زایمان کرده ها😍

209 عضو

من فقط سر لخت بودم . آخه عروسی هم اونا نگرفتن بابام گرفت😞

1402/08/24 11:25

آفرین خیلی خوب گفتی

1402/08/24 11:25

چیکار کردن؟

1402/08/24 11:25

فامیلم مردا اومدن داخل قاطی شدن

1402/08/24 11:25

هیچی خانواده شوهرم ترکیدن

1402/08/24 11:25

پدرشوهرم اصلا نیومد داخل مجلس

1402/08/24 11:25

هیچی بی محلی

1402/08/24 11:25

باورت میشه مادرشوهرم اول که جدا بود مجلس پشت کرده به مهمونا نشست؟؟؟واقعا من چطور ازش گذشتم؟

1402/08/24 11:26

من گفتم همینی که هستم اگه نمی‌تونی پذیرا باشید پسرتون مال خودتون 😂

1402/08/24 11:26

بعدش باهات حرف زدن؟

1402/08/24 11:26

بعد شام هم رفتن.

1402/08/24 11:27

پدرشوهرم گفت نه باید به مت احترام‌میذاشتید من‌گفتم می خواستی عروسی جدا بگیری من همون اول بهتون گفتم جدا یه شب دیگه بگیرید گفتید چه کاریه کلا یه شب باشه

1402/08/24 11:27

اره فامیلای شوهرم من همه بعد شام رفتن

1402/08/24 11:27

دقیقا حرفی که من زدم. فقط میخواستن خرجشون بندازن گردن ما

1402/08/24 11:28

بعد عروسی تموم شد فرداش مادرشوهرم زنگ زد گفت ما امشب مهمون داریم همه اونایی که رفتن شام قرار بیان خونه ما از دلشون در بیاد تو علی هم بیایین گفتم بیلاخ😂

1402/08/24 11:28

ننه شوهرت چرا یکی نمیزاد برای خودش

1402/08/24 11:28

التماس کردن نرفتم

1402/08/24 11:29

انقدر زنگ زدن گفتم اگه اینا میخواستن برای من ارزش قایل بشن همون دیشب میموندن به شوهرم گفتم اگه میخوای بری وسایلتم جمع کن دیگه برنگرد

1402/08/24 11:30

آفرین به شجاعتت. چرا من خر شدم . آنقدر خودمو سرزنش میکنم. روزی هزار بار به خودم لعنت میفرستم

1402/08/24 11:30

فقط یه چیز به مادرشوهرم به پشت تلفن‌گفتم اگه میخوای همیشه پسرتو ببینی هیچ وقت با من درگیر نشو اینو گفتم دیگه خودشون جمع کردن

1402/08/24 11:31

والا به خدا

1402/08/24 11:32

الان باهات حرف میزنن؟

1402/08/24 11:32

بیچاره شوهرت 😂

1402/08/24 11:32

اره چرا نزنن

1402/08/24 11:32

چون این بلا رو سرم آوردن مثل ماجرای تو خواستم ببینم اونا با تو چیکار کردن در آخر

1402/08/24 11:33