گروه چت داستان

110 عضو

اوهوم

1403/10/17 10:08

آره انگار خواست خلاصه کنه تمومش کنه

1403/10/17 10:13

یاسین از خداخواسته زنش کرد

1403/10/17 10:28

منم

1403/10/17 10:28

بدون اجازه مهرانگیز😬

1403/10/17 10:28

بدبختیش تازه شروع میشه

1403/10/17 10:28

مهرانگیز ویاور چرا باهم بودن

1403/10/17 10:34

من میگم داشتن فرارمیکردن

1403/10/17 10:34

بعدم تصادف کردن

1403/10/17 10:34

یاسین طلاقش میده

1403/10/17 10:34

دست نداشت بیچاره

1403/10/17 10:35

اره منم اینطوری فکر کردم

1403/10/17 10:35

شاید اون بچه هم مال یاور

1403/10/17 10:36

نقشی نداشت دیگه.ولی باید دلیل خودکشی شو میگفت

1403/10/17 10:41

احتمالا خودشم فهمیده بود تو چ لجنی گیر افتاده .خودشو خلاص کرده

1403/10/17 10:41

از بس ب همه داده بود .ولی زندگیش با شوهرش نابوده شده

1403/10/17 10:42

بچشم از یاوره😬

1403/10/17 10:54

شاید بچشم مرده باشه

1403/10/17 10:54

احتمالش هس

1403/10/17 10:59

هرچی بوده خواهر مهرانگیز خبر داشته

1403/10/17 10:59

خب اگه دست نداشت و خبرش جایی پخش نشد حمیرا از کجا فهمید

1403/10/17 11:22

همین نعیم احتمالن با هم دستی حمیرااین کارو کرده بود

1403/10/17 11:34

ساغرم تموم شد آخیش شباراحت میخابم😂

1403/10/17 12:02

😂😂😂😂😂

1403/10/17 12:02

دیگه ساغر از چشمم افتاده بود

1403/10/17 12:02