😂من خونه مامانم رفتم یه هفته بمونم یه جور رفتار کرد 24ساعت بعد زنگ زدم شوهرم اومد دنبالم خیلی خودمو نگهداشتم مسئله رو به شوهرم نگم ولی وقتی سوار ماشین شدم شهرو که دراومدیم زدم زیر گریه از اون به بعد شوهرم خیلی هوامو داره ولی وقتی منت میزنه حالم ازش بهم میخوره حس میکنم واقعا تواین دنیا حتی پدرو مادر هم موقع سختی کنارت نیستن هرچقدم زحمت بزرگ کردنمونم کشیده باشن
یه مسئله هس همیشه بهش فک میکنم میگم این ماییم که خواستیم بچه ای به دنیا بیاریم پس تا اخر عمرمون باید هواشونو داشته باشیم حالا اگه خیلی نزدیک نیستیم حداقل توسختیا روی خوش بهشون نشون بدیم
مامانم به شخصه قشنگ پشت تلفن بهم گفت فکر بچه دیگه ای رو نکنی که اگه یکی هم بیاری باید پرستار بگیری من نمیام بمونم پیشت اون لحظه قشنگ صدای شکستن قلبمو شنیدم واقعا همون لحظه دلم میخواست بمیرم ولی مامانم ،مامانی که کلا دوتا بیشتر بچه نداره ومنم اولیم چرا باید همچین حرفی بزنه
1403/09/07 23:21