قبل از بارداری،بعد از بارداری،بارداری

1851 عضو

من صب تا شب بشینم بازمادرشوهرم میگه توکه نمیای خونه ما ازماخوشت نمیاد حرصم درمیاد

1397/05/15 10:06

پاسخ به

وای چ بد.میبینی چ گیر میدن

اره یبار جاریم نوارشو گذاشته بود تو مشما سفید گذاشته بود پایه درخت یادش رفته بود برداره مادرشوهرم فهمیده بود قشقرق راه انداخت ابرو بدبخت و برد به خودمون چیزی نگفته به پسراش گفته زناتون عادتن اینجا نیایید?????

1397/05/15 10:06

میگم بهش من هرچقدم بیام ناراضیی هستی

1397/05/15 10:06

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

بچه ها دوتا عروسی دعوتیم یکی 7م یکی8م???????

1397/05/15 10:06

تویه ساختمونیم

1397/05/15 10:06

پاسخ به

من صب تا شب بشینم بازمادرشوهرم میگه توکه نمیای خونه ما ازماخوشت نمیاد حرصم درمیاد

همونطوریه مخصوصا تو ترک ها خیلی نچسب نرو بیا بزار به دور بودنت عادت کنن.وقتی زیاد بری باهات احساس صمیمیت میکنن هر حرف و تو روت میزنن بهت یه فاصله ای بزار

1397/05/15 10:06

نیام خودشون میان

1397/05/15 10:06

اره راست میگین زیاد احساس صمیمیت میکنن

1397/05/15 10:06

نرو

1397/05/15 10:06

پاسخ به

نیام خودشون میان

من بد خانواده شوهرو نمیگما ولی زیاد قاطی نشین باهاشون مخصوصا ادم نامزده بیشتر جوگیر میشه جان فدایی میکنه بعدش که عروسی میکنین میان دخالت و عیب و ایراد گذاشتن رو ادم .تو یه ساختمونم باشید شما کم برید اونام دیگه کمتر میان .میانم خودتونو سرگرم کار کنین جا خوش نکن.مخوصا با جاری اصلا قاطی نشد

1397/05/15 10:06

ولی دیگه منم خجالت نمیکشم هرچی بگن جواب شون رو میگم

1397/05/15 10:06

پاسخ به

من بد خانواده شوهرو نمیگما ولی زیاد قاطی نشین باهاشون مخصوصا ادم نامزده بیشتر جوگیر میشه جان فدایی م...

وای جاری.

1397/05/15 10:06

فعلا که ندارم,خداکنه تاجاریدارمیشم ازین ساختمون بریم ,دوریو دوستی

1397/05/15 10:06

فاطمه جان چندساله عروسی کردی

1397/05/15 10:06

من به شوهرم میگفتم اینجانیاییم ولی نذاشت جادیگه بخره بریم

1397/05/15 10:06

ولی سعی میکنم بخره یکی

1397/05/15 10:06

یکیخریده بوددمجبورکردن پس بده

1397/05/15 10:06

من گشنه پلو دارم

1397/05/15 10:06

اون موقع نامزدبودم نمیتونستم چیزی بگم

1397/05/15 10:06

پاسخ به

فاطمه جان چندساله عروسی کردی

4 ساله
ما دوتا جاریم من کوچیکم جاریم میاد انگار از همشون طلبکاره زور میگه بهشون دهنشونو میبنده جرات نمیکنن بهش تورورش حرف بزنن ولی من از اول انقد رفتم دوروبرشون بودم بهشون با خوبی و محبت حرف زدم هرجا میرفتم نظر میدان ناراحت میشدن چرا مارو نبردین چرا فلانی اومد خونتون مارم دعوت نکردین چرا زود رفتین دیر اومدی بخاطر این میگم قاطی نشید

1397/05/15 10:06

من نزاشتم ماشین بخره چون اونا دوست دارن,

1397/05/15 10:06

اره راست میگه

1397/05/15 10:06

مال منم زیاد میادونظر میده بدم میاد

1397/05/15 10:06

زیاد باهاشون نحرف

1397/05/15 10:06

منم زیاد صمیمی بودم ولی دارم کم کم ازشون فاصله میگیرم

1397/05/15 10:06