اینقد ک سیاست داره و پیش بچهاش مظلوم نمایی میکنه پیش عروسا نیش میزنه
1402/08/10 01:55
//= $member_avatar ?>
مار دیمیه
1402/08/10 01:55
//= $member_avatar ?>
😂😂😂😂😂
1402/08/10 01:57
//= $member_avatar ?>
شکمش چش بود
1402/08/10 01:57
//= $member_avatar ?>
سر زایمانم گفتم بهش ک روز اول نمیخوام کسی بیاد چون خستم و اذیتم فقط تو و پدرشوهرم بیایین ک گوسفند میخوا سر ببریم کمک بابام بدین
رفته بود ب سارا و مریم گفته بود
بزور آورده بودشون
1402/08/10 01:58
//= $member_avatar ?>
شدن شریک جگروز😂
1402/08/10 01:58
//= $member_avatar ?>
چلفتی اومده روغن داغ کرده حواسش نبوده چسبوندش ب شکم خودش
1402/08/10 01:58
//= $member_avatar ?>
وویییییی
1402/08/10 01:58
//= $member_avatar ?>
منم تو اتاق گفتم نمیدونم کی بهشون خبر داده ک اومدن من اصلن گفتم نگن بهشون
چون دختر سارا خیلی بچه بد انق و بدانلاقیه
دیدم سریع جمع کرد و هرچی گفتیم نموند
مریمم خو اونموقع باردار بود نیومد حالش خوب نبود هی سارا موند
1402/08/10 01:59
//= $member_avatar ?>
یادم نمیاد کی رفتم خونهشون
1402/08/10 02:00
//= $member_avatar ?>
حاضر نیست هم بیاد ک نوه هاشو ببینه یا زنگی بزنه
1402/08/10 02:00
//= $member_avatar ?>
مادرشوهرت قهر کرد؟
1402/08/10 02:02
//= $member_avatar ?>
بهتر
1402/08/10 02:02
//= $member_avatar ?>
هیچ دلش تنگ نمیشه؟؟
1402/08/10 02:02
//= $member_avatar ?>
قهر ک ن یه جورایی جیم شد
چون بهش صد بار گوشزد کردم ک بهشون نگه
روز اول خسته بودم گفتم استراحت کنم بعدش خبردار بزنه ک بیان
این خو برا اینکه از سر خودش بازشون کنه اینجوری کرد ک گلی بهش نکنن رفته و ب ما هیچی نگفته