بخدا یاد گرفته در یخچالو باز میکنه.
دیروز تا رفتم بجنبم
شیشه ابمیوه از دستش افتاد رو سرامیک
فرشم با ابمیوه یکی شد
بعد تازه میاد جلو میگه مامان جیز جیز
ینی دست ب شیسه نزنی جیزه😂😂😂
رفته لوله جارو برقیو برام اورده ک جارو کنم.
از دست کاراش گاهی نمیدونم گریه کنم یا بخندم
من ک دیگ تو شهر غریب دس تنها
ساعت 8شب ک میشه دلم میخاد چشامو ببندم بخابم.کم اوردم
1403/05/23 11:32