرمای شدید در کمر به پایین✔️

?این احساس سرما تو بعضی دیگه از افراد ناشی از کمخونی س خصوصاً کسایی که تو سرما دست و پاشون کبود میشه

#مثبت_باش?

?علت #نفخ_معده چیست؟


✍علت اصلی #نفخ_معده از دیدگاه طب مزاجی، سردی معده است

?معده برای این‌که بتواند غذا را هضم کند، نیاز به گرمی و حرارت دارد؛ هر عاملی که باعث شود معده حرارت طبیعی خود را از دست بدهد، باعث سوء هاضمه و نفخ می‌شود

⬅️ اطبای اسلامی این حالت را به سوختن هیزمِ تر تشبیه می‌کنند و می‌گویند همان‌طور که اگر روی آتیش آب بریزیم، خوب نمی‌سوزد و دود ایجاد می‌کند، سرد شدن معده نیز باعث تولید گاز اضافه (نفخ) می‌شود

#مثبت_باش?

#سلامتی

✍ مصرف یک یا دو قاشق روغن زیتون هر صبح با معده خالی کبد را تقویت کرده و حرارت بدن را نیز تنظیم می‌کند
#مثبت_باش?

#حكايت

مردی پنج سکه به قاضی شهر داد
تا در محکمه ی روز بعد
به نفع او رأی صادر کند.!

ولی در روز مقرر،
قاضی خلاف وعده کرد و
به نفع دیگری رأی داد.!

مرد، برای یادآوری در جلسه دادگاه
به قاضی گفت :
« مگر من دیروز شما را
به پنج تن آل عبا قسم ندادم که
حق با من است؟!»

قاضی پاسخ داد :
« چرا... ولیکن پس از تو،
شخص دیگری مرا
به چهارده معصوم سوگند داد!??

#مثبت_باش?

سلامتی


?برای زگیل تناسلی بهترین دارو چیه؟

بادنجان را با روغن زیتون پخته سپس روی زگیل شب تا صبح بگذارید تا یڪ هفته هر شب اینڪار را انجام دهید

#مثبت_باش?

#تربیت_کودک

يه ليوان كاغذی رو دستتون بگيريد. حالا محكم فشار بديد.

ليوان له و خراب ميشه.

كودكتون رو تحت فشار و بكن نكن قرار نديد.
سه سال اول زندگی كودک تنها و تنها پرورش كودک است.

كودک بايد دوران خوب و خوشی رو داشته باشد و بازی كند.
اين زمان وقت تعليم دادن كودک نيست.

#مثبت_باش?

قسمت 196
نه فقط قصه ی مادر من همون قصه ی سنگ و قطره ی آبه. اروم اروم، اندک اندک، بلاخره نفوذ کردم. البته اینم بگم که شاهکار اصای رو تو کردی خانم خانما...
-من؟
-بله. تو...
متوجه نمی شوم. کلافه سر تکان می دهم.
-اون روز که اومدی و شجاعانه به مادرم گفتی دوسش دارم و از این حرف ها‌.
گونه ام سرخ می شود. دست خودم نیست هنوز حیای دخترانه ام نمی گذارد راحت و قوی باشم.
-فهمید که چقدر دوسم داری. فهمید حتی اگه من دست از سرت بردارم تو بر نمی داری، فهمید مخالفت فایده نداره، فهمید که عشق من هوس نیست، چون تو محیط کارم پر از کیس های مختلفه...
اخمی می کنم و او می خندد.
-ناراحت شدی؟
با جدیت می گویم.
-نه. چون بهت اطمینان دارم...
لب هایش را محکم فشار می دهد.
-خیلی سخت به دستت اوردم، قول می دم به هیج بهایی از دستت ندم.
لبش کش می اید و دندان صدفی اش مشخص می شود‌‌‌.
-فقط گاه و بی گاه غصه می خوره که طبیعیه، وارد زندگی که شدیم و خوشبختی ما را ببینه دلش قرص می شه غزاله.
چشمانش می درخشد و کل منظومه ی شمسی را به من ارزانی می کند.
-بهت نگفتم، می خواستم غافلگیرت کنم. صبح که بهم گفت موافقت کرده و امروز میره برای خواستگاری داشتم بال در می آوردم.
نفس عمیق می کشم و او ادامه می دهد.
-تا خوشبختی چیزی نمونده غزاله، قول می دم خوشبختت کنم‌.
لبخندی می زنم و نگاهش را با تمام وجود می خرم.

***

نگاه به چهره ی آرام و دلنشینش می کنم.
-چقدر کت دامادی بهت میاد،
لبخندی می زند و آرام در گوشم نجوا می کند.
-به تو این لباس سپید بیشتر میاد.
نفس حبس شده ام را آزاد می کنم و کمی به او نزدیک می شوم‌.
-عطر تنت واقعیه امیر، بدون هیچ نیرنگ و فریب؛ خود خودشه.
لبخندش را جمع می کند.
-مگه عطر با نیرنگ هم داریم؟
پوزخندی می زنم و آرام زیر لب زمزمه می کنم.
-بعضی عطرهای هزاران دلاری، که نمی تونند نیرنگ طرفو پنهون کنند. اونا را منظورمه.

صدای عاقد صحبت هایمان را خاتمه می دهد.
پریسا قند می ساید و پدر و محمد و مادر رو به رویم روی صندلی نشسته اند و خواهرهای امیر کنارمان ایستاده اند. از گل که می گذرند به گلاب می رسند و بلاخره به من اجازه می دهم تا زیباترین بله ی زندگی ام را بگویم.
-با اجازه ی پدر و مادر و بقیه ی بزرگترها بله...
امیر نفس حبس شده اش را آزاد می کند و دستش را روی دست یخ زده ام می گذارد.
-بلاخره سرزمینمو تصاحب کردم.
از صحبتش خنده ام می گیرد و عمه برای تبریک و رو بوسی کنارمان می آید. گونه ام را می بوسد و آرزوی خوشبختی می کند و امیر زیباترین حلقه ی ازدواجم را درون انگشتم قرار می دهد.
نگاه به چهره ی مادر می اندازم و ارامشش را با جان می خرم، پدر پیشانی ام

را می بوسد و مرا محکم به آغوش می کشد.
می ماند محمد، بوسه ای به گونه ام می کارد و جعبه ایی به دستم می سپارد.
-خوشبخت بشی آبجی کوچکه، تا آخر عمر بازم کنارت می مونم.
خودم را در آغوش گرمش رها می کنم و به یکباره چهره ی سیما رو به رویم ظاهر می شود.
یعنی مرا بخشیده است؟
دلم می خواد برای دیدنش به مزارش بروم. نگاه به امیر می کنم و به او می گویم. قبول می کند و مرا بر سر مزار سیما می برد
کنار تخته سنگ سیاهش می نشینم و آرام با او درد و دل می کنم. گریه می کنم و بغض های پنهانم را آزاد می کنم.
گوشه ایی می ایستد و مرا می بیند و سعی می کند مرا به حال خود رها کند.
فاتحه ایی نثار روحش می کنم و گل های رز قرمز را روی سنگش پر پر می کنم. آرام از آرامگاهش فاصله می گیرم‌ و فکر و ذهنم این می شود ده مرا بخشیده است؟
دستان یخ زده ام را به امیر می سپارم و آرام به سمت ماشین‌می رویم. روی صندلز می نشینم و شیشه ی ماشین را پایین می کشم. برای تنفس نیاز به اکسیژن کل دنیا دارم.
بطری اب به دستم‌ می دهد.

نویسنده : ملودی

ادامه دارد...

قسمت 197 (پایانی)
-زیر چشمت سیاه شده عزاله.
درش را باز می کنم‌ و چند مشتی به صورتم می زنم و با دستمال خشک می کنم.
-بریم؟
نفس بلندی می کشم.
-بریم.
حرکت می کند و خیره به جاده می شوم. و به این فکر می کنم در طول روز چند دختر مانند من می میرند؟ آیا کسی هست دستشان را بگیرد و آن ها را از گرداب فرو رفته بیرون کشد؟
-به چی فکر می کنی؟
نگاهش می کنم.
-به خودم، به سختی هام، به فراز و نشیب زندگیم، به پایان تمام سختی ها. خدا کنه که ...
قورتش می دهم.
ولی او ادامه می دهد.
-تموم شد غزاله...
نفس بلندی می کشم و دستانم را به او می سپارم، نه امانت بلکه تمام خود را به او ارزانی می کنم و قدم به قدم به موازات هم حرکت می کنیم‌.
-اولش فکر می کردم دو خط موازیم، ولی نبودیم غزاله، سرنوشت ادنقدر ورق را چرخوند که بلاخره به هم برخورد کردیم‌.
می خندم و نگاهش می کنم.
-مثل آقا معلم ها مثال می زنی.
شانه بالا می اندازد و دستانم را محکم فشار می دهد.
-می خوام اعتراف کنم.
با چشمان باز نگاهش می کنم‌.
رو به رویم می ایستد و خیره به من می شود.
-تو جی داشتی غزاله؟ همیشه از خودم می پرسم که تو چی داری که اینقدر منو دیونه و مجنونت کردی؟ چرا چشمم یکی از دخترای پیشنهادی مامانو نپسندید؟ چرا غزاله؟ چرا اونقدر پافشاری کردم و در آخر تو شدی دنیام. اسمت فقط شناسناممو خط خطی نکرد...
تبسمی می کند خواستنی.
-الان تمام دنیام تویی، تمام...
الان به اعترافم گوش می دی؟
سر تکان می دهم و با حسرت نگاهش می کنم. با اینکه دارمش حسرت نداشتنش آزارم می دهد.
-نفس عمیق می کشد و اشاره به ماشین می اندازد.
هر دو به طرف خودرو می رویم و بعد سوار شدن از داخل داشبورد برگه ایی را خارج می کند.
-داستان اون زن نابینا را شنیدی؟
مات نگاهش می کنم چرا سر اصل مطلب نمی رود.
-همون زن نابینا که معشوقه ی مردی بود که به خاطرش مجبور می شه در خفا و کتمان خودشو به کوری بزنه؟
سر تکان می دهم.
-نه.
-بعد از مرگ اون زن همه می فهمن که اون مرد نابینا نبود و فقط به خاطر اینکه اون زن هیچ وقت حس کمبود نداشته باشه نقش بازی می کرد.
با حرص و ترس نگاهش می کنم.
-خب!
لبخندی می زند و از درون پاکتی چند آزمایش به دستانم می سپارد.
-جعلیه، یه سری آزمایش های جعلی‌.
-متوجه نمی شم.
صورتش را غمی عمیق فرا می گیرد و تمامشان را مچاله.
-دلم نمی خواست با کلک و فریب به دستت بیارم، ولی اوردم. این ازمایش ها ی منه، یکی از دوستای پرستارم برام درستش کرد. تمامش نشون میده که من عقیمم و تا آخر عمر...
چشمانم باز می شود و عمیق به صورتش خیره می شوم.
-یعنی مامانتو گول زدی؟
سرش را تکان می دهد.
-اخه سواد درست حسابی نداره غزاله، بهش

نشون دادم‌ اونم برد نشون به خواهر بزرگم که ماماست داد و اونم تایید کرد.
نفس عمیق می کشد و حسرت انبوه شده اش را رها می کند.
-منظور بدی نداشتم، ولی چاره ایی نداشتم. اول کتمان کردم ولی دلم نمی خواست چیزیو ازت مخفی کنم‌.
شوکه می شوم و دوباره نگاه به برگ های مچاله ی آزمایشات می اندازم و آن ها را باز می کنم. حتی مهر پزشک و برند آزمایشگاه دقیق و صحیح و بدون هیچ کمبود درج شده است.
-تو چکار کردی امیر؟
صدایم می لرزد. صدایش می گیرد و در خود غرق می شود.
-می دونی...
جمله ام را قطع می کند.
-مجبور بودم، مجبور بودم غزاله. نمی تونستم‌که تا آخر عمرم صبر کنم تا مامان بله بگه.
پوفی عمیق می کشم و با غیظ دندان به هم می سایم.
-غزاله؟ ازم ناراحتی؟
سر تکان می دهم و کلماتم رت یکی یکی قورت می دهم.
-غزاله ازم دلخوری؟ چند ماه که بگذره همه چیو بهش بگم، راستش خودمم عذاب وجدان دارم، حس می کنم از سادگی مامانم سو استفاده کردم. صبر کن آبا از آسیاب بیفته و بریم زیر یه سقف خودم به گناهم اعتراف می کنم.
لبخندی کمرنگ روی لب هایم نقش می بندد.
-قول دادی امیر، دلم نمی خواد با این عذاب وجدان زندگی کنم‌.
چشمی بلند می گوید و صورتش را آرام به صورتم نزدیک می کند.
-چشم خانمی، چشم عزیز دل، چشم...
لب هایم‌را محکم فشار می دهم و تمام حس های نابش را به جان می خرم و ترس فاش شدن راز امیر سراسر وجودم را می گیرد، چند نفس عمیق می کشپ و سعی می کنم به معنای کامل در لحظه زندگی کن فکر کنم و با تمام وجود حال را در یابم. حالی که ممکن است دسگر هرگز برایم اتفاق نیفتد. عشقی ناب و پر رنگ، پر از عطر خالصانه ی آغوش مردانه ی او...

نویسنده : ملودی

پایان

#فرزند_پروری

، ویترین و نمایشگاه زندگی نیست!

برای چشم و هم چشمی، کودک را در معرض نمایش نگذارید.

بگذارید کودک، کودکی کند؛ زندگی کند.

?اگر از کودک استفاده ابزاری کردی، در آینده پشیمان خواهی شد!
#مثبت_باش ?

یک روز استاد دانشگاه به هر کدام از دانشجویان کلاس یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت یک دقیقه فرصت دارید بادکنک‌های یکدیگر را بترکانید. هرکس بعد از یک دقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد برنده است. مسابقه شروع و بعداز یک دقیقه من و چهار نفر دیگه با بادکنک سالم برنده شدیم.

سپس استاد رو به دانشجویان کرد و گفت: من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم و همه کلاس برنده شدند زیرا هیچکس بادکنک دیگری را نترکاند چرا که قرار بود بعد از یک دقیقه هرکس بادکنکش سالم ماند برنده باشد که اینچنین هم شد. ما انسانها در این جامعه رقیب یکدیگر نیستیم و قرار نیست ما برنده باشیم و دیگران بازنده.

قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم. می توانیم باهم بخوریم. باهم رانندگی کنیم. باهم شاد باشیم. باهم…باهم…
پس چرا بادکنک دیگری را بترکانیم؟


#مثبت_باش?

#سلامتی

ویتامینی که استرس را از بین میبرد

محققان دانشگاه ایالتی اوهایو دریافتند که هر روز استفاده از مکمل‌های حاوی 2.5 گرم امگا 3، بهترین کمک به بدن برای مقاومت در برابر اثر مخرب استرس (دلهره) است؛ بنابراین اگر استرس دارید، از امگا 3 غافل نشوید
#مثبت_باش?

#هردو_بدانیم

دوست داشتن وعاشق یکدیگر بودن لزوما موجب سازگاری افرادنمیشود.

برای داشتن یک رابطه سالم و رضایت‌ بخش، گفت‌وگو لازم است.

با گفتگو مسائل شکافته و زمینه برای حل آن محیا میشود ?

#مثبت_باش?

?خدایاشکرت برای این روز زیبا?

?خدایا بهترین درس ها را در زمان سختی آموختم و دانستم صبور بودن یک ایمان است و خویشتن داری یک عبادت ، فهمیدم ناکامی به معنای تاخیر است ، نه شکست و خندیدن یک نیایش است...فهمیدم جز به تو نمیتوان امید داشت و جز با عشق به تو نمیتوان زندگی کرد...پروردگارا مارا درپناه خود قرار بده.

?من می‌دانم که مهربان خدایم می‌خواهد که من صاحب همه چیز باشم و همواره آنچه را که دوست دارم بی وقفه برایم مهیا می‌کند.
صبح بخیرررررررررر

═ೋ❅?♥️♥️?❅ೋ═
#مثبت_باش ?

#انگیزشی

✏ برای رسیدن به خواسته های بزرگ:

1⃣ رؤیاپردازی کن

2⃣ تجسم کن

3⃣ برنامه‌ ریزی کن

4⃣ به آن ایمان داشته باش

5⃣ در آخر آستین‌ بالا بزن و دست ‌به ‌کار شو

#مثبت_باش ?

9 راه کار برای کاهش استرس

1_ موسیقی ملایم و ترجیحا بی کلام گوش کنید.
2_ دمنوش بنوشید ( ترجیحا چای سبز).
3_ پیاده روی کنید
4_ بنویسید( احساسات خود را برروی کاغذ جاری کنید)
5_ یک رایحه را بو کنید
6_ بخندید
7_ نفس عمیق بکشید
8_ به کسی که دوستش دارید زنگ بزنید
9_مدیتیشن و یوگا کنید

#مثبت_باش ?

سیاست های زنانه
#سیاست_های_زنانه
❌ بدقولی مرد

? ریشه ی بسیاری از بد قولی ها ناتوانی مرد در محاسبه ی زمانه

?مثلا شوهر شما میگه نیم ساعت دیگه خونم آماده باش بریم بیرون ولی یهو دو ساعت بعد می رسه.
شما اینجور وقتا چی کار میکنی؟؟
هی بهش میگی کجا بودی این همه مدت و ...


?درحالی که خیلی وقت ها اشتباه همسر شما اینه که نمیدونه تا خونه حداقل یک ساعت راه داره توی این ترافیک و از طرفی کارشم حداقل نیم ساعت مونده

بهترین کار دراین موارد اینه که تو کنترل زمان کمکش کنی?

✅مثلا اگه ساعت 7 قرار دارید قبل اون ساعت بهش زنگ بزن و یاداوری کن و بگو راستی رادیو گفته فلان مسیر امروز ترافیک سنگینه
یه کم زودتر راه بیفت...

به همین راحتی! ?
#مثبت_باش ?