افرین الی دقیقا اینم ایجوره من دستم ی حساسیتی دراورده بود داغون شده بودم نمیتونستم حتی اسکاچ دستم بگیرم همون موقع لنا اب مرغ ریخت رو گلیم اشپزخونه بردیمش حیاط بشوریمش این عنتر هم اومد رضا فرچه میکشید احساس میکردم این فرچه رو روی قلب مامانش میکشه انقد بدش میومد😂همش میگفت بده بیتا تو دستت خسته میشه😂😂😂
1402/08/10 02:23