مادران آبان 🍁آذر🍂402

94 عضو

پاسخ به

ینی الان مادرشوهرمم میگ 4 تا عروس دارم ب هیچ درد نمیخورن????? ولی خدایی من کارا بانکی و اداریشو...

بگو بگوزم

1402/06/11 18:33

پاسخ به

کارخوبشو میکنی

ادم راحت میشه جواب میده
قبلا خود خوری میکردم

1402/06/11 18:33

پاسخ به

نمیدونیم والا بلاکمون کردع بود

از کجا فهمیدی؟

1402/06/11 18:33

یه پارچ شربت تگری میخوام

1402/06/11 18:33

پاسخ به

ینی الان مادرشوهرمم میگ 4 تا عروس دارم ب هیچ درد نمیخورن????? ولی خدایی من کارا بانکی و اداریشو...

بعضیا
خب قدر نشاسن

1402/06/11 18:33

یا رانی هلو

1402/06/11 18:33

پاسخ به

از کجا فهمیدی؟

بچه ها میگن

1402/06/11 18:33

پاسخ به

ادم راحت میشه جواب میده قبلا خود خوری میکردم

اره بابا

1402/06/11 18:33

پاسخ به

یسری حرف بود برای عروسی ما که خب جشنمون رو گرفته بودیم تموم شده بود خوارشور بزرگم گف من برادر خودمم ...

خوب گفتی
من ن یواشکی دخالت کردن تو مراسم عروسی
حتی نزاشت کسیو دعوت کنم
فقط خواهرا خودش بودن

1402/06/11 18:34

جاریم تشریف اورده از کربلا باس رف دیدنش??

1402/06/11 18:34

پاسخ به

سلام شاید بلاکت کردن مث ما?

تو رو دیگ برا چی?

1402/06/11 18:34

پاسخ به

خوب گفتی من ن یواشکی دخالت کردن تو مراسم عروسی حتی نزاشت کسیو دعوت کنم فقط خواهرا خودش بودن

من شوهرم نزاشت هیچکدوم دخالت کنن

1402/06/11 18:35

پاسخ به

این حس مدیریت داشته بدبخت

جو گرفته بودتش
معلومه ازین شراس

بعد اینکه با لیلا بحث کردی
اومد پیام داد
گف واااای چتونه من اومدم پیامارو خوندم تپش قلب گرفتم از دستتون????

خیلی خندم گرف
حالا انگار چیشده بود

1402/06/11 18:35

پاسخ به

عروسمون رفته بازار به من نگفته بود

برا چی باید بگه؟

1402/06/11 18:35

پاسخ به

من به خواهرم گفتم هیچی نخریدم خب بی معرفت نمیاس زنگی به من بزنه همون عروسمون

شاید خرید شخصی داره
کار شخصی
یا هرچی

1402/06/11 18:36

پاسخ به

من به خواهرم گفتم هیچی نخریدم خب بی معرفت نمیاس زنگی به من بزنه همون عروسمون

من ک حتی اگ میگف بیا بام نمیرفتم

1402/06/11 18:36

پاسخ به

خوب گفتی من ن یواشکی دخالت کردن تو مراسم عروسی حتی نزاشت کسیو دعوت کنم فقط خواهرا خودش بودن

ما تاعصر ماشینم لازم داشتیم اون روز عروسی چون تابستون بود گف عصر ببرید ماشین خودتون رو اخرش برادرشورم داد ماشین رو
شوهرخوارشورم قبلش گف خانواده خودت چیکارن این وسط
منم بعد به همشون گفتم کل عروسی دست خانواده من بود شماها هیچکدوم تکون ندادید خودتون رو

1402/06/11 18:36

پاسخ به

دلم درد گرفت ولش

وووی
چته بزرگش کردی

1402/06/11 18:37

پاسخ به

فاطمه ک گفت؟

خوبه والا ما یه کلمه فقط یه چندتا جمله مودبانه گفتیم،اون مثه چی به ما پرید،اون وقت ما مقصر شدیم.من ک‌راضی نیستم

1402/06/11 18:37

پاسخ به

جو گرفته بودتش معلومه ازین شراس بعد اینکه با لیلا بحث کردی اومد پیام داد گف واااای چتونه من اومدم پی...

اره به منم گف گفتم مهم نیست نمیخواد خودت رو زیادی اذیت کنی تموم شد رف

1402/06/11 18:37

پاسخ به

از کجا فهمیدی؟

مشخصه خو

1402/06/11 18:37

پاسخ به

بعضیا خب قدر نشاسن

اره وولا

1402/06/11 18:38

پاسخ به

یا رانی هلو

منممممم

1402/06/11 18:38

پاسخ به

منممممم

???

1402/06/11 18:38

پاسخ به

جاریم تشریف اورده از کربلا باس رف دیدنش??

تو خو استراحتی
وللش
زنگ بزن

1402/06/11 18:38