گروه چت داستان

109 عضو

ساسان

1403/10/10 16:57

اها 😀 چرا کاشکی یه خبری بده بینم در چ حالن

1403/10/10 17:03

دوس دارم بدونم از همه حمیرا چی شد

1403/10/10 17:03

منم آمدم

1403/10/10 17:04

🥺🥺🥺

1403/10/10 17:04

دل تنگ ساسانم

1403/10/10 17:04

خوش اومدی گل

1403/10/10 17:04

😆😆😘

1403/10/10 17:04

ساسان مرد

1403/10/10 17:05

ولش کن مردک هول و

1403/10/10 17:05

😍

1403/10/10 17:05

😁😁

1403/10/10 17:05

دخملم خوابیده، اون یکی هم با پدرش رفت تئاتر ببینه،

1403/10/10 17:06

ای بابا اصلا یبار نشد بگه رفتم سرقبر سبحان😞

1403/10/10 17:07

خدانکنه

1403/10/10 17:09

زبونتو گازبگیر

1403/10/10 17:09

ای خواهر چ دل خوشی داری این هنوز هفته سبحان نشده بود عروس شد

1403/10/10 17:10

منم دخترم خوابع

1403/10/10 17:10

دوروغه

1403/10/10 17:20

میگم ساغر دستپا چلفتی گلدون شکوند

1403/10/10 17:20

عه تو چطور میدونی

1403/10/10 17:21

پ مریضن این آدما با روح ما بازی میکنن

1403/10/10 17:23

خیال بافن
منم خیلی به اینجور حرفا دلم میسوخت ولی الان اصلا ن میخونم ن ذهنمومشغول میکنم

1403/10/10 17:25

همون ک میگفت شوهرم با خواهرم بوده؟

1403/10/10 17:29

حس میکنم اصفه می خواد پاره پوره کنه ساغر روو😂😂😂

1403/10/10 17:32