دورهمی

12 عضو

پاسخ به

منم دارم فک میکنم چی بخورم نصف شبی بیدار نشن

بعد مسواک سخته غذا خوردن تلخ میشه دهنم

1401/09/02 01:09

پاسخ به

گقتم کجا؟گفت دستشویی..شوهرم رفت منم سریع رختخواب پهن کردم وخوابیدم پتوروهم کشیدم روسرم خودموزدم به خ...

انشاالله همیشه شاد و خوشبخت باشین کنارهم ❤ و دیگ نترسیا شجاع باش?

1401/09/02 01:10

پاسخ به

افرین

1401/09/02 01:10

پاسخ به

انشاالله همیشه شاد و خوشبخت باشین کنارهم ❤ و دیگ نترسیا شجاع باش?

فدات همچنین گلم❤
نه دیگه نمیترسم???

1401/09/02 01:10

پاسخ به

گقتم کجا؟گفت دستشویی..شوهرم رفت منم سریع رختخواب پهن کردم وخوابیدم پتوروهم کشیدم روسرم خودموزدم به خ...

???عشقتون پایدارعزیزم
اره از عوارض گرفتنه بوده ?

1401/09/02 01:10

پاسخ به

فدات همچنین گلم❤ نه دیگه نمیترسم???

قربونت عزیزم❤

1401/09/02 01:11

پاسخ به

گقتم کجا؟گفت دستشویی..شوهرم رفت منم سریع رختخواب پهن کردم وخوابیدم پتوروهم کشیدم روسرم خودموزدم به خ...

وای وای دلم منم همه اینارو داشتم ولی همراهب میکردم

1401/09/02 01:11

پاسخ به

???عشقتون پایدارعزیزم اره از عوارض گرفتنه بوده ?

فدات همچنین عزیزم❤?

1401/09/02 01:11

پاسخ به

وای وای دلم منم همه اینارو داشتم ولی همراهب میکردم

من میترسیدم???

1401/09/02 01:11

پاسخ به

عزیزم فائزه جان داستانتو خوندم از ته دلم واستون دعا میکنم انشاءالله خدا دامن همتون ر سبز کنه ۅ همیشه...

ممنونم خواهر گلم????

1401/09/02 01:11

پاسخ به

بعد مسواک سخته غذا خوردن تلخ میشه دهنم

من الان گشنمه این چیزا نمیفهمم?

1401/09/02 01:11

پاسخ به

انشاالله همیشه شاد و خوشبخت باشین کنارهم ❤ و دیگ نترسیا شجاع باش?

????

1401/09/02 01:11

پاسخ به

وای وای دلم منم همه اینارو داشتم ولی همراهب میکردم

افرین ب تو دختر شجاع

1401/09/02 01:12

مَـטּ نمیتونم داستان شیدا خانمو بخونم ?
نفهمیدم چی شد ۅ کی شروع کردی منتظر مامان مرسانا بودم چی شد نمیدونم ??

1401/09/02 01:12

پاسخ به

من میترسیدم???

خوش بخت باشید انشاالله
منم همراهی میمردم ولی کاری نمی کردیم چون همسرم میگه شب زفاف یه چیز دیگه هست من دیدم اون تاشب عروسی ندید

1401/09/02 01:12

پاسخ به

اخی بنده خدا مظلوم از الان دلم براش سوخت

همچین مظلوم نیستا..یه شیطونیه دومی نداره??

1401/09/02 01:13

من بزارم داستانمو

1401/09/02 01:13

پاسخ به

میشده پسر خاله مامانت

بله

1401/09/02 01:13

پاسخ به

خوش بخت باشید انشاالله منم همراهی میمردم ولی کاری نمی کردیم چون همسرم میگه شب زفاف یه چیز دیگه هست م...

اره اصلا برا عروسیت بذاریش ی چیز دیگس

1401/09/02 01:13

پاسخ به

افرین ب تو دختر شجاع

فدااات

1401/09/02 01:13

پاسخ به

همچین مظلوم نیستا..یه شیطونیه دومی نداره??

????.

1401/09/02 01:13

پاسخ به

اخ ک خنده هات گرفتتش?

همیشه میگه عینک که زدی تازه فهمیدم خیلی دوست دارم..حتی خاستم چشمامو عمل کنم اجازه ندادگفت من اینجوری انتخابت کردم

1401/09/02 01:14

پاسخ به

من بزارم داستانمو

اره گلم برم ی چیز بخورم بیام بخونم

1401/09/02 01:14

پاسخ به

عه چشاتو پشت ویترین دیده عاشقش شده? بعدها دلیلشو نگفت بهت

چرا گفت تازه فهمیدم چقد دوست دارم..

1401/09/02 01:14

پاسخ به

بله

شوهرم نوه عمو مامانمه و منم نوه عمو باباش
یه بارم همو ندیده بودیم

1401/09/02 01:14