گروه چت داستان

110 عضو

ان شاالله همون جوره

1403/10/16 23:15

چرا هنوز پارت نداریم😕

1403/10/16 23:25

خوب شدی؟

1403/10/16 23:26

وای از دست این پلاس😤

1403/10/16 23:26

پریسا جان کوجایی

1403/10/16 23:29

من دیگه دارم از بی‌خوابی بیهوش میشم

1403/10/16 23:29

دلم برا ساسان سوخت

1403/10/16 23:35

نه
درد دارم 😫

1403/10/16 23:35

دیگه داستان تموم شد فکرکنم

1403/10/16 23:52

😑😑😑😑🤔🤔

1403/10/16 23:53

اره دیگه اخرشه

1403/10/16 23:55

عن خانوم

1403/10/16 23:55

گل نزاشته

1403/10/16 23:56

نه شخصیت عجولی نداشت بنظرم
خیلی اروم بود و با شرایط کنار میومد و دم نمیزد
یه جورایی میساخت با همه چی..
دیگه سرگذشت واقعی همینطوره
الانم دارن زندگیشونو میکنن دیگه

1403/10/17 02:53

اخخخی
تموم شددد

1403/10/17 03:24

دوس نداشتم تموم شه

1403/10/17 03:24

پس اونی که همراه برهان بود موقع تجاوز اون کی بود 🤔

1403/10/17 03:52

من چقدر گریه کردم آخرش خوندم

1403/10/17 04:41

احساساتی شدم

1403/10/17 04:41

من دلم برا ساسانم سوخت 😥

1403/10/17 04:59

پارادیس اشتباهت اینجا بود باید ساغرو پارت هاش هرروز بیشتر میزاشتی زود تموم میشد بعدش پروا از اول شرو میکردیم همه باهم

1403/10/17 05:45

سلااااااااااااام
صبح بخیر

1403/10/17 07:07

یعنی دیگه ساغر نداریم 🙁

1403/10/17 07:07

تموم شد

1403/10/17 07:07

اره😖

1403/10/17 08:01