2 عضو
پسرم دو سالش بود خواهرم ندیده بودش مادرشوهرم نمیزاشت
خدا انقدر بزرگ الان بعد دوازده سال همون بلا سر خودش اومد پسرم چهار ماهش تموم شده مادرشوهرم فقط یه بار دیده
چه سخت
من اصلا نمیزارم کسی توزندگیم دخالت اول ازدواجمون همه توزتدگیم دخالت میکردن تاخاله ای شوهرم من قهر کردم رفتم خونه مامانم
ولی من همه رو تحمل کردم با اینکه بچه بودم الان یه ساله شوهرم با مادرش حرف نمیزنه میگه زندگیمونو تباه کردی
گفتم تاخونم جدانباشه برنمیگردم تازمیخواست طلاق بگیرم یه کاری کردم افتادن به دست وپام
چند ساله ازدواج کردی؟
الان اومدم شهر ازاونا جدایم بهتربن زتدگی دارم شوهرم فقط حرف منو گوش میکنه
الان تو دوساله
من سال 82 نامزد کردم
چند سالته؟
ولی من همه رو تحمل کردم با اینکه بچه بودم الان یه ساله شوهرم با مادرش حرف نمیزنه میگه زندگیمونو تباه...
خونتون جداست
18
تیر میشم نوزده
الان چن ساله خونه داری
الان اره نه ساله جدا شدیم
خوبه جدا باشین خیلی خوبه
?
چراناراحتی
یه سال اولش زیاد سختی کشیدیم
ولی الان خداروشکر هزار مرتبه شکر زندگی مون خوبه
دلم میخاد برگردم به دوران مجردی
پشیمونم از ازدواجم
منم .خیلی دخالت میکردن الان دوریم راحت زندگی میکنیم
اره خونه بابا یه چیزی دیگست
پیام
nini.plus/azar96
برای ارسال پیام به این گروه باید ابتدا اپلیکیشن نی نی پلاس را دانلود نمایید.
این بخش در حال طراحی می باشد