پارت 81🌺🌺
قبلی ک تحویل دادگاه بدم ازش تو همون ثبت احوال عکس گرفته بودم برا امین تو وات فرستادم گفت خب ک چی گفتم این چیه گفت به تو چ گفت چطوری اینو گرفتی گفتم خب دیگ پس تو زنم داری بچه ام داری بازم منو داری بچه داری رفتی سراغ یکی دیگ حامله اس و خدا میدونه چندنفر دیگ بدبخت کردی گفت گوه نخور تمامش کن گفتم من اطلاع نداشتم چی میشه فریب در ازدواج گفت غلط کردی بهت گفتم من خرج یه زن بچه میدادم گفتم تو گفتی خرج میدادی نگفتی ک اون گداها زن بچه خودتن گفت درست صحبت کن گفتم خوبه انگار همه برات مهم هستن بجز منو فریاد گفت دیگ حرفات زدی تمام میکنم گفتم زنت پیدا میکنم بهش میگم ببینم اطلاع داره از این جریانات گفت غلط کردی اگ برسی به اون زنده ات نمیزارم فهمیدی یا ن گوشی قط کرد..
گفتم باشه میفهمیم زنت ک پیدا کردم بزودی اونم میندازت بیرون ک بدون اجازه اش اینجور کردی تو وایسا ببین دیگ کارم پیدا کردن این زنه بود هرکی میگفتم میگفت کمک میکنم پیدا کنی به مادرش پیام دادم گفتم جواب تلفن بده مهمه زنگ زدم گفت چته گفتم چطور وجدانتون راضی شد ک هم سر اون بدبخت کلاه بزارین هم منو گفت بسه بسه به ما چ اونم بدبخت نیس خودش میدونه چطور زندگی کنه گفتم متأسفم براتون شما حیون هستین گوشی قط کرد مادره دیگ شبانه روز کارم فوش دادن زشت به امین و مادرش بود مرتب تو پیامام براشون دست گل میفرستادم 😂😂 اینجوری خودم اروم میکردم جوابی برام نیمومد فقط یکبار ک مادره نوشت بابت اون فوشا قبلی و این ازت شکایت میکنم ببینم چیکار میخوای کنی بااینک ترسیدم ولی گفتم برو بجهنم آخرش فوشم دادم همون شب از کلانتری بهم زنگ زدن ک برم گفتم چرا گفت به این خانم طبق این پیاما فوش دادین گفتم اره گفت تایید میکنی گفتم اره گفت زندانی گفتم خجالت بکشین من بچه شیر میدم منو ک زندان نمیکنن گفت خانم خودت خجالت بکش از این فوشا بچه هم شیر بدی دلیل نمیشه اینقد هستن ک حامله ان تو زندانن گفتم اخه چطور میخوای منو زندان کنی رحم نداری گفت خانم من مامورم والا قاضی یکی دیگه اس بهتره بیای از طرف معذرت خواهی کنی گفتم چرا معذرت بخوام اون اینقد فوش داد گفت بیا ازش شکایت کن گفتم ن حضوری داد گفت خب توام حضوری میدادی چرا پیام دادی ک الان زندانت کنن گریه کردم گفتم ببین من یه بچه کوچک دارم بابدبختی رسیدم به اینجا اشکم تاوان داره بندازیم زندان گفت بخدا من حکم نمیدم قاضی میده میگ الان بیاد خودش تسلیم کنه بهتره گفتم من تسلیم نمیشم غلط کردی زندانم کنین گوشی قط کردم بعد زنگ زد گفتم وای وای چیکار کنم الان میان منو میبرن به زن همسایه زنگ زدم گفتم بیا
1403/04/06 03:48