خواب می دیدم با خانواده مادی رفتیم شام بیرون. بعد رفتیم پارک مامانم. ارسلان دستش بود. از پله ها نیومد. پرید.وسنگ. اب ابشار بود بعد. که پرید. دوتاشون سالم بودن گفت چه کار اشتباهی کردم باز من ارسلان گرفتم امدم بریم جا. ی. شهر بازیش یک جا زیر زمین بودپله هاش خیلی چفت. بود ها خطر ناک رفتیم پایی یک صندلی بود. بابام. نشست. گفت بشینیم تا بقیه بیان. یهو بابام با صندلی رفت. لا دستگاه. ترن هوایی منم ارسلان. دور نگه داشتم اجیر خطر. هی می زدم از این سرش. امدن بابام. اوردن بیرون. اگه روشن مکردن. نصف تنه بابام. میرفت از حول اون پاشدم به نظرتون یعنی چی این خواب الا دیدم
1402/07/25 10:11