وای واقعا دلم برا شوهرت سوخت، چقدر همه طرف فشار روشه

من خیلی خودمو دست پایین گرفتم. از دلم هم بیرون نرفته شب عروسیم.
از طرفی بی محلی پدرشوهرم...

تو یعنی قطع رابطه بودی رفتی درست کردی رابطه ارووووو 😑

محل دادنش چه ب درد تو میخوره ک برات مهمه مثلا

اونم می فرستادم‌خونه ننه اش. خودش می دونست من حوصله این بچه بازی ها رو ندارم همون اول موقع ازدواج بهش گفتم فک میکنی دلت پیش ننه ات می تونی بهم بزنی پسری که نتونه کنترل کنه هی چشمش به دهن ننه باباش بخوره به درد زندگی نیمخوره

آره نفهمیدم چی شد پیام دادم😞

خوب تو جایی که محلت ندن میری؟

مرجان منم مثل توام ولی علنی نمیکنم. مول مولی کارم پیش میبرم. همه میدونن منم سیاست دارم ولی نمیتونن ثابت کنن ندیدن تا حالا ازم 😂

نه چرا برم . من محلمم بدن حوصله ندارم برم 😅

دلیل نرفتم چی بگم. چه جوری بگم که عروسی رو فراموش نکردم .
من گذشت کردم
حالا پدرشوهره باز چه مرگشه
اینارو چی جوری بگم که بفهمن؟

خوب خانوادش اشتباه کردن ساناز من تو یه خانواده خیلی آزاد و راحت بزرگ شدم حتی یه مدت با شوهرم تلفنی حرف زدم دوس بودیم گفتم ما به درد هم نمیخوریم بهم زدم هی به در و دیوار زد گفت نه گفتم ببین این همه تفاوت قطعا یه جایی به مشکل میخوریم گفت عقاید خانوادم اینه من اصلا قبول ندارم گفتم پس من احترام میذارم اونام باید احترام بذارن خیلی شفاف هم به خانوادش گفتم اونام قبول کردن موقع عروسی هم من خودمو کشتم‌گفتم دو شب شوهرم گفت نه چی کاریه گفت بابا من میدونم دلخوری پیش میاد گفت هرکی به دین خودش پس من‌مقصر نبودم

ببین. تو اشتباه کردی
اتفاقا خداروشکر کن که خودشونو خوب نشون دادن لاقل شوهرت حمایتت میکنه، بعضیا پشت سر پسرشون کرم میریزن فقط
برو خداتوشکر کن زود شناختیشون ک از اول میدونی چطور برخورد کنی،

😄 چقدر خوب

ولی منم نمیتونم حرفمو رک بدم این خیلی بده

اشتباهم منظورت پیامه؟
شوهرم میگه من بهشون میگم مهسا گذشت کرد شما تموم نمی‌کنید. منم دیگه نمیارم
ولی پیام دادنم به نفعم شد. اونا خودشون باختن. ولی من دیگه دوست ندارم باهاشون در ارتباط باشم

چه زور شناختنی اینا از اول همین گوه بودن

گفت پدربزرگ شوهرم این کار میکنه والا عمه شوهرم هزار برابر بدتر منم گفتم پس اینه چرا من مثل خودش نباشم دقیقا عینه خودش رفتار میکنم یه کاسه آش داد من فردا شبش یه کاسه شله زرد گذاشتم کنار انقدر وایسادم شوهرم بیاد ساعت ده شب بهش داد تازه از قصد گذاشتم تو یخچال سرد بهش بدم 😂 الانم تو همه مهمونی ها منم‌مثل خودش دعوتش میکنم جلو همه باهاش خوبم ولی تا تو راه پله می بینمش سرمو بر می گردونم مخصوصا اگه با پسرم باشه ار قصد بر می گردونم اینم آتیش می گیره

نه بابا گاهی اوقات قاطی هم میکنم😂😂

منم دقیقا مثل شمام نمیتونم خودمو کنترل کنم 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

کاری میکنن طرف مثل خودشون برخورد کنه

فعلا قطع میکنم. مرده کیه که بی محلی کنه سر شب عروسی که یه قرون خرج نکرده. حالا من رفتم ا نا تموم نمیکن. پدرش تا منو میبینه میگه بچه رو بده به من . 😑

یه بار کوتاه اومدم بس بود به نظرم

چقد بی فرهنگه شاید من دلم نخواد مهمونی بدم😑

خوب کاری میکنی

چندسالشه عمهه