ارزو من پیاماتو خوندم
دوستمم بچش همینجور بود
شیر ک بهش میداد مث فواره از، دهنو بینیش میزد بیرون
بحدی شدید بود ک میگفت شبا میترسم بخابم
ک دور از جون خفه بشه
بعد بالا اوردن
یا ی دستشویی میترسید بره ک بچه تنها بمونه
شیر خودشو داد
شیر خشک داد
بازم درست نشد
فقط با گزشت زمان و صبوری درست شد این وضعیفتش
عکس بچه ک میفرستاد موقع ک بالا اورده بود
دلت میسوخت
کل لباسا و صورت بچه پر از شیر بود
فواره ای بالا میاورد
1403/08/08 08:12