دورهمی

12 عضو

پاسخ به

خدا ممد رو برا حفظ کنه انشأالله? برو تو خونه جدید بهش حال بده

??? با داستانای شما احساسی شدم شدیدا منتظر اون لحظم

1401/09/02 01:25

پاسخ به

خدا حفظش کنه سایش مستدام انشالله عشقتون و مهرتونم مانا❤❤

سپاسگزارم از شما عزیز جان?

1401/09/02 01:25

پاسخ به

??? با داستانای شما احساسی شدم شدیدا منتظر اون لحظم

?

1401/09/02 01:25

بچه ها شماها بچه هم دارین

1401/09/02 01:25

پاسخ به

خدا ممد رو برا حفظ کنه انشأالله? برو تو خونه جدید بهش حال بده

انشالله ممنون گلم

1401/09/02 01:25

پاسخ به

انشالله ممنون گلم

?

1401/09/02 01:25

پاسخ به

بچه ها شماها بچه هم دارین

منو ک میدونی مادر شما و سقطام

1401/09/02 01:26

پاسخ به

منو ک میدونی مادر شما و سقطام

انشاالله خدا دامنت رو به زودی زود سبز میکنه

1401/09/02 01:26

پاسخ به

انشاالله خدا دامنت رو به زودی زود سبز میکنه

ممنون گلم همچنین

1401/09/02 01:27

مرسی عزیزدل

1401/09/02 01:27

شب همه گی بخیر و ارامش

1401/09/02 01:27

???????????????????????

1401/09/02 01:28

شب شماهم بخیر گل خانوما

1401/09/02 01:28

پاسخ به

بعد سقطم هم تمام آزمایشات سقط مکرر رو دادیم که نزدیک به ده ملیون شدن پرداخت کردیم در کنار بیمه البته...

انشاالله خدا یه بچه خوشگل وسالم بهت میده عزیزم❤

1401/09/02 01:34

پاسخ به

انشاالله خدا یه بچه خوشگل وسالم بهت میده عزیزم❤

انشالله??

1401/09/02 01:34

پاسخ به

به سلامتی عزیزم منم 18همسرم 34

همسرم30

1401/09/02 01:34

پاسخ به

شوهر منه?

ای کوفت?

1401/09/02 01:35

من22ام شوهر34

1401/09/02 01:35

پاسخ به

من12سالم بود اون25سالش..یه خاله دارم خیلی باشوهرم جوره..بعدخانواده مادریم آخره هفته هاجمع میشن خونه ...

اینجا اول داستانمه..هرکی میخادبخونه

1401/09/02 01:36

پاسخ به

اینجا اول داستانمه..هرکی میخادبخونه

خوندم جالب بود غشقتون پایدار ??

1401/09/02 01:51

نظرتون چیه منم فردا داستانمو بزارم

1401/09/02 01:51

؟؟!

1401/09/02 01:51

بسم الله


تقریبا یه ماهی گذشته بود ک دیگه هیچ رابطه ای با پسر دایی نداشتم
ی شب دوستم زنگ زد گف شنیدم با فلانی بودی پسر داییت دیدت حالا میخاد طلاقت بده
اینجارو خوندین؟

1401/09/02 06:58

هر جور من جدا شدم
رابطمو باهاش قط کرده بودم از طرف اون هنووووز زنگ و پیام بود
شده بودیم مث اوایل هی اون زنگ و اس من هیچی
ی روز ک مغازه بود و هی پیم میداد من اهنگ توقع ندارم بهنام بانی براش فرستادم اینم تو مغازه کسی بود تا اهنگو گوش‌داد زد شیشه های مغازه رو اورد پایین و دیوونه بازی در اورد
این مدت قرص اعصاب میخورد و تا یکم دیوونه میشد میبردنش پیش‌دکترش
خلاصه اینو برده بودن
ازش خبری نبود
فرداش داداشش زنگ زد

1401/09/02 07:07

داداشش زنگ زد گف ی کاری کن باز این دیوونه شده و جریان بم گفت منم گفتم کاری از دستم برنمیاد چیکار کنم

1401/09/02 07:09