✅هر دو داستان ساغرو بی پروا تازه داره هیجانشون شروع میشه..
امیدوارم لذت ببرین 🌹

اون بهش پا نداده ها

اونجا ک گفت یکیو در نظر گرفتم برات
همون موقعم شکیلا تازه جدا شده بود

واای چقد واسه شکیلا گریه کردم دیشب
طفلکی چقد روش فشار بوده ک دست ب خودکشی زده

قرصای بتول چی میگن این وسط

وااای همه چیز اینجا ممکنه

هردو خواهر خوشبخت میشن.بعد دست حمیرا بتول رو میشه

😂

❌️دوستان فعلا تا جایی که میشه درمورد داستان پروا حرف نزنین چون خیلیا نخوندن و بعد از این داستان میخوان بخونن
یا اگه میخواین حرف بزنین اسم شخصیتارو مستقیم نیارین و مبهم باهم بحرفین که بقیه کامل متوجه نشن.. 🙏🙏😘😘

واقعا 3تا خیلییی کمه

خدایی ادم میره تو اوج هیجان یهو قضیه خواب از آب درمیاد

خواب نیس ساغر فقط خواب سک....ی
میبینه

دلم برای مظلومیت سبحان کباب شد
من واقعا گریه کردم براش
سبحانم عین من شانس نداشت
تصورش سخته
عشق به این پاکی رو از دست دادن

بالاخره ادم تحت تاثیر قرار میگیره

یادت باشه حرفت
😄

اما انصافا شماها باید کاراگاه میشدین.. یه سری چیزا میبینینو میکشین بیرون که کاراگاهام نمیتونن 😂

میگم که وقتی هنوز ب ساغر تجاوز نشده بود .سبحان برای عقد شکیلا اومده بود دیگه.میخاستن هر کی رو با عشقش عقدت کنن.ک نشد خب این تا اینجا

بعد وقتی فهمیدن تجاوز شده و ساسان ساغر رو نخاست سبحان بدون هیچ حرفی ساغر رو قبول کرد.من میگم شاید سبحانم تو تجاوز دست داشته

منم باب مزاح گفتم عزیزم😘

این تنها شانسمه خدا کنه مثبت باشه کمر درد خیلی دارم امروز یکم سنگین وسایل بلند کردم

کاش زودتر داستان جلوتر بره مشخص شه

من خودم آره ول میکنم میرم
هیچ وقت به اجبار ازدواج نمیکنم
همونجور که با 14 سال سن به زور ازدواج نکردم و شوهرم رو خودم انتخاب کردم با کلی دردسر 😁💃💃💃💃💃
یک رمان زندگی منم 😂😂😂😂

ن دیگه دود میده.میکشیم تا تنباکو بسوزع

😂درموندگی ازت میزنه بیرون

آفرین این درسته

امروز خوب بحثی جور کردم براتون