گروه چت داستان

109 عضو

اره نامردا نمیدونم چرا واقعا

1403/10/11 12:47

شاید مال کلاهکش که نگفته قارچیه🤣

1403/10/11 12:48

سمی بوده😂😂

1403/10/11 12:48

😃

1403/10/11 12:48

ایشش‌آصفه سرشو کرده تو خشتک اینا

1403/10/11 12:48

ولی با ازدواجش دیگه میشد داستان تموم بشه ها

1403/10/11 12:49

داستان طولانی شده

1403/10/11 12:49

اگه واقعیه خب زندگی جریان داره

1403/10/11 12:49

اوهوم

1403/10/11 12:50

منم اگه داستان زندگیم بنویسم هیچ تمومی نداره

1403/10/11 12:50

اینطوری باید تا مرگش همچنان ادامه داشته باشه😬

1403/10/11 12:50

اره😂😂

1403/10/11 12:50

نه دیگه بنطرم اخراشه

1403/10/11 12:50

وقتی من نیستم همه هستن حالا امروز ک من هستم هیچکی نیس

1403/10/11 12:51

😍

1403/10/11 12:51

😂😂😂

1403/10/11 12:53

مشغول کارن

1403/10/11 12:53

برید ب کارتون برسید

1403/10/11 12:54

منم برم فعلا😘

1403/10/11 12:54

😂 😂 😂 😂

1403/10/11 13:00

یکی نبود بزنه دهن اضفه

1403/10/11 13:27

ص

1403/10/11 13:27

فک کنم نعیم هیچوقت بچه دارنشه اهورا رو بیارن بزرگ کنن

1403/10/11 13:31

...

1403/10/11 13:35

نگاه کردم نیست
انگاری آب شده

1403/10/11 13:35