24 عضو
#دنیای_مومنین
گفته شد که اگه میخوایم به جامعه مهدوی نزدیک بشیم باید "خانواده های قوی" داشته باشیم.امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه 53 نهج البلاغه میفرمایند مدیران خوب از "خانواده های صالح" بیرون میان... بنابراین اگه بخوایم مشکل مدیریت رو حل کنیم باید بریم سراغ خانواده! اگه بخویم جامعه رو قوی کنیم باید خانواده ها رو قوی کنیم و اتفاقا دشمنان بشریت وقتی میخوان جنایتی بکنند اول از همه سراغ خانواده میرن...
فیلم های سینمایی و ماهواره ای و کانال های جوک علیه خانواده و ... همگی کاملا حساب شده سراغ زدن خانواده ها میرن...
و خییییلی جالبه که در قرآن کریم دقیقا این مطلب اومده که کفار و منافقین برای اینکه مومنین رو از بین ببرن اول سراغ خانواده ها و "نسل مومنین" میرن...
در سوره بقره آیه 205 میفرماید: ای پیغمبر من؛ این کسی که تو رو قبول نداره وقتی از پیش تو بر میگرده از بس به تو غضب داره میخواد کشاورزی و نسل تو رو نابود کنه...( لیهلک الحرث و النسل)
برای نابودی نسل هم طبیعتا سراغ نابودی خانواده ها میرن...البته منظور از حرث هم طبق روایات "ذریه و نسل" هست. در واقع تاکید مضاعف خداوند متعال به اینکه دشمن در کمین نابودی نسل مومنین هست. چرا کسی که دشمن امت پیامبر هست میخواد خانواده ها رو از بین ببره؟
برای اینکه بتونه تعدد مومنین رو کم کنه...
بعد آدم متوجه میشه که چرا پیامبر اکرم انقدر روی "افزایش نسل مومنین" تاکید میکردند... میفرمودند که حتی فرزند سقط شده این امت برای من از تمام چیزهایی که خورشید بر اون میتابه با ارزش تر هست...
بعد آدم متوجه میشه که چرا رهبر انقلاب بارها روی مساله فرزندآوری تاکید کردند...
بعد معلوم میشه که اسنادی مثل 2030 هدفشون دقیقا چیه و چرا برخی نفوذی ها انقدر تلاش میکنن که این اسناد رو اجرا کنند... و خیلی جالبه که وقتی به روایات علامات آخر الزمان مراجعه میکنیم حدود 50 درصد فسادها مربوط به خانواده ها هست. اینجا مشخص میشه که در اخر الزمان، دشمن تمام توانش رو برای نابودی خانواده ها میذاره. برای همین باید ما هم بیشترین تلاشمون رو برای رونق بیشتر خانواده ها قرار بدیم. مثلا شما حتما این روایت رو شنیدید که میفرماید: در آخرالزمان، مردها شبیه زن ها میشن و زن ها شبیه مردان...یعنی چی؟ یعنی صرفا قیافه هاشون شبیه هم میشه؟
نه! منظور اینه که "نقش زن و مرد در جامعه جابجا میشه" و این آغاز فساد در خانواده هاست...
در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد.
#دنیای_مومنین
گفتیم که در یک خانواده اگه جای زن و مرد با هم عوض بشه خانواده بهم میریزه. در آخرالزمان دو تا فاجعه بزرگ رخ میده: یکی ظلم فراوان طاغوت ها و مسئولین ظالم
و یکی هم نابودی خانواده ها که منجر به فساد زنان و مردان میشه.این خلاصه صدها روایت هست... متاسفانه وقتی ما به فیلم ها و سریال ها نگاه میکنیم میبینیم همشون با تمام قدرت برای زدن خانواده ها تلاش میکنن و بیشترین تاثیرات رو در افزایش طلاق داشتند.
خانمه توی فیلم تعدادی مرد خوش تیپ و زیبا میبینه و مدام با شوهرش مقایسه میکنه و کم کم از شوهر خودش سرد میشه.. یا آقا توی سریال ها زنان زیبا رو میبینه، رفتارهای عشوه گرانه زنان دیگه رو میبینه و دلش میخواد که همسری مثل اونا داشته باشه و کم کم از همسر خودش سرد میشه...واقعا شما میتونید یه فیلم حکیمانه و عالمانه برای تقویت بنیان خانواده پیدا کنید؟ فیلم نامه نویسان جوان باید تلاش کنن فیلم نامه های عمیق و زیبا بنویسند تا ان شاءالله اتفاقات بهتری در عرصه سینمای ما بیفته... به طور کل صهیونیست ها از دو تا موضوع خیلی بدشون میاد و تا این دو تا موضوع رو بشنون بهم میریزن و شدید ترین حملات رو میکنن! یکی اینکه یه نفر بیاد مومنین رو تشویق به ثروتمند شدن بکنه! چون اونا خودشون تمام ثروت های جهان رو در دست دارن و شدیدا بدشون میاد کسی بخواد پولدار بشه! میگن ثروت فقط باید توی دستان ما باشه! یکی هم اینکه اگه یه نفر بیاد و برای محکم شدن خانواده ها تلاش کنه شدیدا روبروش می ایستن و بیشترین حملات رو میکنن.همونطور که میدونید صهیونیست ها در هر کشوری تعدادی نفوذی و فریب خورده دارن که اون ها رو به جنگ دو گروه بالا میفرستند.. در حالی که خود یهودی ها به شدت به خانواده پایبند هستند و اولا تعداد زیادی بچه دارن و ثانیا تمام قواعد و آداب خانواده رو رعایت میکنن. در خیلی از جاها زنان و دختران یهودی حجاب کامل دارن و شدیدا به مسائل مستهجن حساس هستند یکی از علت های اینکه تعداد 5 میلیون یهودی الان دارن بر 7 میلیارد انسان حکومت میکنن همینه که خانواده های قوی دارن ولی خب برای سایر جوامع انواع برنامه ها رو برای کاهش جمعیت و افزایش طلاق اجرا میکنند...
#عاشق_خدات_شو
خلاصهی #درس بیستم
مدرسه اصلی توحید کجاست؟ کسی بلده؟داشتیم در باره این صحبت میکردیم که معنای معرفت خدا به وسیلۀ اهل بیت علیهم السلام چیه؟بحث سر این نیست که ما دو تا راه داریم: یکی شناخت خدا به صورت مستقل و یکی هم از راه اهل بیت علیهم السلام. ما یه راه بیشتر نداریم.
هیچ خدایی جز اونی که قرآن و اهل بیت علیهم السلام معرفی میکنن وجود نداره.
امام باقر علیه السلام به دو نفر از یارانشون فرمود:به شرق عالم بروید و به غرب عالم بروید؛ نمیتوانید علم صحیحی را پیدا کنید؛ مگر آن که از ناحیۀ ما اهل بیت صادر شده باشد.
این روایت اگه در بارۀ هیچ علمی صدق نکنه، در بارۀ علم توحید که صدق میکنه. پس چرا این قدر توی معرفت توحیدی، برای رفتن به طرف اهل بیت علیهم السلام این پا و اون پا میکنیم؟آدم با عقلش میتونه خدا رو اثبات کنه؛ امّا اثبات خدا مرحلۀ اوله. نمیشه به این مرحله بسنده کرد: باید خدا رو شناخت. باید فهمید خدا کیه. به این مرحله که میرسیم پای عقل میلنگه و نمیتونه پیش بره.نباید این نکته رو هم فراموش کرد که ماها نیازمند معرفت خداییم، نه اثبات خدا.
اونی که نیازمند اثبات خداست، کافریه که هیچ اعتقادی به خدا نداره یا مسلمون شبههزدهای که توی وجود خدا تردید کرده.
اینا هم وقتی خدا براشون اثبات شد، نباید متوقف بشن، باید برن سراغ شناخت توصیفی خدا. این که «خدا هست» مشکل اصلی امروز ما نیست؛ این که «خدا کیست؟» مشکل ماست.شما وقتی وارد آیات و روایات میشید، شاید به جرأت بشه گفت که توی آیات و روایاتی که در بارۀ توحید وارد شده، هفتاد هشتاد درصد و حتّی بیشتر، دربارۀ معرفی خداست. این در حالیه که بیشتر حرفای ما و اختلافای ما توی نحوۀ اثبات خداست. ما وقتی میخوایم روش آموزش عقاید رو از اهل بیت علیهم السلام بگیریم، باید به میزان حساسیت هایی که اون بزرگواران در بارۀ مسائل مختلف داشتن توجه کنیم.
«السَّلامُ عَلیٰ مَحالِّ مَعرِفَةِ اللّه»؛
سلام بر جایگاه های شناخت خداوند.
این مگه از همون فرازای اولیۀ زیارت جامعۀ کبیره نیست؟
ما وقتی میخوایم به خدا معرفت پیدا کنیم، باید از یه جایی شروع کنیم. نقطۀ شروع کجاست؟ اهل بیت علیهم السلام.
مگه توی همین زیارت جامعه نمیخونیم «اَرکاناً لِتَوحیدِه»؟
چطور میشه با یه استدلالای بیپایه، خودمون رو از این همه منبع عظیم توحیدی محروم کنیم؟ به نظرم توی قیامت ما جز ناسپاسترین امتها محشور میشیم؛ امتی که کنار دریا دنبال آب میگرده؛ ولی به دریا نگاه نمیکنه
#عاشق_خدات_شو
خلاصهی درس بیست و یکم
معرفت نورانی اهل بیت علیهم السلام یعنی چی؟
داشتیم دربارۀ این صحبت میکردیم که وقتی میگیم باید برای رسیدن به توحید از راه اهل بیت علیهم السلام رفت، به چه معناست؟ یه روایت طولانی از امیرمؤمنان علی علیه السلام هست که به حدیث نورانیت معروفه و برای یه عمر مستی کردن بسه.
روزی ابوذر از سلمان پرسید:
معنای معرفت امام امیرالمؤمنین علیه السلام به نورانیت چیست؟سلمان گفت: ای جُندَب! [لقب ابوذر] بیا با هم برویم و از خود حضرت این سؤال را بپرسیم.به نزد حضرت آمدیم و گفتیم: ای امیر مؤمنان! به نزدت آمدهایم تا در بارۀ معرفت شما به نورانیت بپرسیم؟حضرت فرمود: به جان خودم قسم که این معرفت بر هر زن و مرد مؤمنی واجب است.
حتماً به این عبارت توجه کنید:حضرت به جان عزیزشون قسم خوردن که واجبه. این وجوب، زن و مرد هم نمیشناسه.سپس امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:
ایمان کسی کامل نمیشود؛ مگر آن که به کُنه معرفت نورانی من دست پیدا کند.وقتی که این گونه مرا شناخت، خدا قلبش را برای ایمان امتحان میکند و به او برای اسلام شرح صدر میدهد و او را عارف و بینا میکند و اگر کسی در این معرفت کوتاهی کند، همانا اهل شک و تردید است.
خدای عزیزمون فرمود:
فمَن یُرِدِ اللَّهُ أَن یَهدیَهُ یَشرَح صَدرَهُ لِلإِسلامِ.
پس کسى را که خدا بخواهد هدایت نماید، دلش را به پذیرش اسلام می گشاید.
شرح صدری که نشونۀ توجه خدا به بندشه، از خونۀ معرفت نورانی امیرالمؤمنین علی علیه السلام میگذره.چرا این اندازه روی اصول دین و فروع دین شبهه تولید میشه و جوونای ما هم گرفتار این شبههها میشن؟ وقتی حضرت میفرمان:
و مَن قَصَّرَ عَن مَعرِفَةِ ذَلِکَ فَهُوَ شَاک وَ مُرتَابٌ؛
کسی که در دستیابی به معرفت نورانی من کوتاهی میکنه، توی شک و تردیده.
بفهمیم حضرت چی میگن. به راحتی از این عبارت میشه فهمید که: اگه معرفت نورانی حضرت رو به دست بیاریم، شک و شبهه و تردید دامنمون رو نمیگیره.
حضرت در ادامه فرمودن:
معرفت نورانی من همان معرفت خداوند عزوجل و معرفت خداوند عزوجل، همان معرفت نورانی من است.
عظمت و بزرگی خدا رو کسانی میتونند درک کنند که مقام ماورائی اهل بیت علیهم السلام رو بشناسند.
حدیث نورانیّت، خیلی طولانیه؛ امّا همین قدر بگم که با توجّه به ادامۀ این حدیث و احادیث دیگهای که در بارۀ این موضوع داریم، معرفت نورانی اهل بیت علیهم السلام یعنی شناخت مقام ماوراء انسانی این چهارده نور مقدّس.
#کنترل_ذهن10
گفتیم که انسان باید سعی کنه که ذهن خودش رو کنترل کنه تا به هر چیزی فکر نکنه.در این زمینه تمرینی رو هم تقدیم کردیم. یه نکته ای که باید دقت بشه اینه که کنترل ذهن یه موضوع کاملا تمرینی هست
یعنی اینطور نیست که منتظر باشی از آسمون یه معجزه بیفته پایین و شما به قدرت کنترل ذهن برسی!بلکه باید وقت بذاری و خیلی آروم و با دقت تمرین کنی.
به آیت الله بهجت میگفتن چه کار کنیم سرِ نماز حواسمون پرت نشه؟ (در واقع همون کنترل ذهن) ایشون میفرمود: دستِ ما نیست، حواس پرت میشه، ولی وقتی حواس پرت شد تو برگرد، ولش نکن بِره.
در واقع اینطور نیست که شما خیال کنی میشه آدم ذهن خودش رو کنترل کن که اصلا هیچ فکری نیاد بلکه طبیعتا فکر میاد توی ذهن آدم ولی آدم باید تلاش کنه که "اون فکر رو ادامه نده"نمیدونم مطلب رو گرفتید یا نه! یعنی اگه آدمی هستی که سر نماز حواست پرت میشه اصلا ناراحت نباش. این طبیعیه ولی ببین آیا وقتی فکرت پرت شد میتونی دوباره فکرت رو برگردونی یا تا آخر نماز ادامش میدی؟
اگه میتونی برگردونی که آفرین. این خیییییلی عالیه اگه کسی بتونه فقط توی نماز فکرش رو هی بگردونه خیلی زود به کنترل ذهن میرسه. اصلا مهمترین فایده دنیایی نماز همین کنترل ذهن هست
خدا یه عبادتی رو قرار داده که خییییلی تکراری و خشک باشه تا آدم بتونه توش تمرین تمرکز کنه. خدا خیلی دوستمون داشته و خیلی بهمون احترام گذاشته که نماز رو این شکلی طراحی کرده البته اینو فقط کسانی متوجه میشن که یه مقدار توی بحث کنترل ذهن وارد بشن. ولی کسی که کلا همش توی شلوغی و آشفتگی ذهنی هست تا بهش میگی نماز بخون میگه ولم کن بابا!اینجا فقط باید لبخند زد و البته آدم باید دلش به حال این جور آدما بسوزه. چقدر دارن ضرر میکنن.یه تمرین عالی برای تمرکز رو انجام نمیدن! پس ان شالله اون تمرین جلسه پیش رو هر روز تکرار کنید. قبل از اذان ظهر اگه باشه خوبه ولی اگه نشد توی ساعات دیگه انجام بدید. یه مدت که تمرین تمرکز روی یه چیز کردید قدرت ذهنتون بیشتر میشه.بعد میبینید روز به روز اون فکر و خیال های نابجا کمتر میشه تا اینکه یه زمانی میرسه که هیچ فکری غیر از همون شکل توی ذهنتون نمیاد.بعد دیگه توی هر زمینه ای میخواید فکر کنید با خیال راحت این کار رو انجام بدید. گفتیم که حتما لازم نیست توی عبادات باشه. مثلا خانم ها در زمینه شوهر داری تمرکز کنن. اونوقت ببینن چقدر میتونن زندگیشون رو گرم و شیرین کنن. خیلی از مواردی که برای مشاوره به ما مراجعه میکنن مشکل اصلی شون اینه که تمرکز ذهنی ندارن انقدر این ذهن رو رها کرده و آشفته شده که دیگه نمیتونه فکر
کنه. فکر هم که میکنه همش فکرای شیطانی و پلید میکنه! دو تا فکر سالم توی مغزش نیست!چرا انقدر طلاق توی کشور ما زیاد شده؟ یکی از علت هاش همین نداشتن تمرکز ذهنی هست خیلی از فیلم ها و سریال ها اصلا کارشون اینه که ذهن مردم رو بهم بریزن.دیگه نمیتونه تصمیم درست بگیره. همش فکرش توی فیلم و سریال ها و خصوصا آهنگ هاست!
آهنگ هایی که توی اکثرشون آدمای آشفته ذهنی به نام خواننده، تراوشات پراکنده مغزشون رو به خورد مخاطبین جوان میدن!واقعا هر کی دلش به حال خودش میسوزه، ذهنش رو دست این جور افراد نده. پس ان شالله از امشب علاوه بر تمرینی که دادیم همگی سعی کنیم که توی نمازامون با افکار مزاحم مبارزه کنیم.
مثلا داری نماز میخونی، یه دفعه ای یه فکر غیر مرتبط برات پیش میاد. سریع بندازش دور و به کلمات نماز فکر کن
ایاک نعبد و ایاک نستعین....
فکر غلط اومد بزن کنار و به معنای کلمات نماز فکر کن. اصلا اشکالی هم نداره شکست خوردی. این مثل یه باشگاه بدنسازی هستتوی باشگاه ممکنه که یه وزنه ای رو آدم نتونه بلند کنه و بیفته، ولی اینطور نیست که آدم قهر کنه و دیگه باشگاه نره.بلکه انقدر تمرین میکنه که آخرش بتونه اون وزنه رو بلند کنه.نماز هم همینطوره. اصلا برنامت این باشه که هی شکست بخوری و دوباره تمرکز کنی. کم کم این کار تبدیل میشه به یه سرگرمی خیلی جالب و رشد دهنده.بعد میبنی که کلا به نماز علاقمند شدی. هر موقع وقت گیر بیاری سریع میری دو رکعت نماز میخونی تا ذهنت سرحال بیاد. کاری که ابوعلی سینا میکرده. تا یه گره ذهنی براش پیش می اومده دو رکعت نماز میخونه و حل میشده!
خلاصه ان شالله از امشب نگاهمون رو به نماز درست کنیم و کم کم به سمت این بریم که ازش لذت واقعی ببریم.
#کنترل_ذهن11
گفتیم که انسان باید تمرین کنه تا کم کم به قدرت تمرکز برسه.وقتی که آدم مومن به قدرت تمرکز برسه میتونه کارای بزرگی بکنه
مثلا چه کاری؟ شاید دیده باشید که میگن مرتاض های هندی میتونن با نگاهشون قطار رو نگه دارن.درسته؟میخواید کمک کنم یه کار خیییییلی مهم تر انجام بدید؟
وقتی آدم بتونه قدرت تمرکز بالا پیدا کنه حتی قدرت پیدا میکنه که نظر خدا رو هم تغییر بده...و خدا خودش دوست داره که ما این قدرت رو به دست بیاریم. خدا دوست داره که ما قدرتمند بشیم.خدا اصلا ما رو ساخته که قوی بشیم. از آدم ضعیف خیلی بدش میاد.
حاج آقا صبر کن ببینم!
مگه شما نگفتید که آدم باید ذلیل در خونه خدا بشه؟ مگه توی نماز نمیگیم یا لطیف ارحم عبدک الضعیف؟
ولی الان شما گفتی که خدا دوست داره ما قدرتمند بشیم؟! قضیه چیه؟
آفرین چه سوال قشنگی پرسیدی. حالا که این سوال رو پرسیدی صبر کن تا یه نکته ای رو بهت بگم. این نکته رو هیچ جای دیگه نمیشنوی. یه حرفی رو حتما زیاد شنیدید که میگن: خدا پیش دل های شکسته هست.
بله این حرف درستیه. توی روایات هم اومده
اما!اما اگه من بگم خدا دل شاد رو بیشتر خدا دوست داره چی؟ اتفاقا اگه کسی با شادی بره در خونه خدا، دعاش صد برابر زودتر مستجاب میشه.البته "شادی از سر رضایت از پروردگار".حاج آقا آخه گفتن دلِ شکسته دعاش مستجابه.بله، اونم هست، ولی...
امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: وقتی انسان راضی باشه از خدا، دعاش زودتر مستجاب میشه....
یه کاری امشب میگم انصافا انجام بدید.
ته دلتون کاااااملا راضی باشید از خدا....
بگو خدایا من راضیم از تو. خیلی راضی ام...
-آخه حاج آقا میدونی چیه؟ من از خدا یه چیزی میخواستم بهم نداد! راستی اونجا هم منو زد!عزیزم بی خیال. حتماً اونجا صلاح بوده.میخوای دعا کنی راضی باش.
بابا خدا که مثل ما نیست. ماها فکر میکنیم اگه با حس طلبکاری و ناراحتی بریم در خونه خدا، خدا هم زودتر کارمون رو راه میندازه!عزیزم شما راضی باش از خدا. بعد برو در خونه خدا. ببین چقدر زودتر کارت راه می افته. بله که خدا دل شکسته رو دوست داره، چون این دل شکسته پناهی غیر از خدا نداره؛ خدا اگه ردش کنه کجا بِره بیچاره؟
ولی این معناش این نیست که تو همیشه هی دلت رو بشکنی!
مثال بزنم، مثلاً یه بچه کتک خورده باشه، مامانش بغلش میکنه و نازش میکنه. درسته؟ خُب پس بچه رو همیشه کتک بزنیم،بِدیم دست مامانش دیگه!
عهههه! این دیگه چه حرفیه؟ شما دست بچه یه گل بده بعد بده به مامانش. خب معلومه بیشتر دوستش داره و نازش میکنه.خداوند متعال هم بندگانش رو مورد لطف قرار میده وقتی که شاد هستن...
اونجا هم بله ما میگیم
اِرحَم عَبدَکَ الضَعیف...
اینطور نیست که خدا از آدمای ضعیف خوشش بیاد.
خداوند میگه: تو باید قوی باشی، ولی پیش من باید ضعیف باشی، شاخ و شونه نکشی.
ولی تو قوی باش، طوری که عالَم نتونن از پس تو بر بیان،بعد بیا درِ خونهی من بگو: اِرحَم عَبدَکَ الضَعیف...
دل شکسته داشته باش، بیا من دل شکسته رو پیوند میزنم.
غمگین باش، بیا غمت رو برطرف میکنم.
اشتباه نشه؛ "نه اینکه از دست من غمگین باشی..."
"باید از دست من شاد باشی..."
ولی هر جایی برات مشکلی پیش اومد بیا بهم بگو... به من که پروردگار عالم هستم متصل شو ...تو بنده ی نازنین منی...
ان شالله از امشب همگی موقع مناجات با خدا با این حس بریم سر سجاده...با لبخند سرشار از رضایت خدا، باهاش حرف بزنیم
اظهار عجز کنیم تا خود مولا دستمون رو بگیره و بلندمون کنه بزرگمون کنه...
بزرگ همه ی عالم....
میگم کسی اینا رو میخونه برم درس بعدی؟??
1398/11/13 21:08#کنترل_ذهن11 گفتیم که انسان باید تمرین کنه تا کم کم به قدرت تمرکز برسه.وقتی که آدم مومن به قدرت تمرک...
مثال اخر خیلی جالب بود?
1398/11/13 22:22#کنترل_ذهن10 گفتیم که انسان باید سعی کنه که ذهن خودش رو کنترل کنه تا به هر چیزی فکر نکنه.در این زمین...
واقعا ب نکته ی مهمی اشاره کردید همین حواس پرتی سرنماز دقیقا منم مواقعی ک اینطور میشم ب معنی ایات فکرمیکنم،،باخودم میگفتم ببینی فقط برامن اینطوره
1398/11/13 22:24میگم کسی اینا رو میخونه برم درس بعدی؟??
راستش این مبحثو نخوندم???♀️?♀️
1398/11/14 08:38راستش این مبحثو نخوندم???♀️?♀️
سلام عه من اومدم مبحث جدید بزارم.
زود بخونید یکم پیشرفت کنیم هنوز تو مقدمات مدیریت موندیم دوست داشتم تا قبل انتخابات و.....این بحث به جایی رسیده باشه
#برنامه
مبحث عاشق خدات شو درس های 22و23
سه مبحث جدید از دنیای مومنین
#عاشق_خدات_شو
خلاصهی درس بیست و دوم
این قدر مهربونی، توی ذهن کی جا میشه؟ گفتیم باید خدا رو بزرگ دید تا خیلی از چیزایی که دنبالش هستیم و به خاطرش آفریده شدیم، به دست بیاد.بنا داریم از امروز بریم سراغ حجت خدا و با چراغی که اهل بیت علیهم السلام توی این راه روشن میکنن، خدا رو اون طور که هست، بشناسیم.وقتی قرآن رو باز میکنیم، اوّلین سورهای که میبینیم سورۀ حمده:
بسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ
الحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمینَ
الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ
مالِکِ یَومِ الدّینِ
اولین آیۀ قرآن که خودش توصیف خداست:
بسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ
این آیه یکی از قشنگترین توصیفای خداست و قرآن با اون شروع میشه.
حتماً روایاتش رو شنیدید که «رحمان»، رحمت عام خداست که شامل همه میشه؛ هم کافر و هم مؤمن. «رحیم» هم رحمت خاص خداست که شامل مؤمنین میشه.
بعضیا فکر میکنن مصادیق رحمت عام، فقط نعمتایی مثل بارون و دریا و آسمون و خورشید و ماه و ... این جور چیزاست که هم کافرا ازش بهره میبرن و هم مؤمنا. در حالی که وقتی میریم سراغ قرآن میبینیم که رحمت عامِّ خدا فراتر از این چیزاست؛ مثلاً خود "قرآن" رحمت عامه:
أو تَقولوا لَو أَنّا أُنزِلَ عَلَینا الکِتابُ لَکُنّا أَهدیٰ مِنهُم فَقَد جاءَکُم بَیِّنَةٌ مِن رَبِّکُم وَ هُدىً وَ رَحمَةٌ.
یا نگویید: «اگر کتاب آسمانى بر ما نازل می شد، از آنها هدایت یافته تر بودیم»! اینک آیات و دلایل روشن از جانب پروردگارتان، و هدایت و رحمت براى شما آمد!
مخاطب این آیه کفّار و مشرکین هستند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم از مصادیق رحمت عام خدا هستن:
و ما أَرسَلناکَ إِلّا رَحمَةً لِلعالَمینَ.
ما تو را جز براى رحمت جهانیان نفرستادیم.
خیلی باید در بارۀ رحمان بودن خدا فکر کرد.
نباید رحمان بودن رو طوری معنا کرد که انگار خدا که میخواسته به مؤمنا و آدم خوبا نعمت بده، مجبور شده به آدم بدا هم بده. شما به نوع برخورد خدا با فرعون و دور و بریاش نگاه کنید. یه عالمه ازش مهربونی میچکه.دو تا از بندههای ویژه و خوبش رو به صورت خصوصی میفرسته سراغ فرعون و دستور میده که باهاش درست برخورد کنید.
فقولا لَهُ قَولاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَو یَخشىٰ.
امّا به نرمى با او سخن بگوييد، شايد متذكّر شود، يا (از خدا) بترسد!
دقت کنید. فرعون و دور و بریاش کافر عادی نیستند، نماد کفر و عنادن؛ امّا خدا رحمتش چقدر عامه که شامل حال اینا هم میشه؟ رحمان بودن خدا رو فراموش نکنیم، برای اینه که توجّه به صفت رحمانیت الهی، نوع برخورد ما با آدما
رو
عوض میکنه.
اگه محبّت و مهربونی ما فقط شامل حال آدم خوبا بشه، از خدا فاصله گرفتیم.
اهل بیت علیهم السلام این طوری نبودن. آدمای بدم از مهربونی و رحمت اهل بیت علیهم السلام بهرهها داشتن.
توی جریان جنگ احد داریم که حضرت رو هدف قرار داده بودن و خون از صورتشون جاری بود و در همون حال داشتن میگفتن:
«اللّٰهُمَّ اهدِ قَومی فَإِنَّهُم لا یَعلَمونَ؛ خدایا! قوم من را هدایت کن که اینها نمیدانند».
اینا همه همون جنبههای رحمانیته که توی اهل بیت علیهم السلام نمود پیدا کرده.
یه کم خودمون را با پیغمبر که باید الگوی ما باشه، مقایسه کنیم و ببینیم کجای کاریم
اصلاح
میشه. اصلاً اصلاح عقیده اگه منجر به اصلاح اخلاق نشه، به چه درد میخوره؟توی این دو درسی که بحث توحید توصیفی رو شروع کردیم، به خودتون دقت کنید، ببینید آیا این بحثا روی انگیزههای اخلاقی و رفتاریتون اثر داشته یا نه؟
#عاشق_خدات_شو
خلاصهی درس بیست و سوم
چرا باورمون نمیشه خدا این قدر مهربونه؟
داشتیم در بارۀ رحمان و رحیم حرف میزدیم. گاهی اوقات ما توی تفسیر دین به قدری سطح نگاهمون رو پایین میاریم که با یه آیه یا یه روایت کلّ دین رو تفسیرمیکنیم، بدون این که به آیات و روایات دیگه توجه کنیم؛
مثل این آیۀ معروف:
محَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلى الکفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم.
محمّد صلی الله علیه و آله فرستادۀ خداست و کسانى که با او هستند، در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهرباناند.
بعضیامون این آیه رو طوری برداشت میکنیم که انگار در برابر کفار هیچ مهربونی و نرمشی نباید وجود داشته باشه،
اگه این برداشت درسته، پس این همه برخورد ملایم و نرمی که رسول خدا صلی الله علیه و آله با مشرکین و کفار داشتند، چی میشه؟
به این آیه توجه کنید:
و إِن أَحَدٌ مِنَ المُشرِکینَ استَجارَک فَأَجِرهُ حَتّىٰ یَسمَعَ کلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبلِغهُ مَأمَنَهُ ذلِکَ بِأَنَّهُم قَومٌ لایَعلَمون.
و اگر یکى از مشرکان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بیندیشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا که آنها گروهى ناآگاهند!
شأن نزول این آیه در بارۀ مشرکینی هست که خدا دستور جنگیدن با اونا رو داده و توی آیات قبل گفته بعد از این که ماههای حرام تمام شد، هر کجا پیدا کردید، اینا رو بکشید؛
امّا همین خدا برای همین مشرکا میگه اگه کسی از اینا خواست پیام خدا رو بشنوه، بهش اجازه بده این یه مهربونی. اگه پناهش دادی، نکنه بترسونیش. نه، بذار حرف خدا به گوشش بخوره این یه مهربونی دیگه.
حرف خدا رو که شنید، بازم باهاش تند برخورد نکن. اون رو برسون به جایی که احساس امنیت کنه اینم یه مهربونی.
پیغمبر من! چرا این طوری باید برخورد کنی؟ «ذلِکَ بِأَنَّهُم قَومٌ لا یَعلَمونَ» چون اینا نمیدونن.
رحمت رحمانیه خیلی عجیبه.
وقتی آدم بهش فکر میکنه، تازه متوجه میشه که چهقدر از خدا و اهل بیت علیهم السلام فاصله گرفته و چهقدر دین رو اشتباه فهمیده.آره، توی دین برخورد تند و خشن هم هست، خدا اهل انتقام هست، عذاب داریم، جهنّم هست؛ اما برای کی؟ توی چه مرحلهای؟ قوم نوح رو هم عذاب داد؛ اما کِی؟ 950 سال یه پیغمبر حرف میزنه و دعوت میکنه، قبول نمیکنن، بعدش خدا عذابشون میکنه. یکی از حُسنای بزرگ توحید توصیفی اینه که در عین حالی که آدم داره عقایدش رو مبتنی بر اون چیزی که خدا و اهل بیت علیهم السلام گفتن تنظیم میکنه، کاملاً حس میکنه که اخلاقش هم داره
#دنیای_مومنین
از اینجای بحث به لطف خدا وارد "تکنیک های مدیریت" میشیم. تکنیک هایی که اگه همه آدم ها بلد باشن توی زندگیشون ده برابر موفق تر عمل میکنن.
سوال اول اینه که چرا انسان به مدیریت نیاز داره؟ جوابش اینه: وقتی شما "اهداف مختلف و متنوعی" داشته باشید، وقتی "نیاز های مختلفی" داشته باشید، وقتی "ابزارها و امکانات مختلف" داشته باشید در این صورت نیاز هست که برنامه ریزی کنید
و اقدامات شمرده و حساب شده ای رو انجام بدید و برای افراد نقش تعیین کنید.
برای همین نیاز به موضوع مدیریت به وجود میادمدیریت شامل چند تا چیز میشه:شناسایی محیط و به کار گیری انواع امکانات و ابزار و افراد برای رسیدن به اهداف؛ اهدافی که از قبل مشخص شدن.
مدیریت در انسان با حیوان متفاوت و البته بسیاااار پیچیده تر هست. توی حیوانات بیشتر رفتارها غریزی هست. اگه یه موقع مثل زنبور ها یه کار گروهی هم میکنن و یه ملکه ای دارن، اون ملکه مدیریت نمیکنه بلکه صرفا برای افزایش نسل استفاده میشه. مدیریت مساله اصلی انسان هست چون انسان نیازهای متنوع و علاقمندی ها و ابزارهای مختلفی داره. مثلا شما برای غذا خوردن نیازه که کار رو مدیریت کنید! چون انواع غذاها با قیمت ها و طعم های مختلف در بازار وجود داره. ضمن اینکه نیاز های مختلفی هم آدم ها دارن. حالا اینکه شما "چه غذایی و چقدر و با چه قیمتی" بخورید که از همه لحاظ بهتر باشه میشه مدیریت غذاخوردن! نکته بعد اینکه مدیریت یه فرایندی هست که انسان مجبوره انجام بده اینطور نیست که یه نفر بگه من کلا نیازی به دونستن اصول مدیریت ندارم و اصلا هیچی رو مدیریت نمیکنم!!!
نه عزیزم! حواست نیست! وگرنه تو هم الان داری خیلی نیازها و علاقه های خودت رو مدیریت میکنی. اگه کسی خودش رو مدیریت نکنه مثل قلوه سنگی هست که توی رودخونه می افته و به همه جا برخورد میکنه میشکنه و...مدیریت باعث میشه که زندگی انسان دارای برنامه بشه. در واقع خداوند متعال ما آدم ها رو طوری خلق کرده که بدون مدیریت اصلا نمیتونیم زندگی کنیم. بر خلاف حیوانات که به طور غریزی غذا و حتی درمان بیماری های خودشون رو انجام میدن. ولی انسان اگه بیمار بشه باید دنبال درمان خودش بره. حتی گاهی انسان بیمار به چیزایی علاقه پیدا میکنه که به ضررش هست. مثلا سرما خورده ولی به ماست و دوغ علاقه داره.اینجا باید بلد باشه "علاقه های خودش رو مدیریت کنه" و بگه: نه! من صبر میکنم. من هم علاقه دارم "ماست بخورم" و هم علاقه دارم "سلامتی به دست بیارم". پس قید علاقه به ماست رو میزنم.به طور طبیعی انسان به هر چیزی که علاقه داره باید تا بهش برخورد کرد بگه: صبر
کن!
آیا الان باید این خواسته خودم رو انجام بدم؟ یا خواسته دیگه ای هست که اولویت داره؟ این آغاز انسانیت هر انسانی خواهد بود...
#دنیای_مومنین
گفتیم که انسان مجبوره که اطراف خودش رو مدیریت کنه. اگه کسی نخواد خودش مدیریت کنه، ناخود آگاه از طرف محیطش مدیریت خواهد شد.اولین اقدام برای مدیریت چیه؟اینکه من یه نیازهایی دارم و میخوایم کارای مختلفی انجام بدم ولی کدوم کار رو اول باید انجام بدم؟ پس باید صبر کنم....این صبر کردن آغاز انسانیت هست. و اتفاقا آغاز دینداری هم دقیقا از همین صبر کن شروع میشه.آغاز دینداری ایمان به خدا نیست. دینداری در واقع عمل به یه یرنامه هست. کسی که کلا زندگیش بدون برنامه هست معلومه دین به دردش نمیخوره اصلا نمیفهمه که چرا باید دین داشته باشه.متاسفانه توی مدارس ما دین رو خییییلی غلط به بچه ها یاد میدن!همون اول میگن خب فرزندم تو باید به خدا ایمان بیاری؛ اینم دستوراتش انجام بده دیگه!!! گوش نکردی میری جهنم!
عهههه! این چه طرز آموزش دینه؟!
قبل از اینکه حرفی از خدا بزنی اول باید به بچه بگی: عزیزم تو انسان هستی و انسان برای اینکه بتونه درست زندگی کنه نیاز به برنامه و مدیریت داره. اینجوری که تو بدون هیچ مقدمه ای داری بچه رو مجبور میکنی که ایمان بیاره به خدا اتفاقا داری آدم های ضد دین درست میکنی! حال همه رو از دین بهم میزنی!!! واقعا فکر نکردی که وقتی اینجوری به آدم ها دین رو معرفی کنی اون طرف چه حالی میشه؟واقعا از معجزات الهی هست که توی این سیستم آموزش و پرورش کسی دیندار بشه! واقعا عجیبه!
ما باید دینداری رو از "نیاز انسان به برنامه"
و "نیاز انسان به قدرت و هنر مدیریت" شروع کنیم. توی مهدکودک ها باید بازی هایی رو طراحی کنیم که بچه رو اهل مدیریت و "برنامه ریز" بار بیاره بازی هایی که بچه ها رو مدیر بار بیاره هرچقدر براش پول بدید بازم کمه. بچه ها هم هرچقدر صبح تا شب بازی های مدیریتی انجام بدن اشکالی نداره.چرا قمار انقدر بده توی اسلام؟
برای اینکه از شانس استفاده میشه. همینجور بی برنامه!!!چیزی به نام مدیریت نیست.اصلا بازی هایی مثل مارپله برای بچه هاتون استفاده نکنید. تاس میندازه و منتظر شانسه! از همین الان تمرین کنید برای اینکه توی زندگیتون تمرین مدیریت کنید....
#دنیای_مومنین
گفته شد که بهتره برای فرزندانتون بازی هایی رو فراهم کنید که در اون مدیریت یاد بگیرند؛ قمار یعنی بی برنامه برنده شدن! برای همین بازی هایی که بر اساس شانس آدم برنده میشه اصلا عاقلانه نیست. حتی حیوانات هم خیلی جاها حساب شده عمل میکنند. مثلا الاغ اگه یه راهی رو یه بار ببرن، دفعه بعدی خودش دقیقا طبق همون مسیر بر میگرده!اینایی که "بدون مدیریت زندگی کردن" رو تمرین میکنند خیلی عجیبه!!! اصلا انگار چیزی به نام مدیریت براشون تعریف نشده! مهم ترین کار یک دبستان چیه؟جایی که معلم بیاد و برنامه ریزی و مدیریت به بچه ها یاد بده نه اینکه صرفا به صورت رگباری اطلاعات بریزه روی سر بچه ها! مثلا معلم اول هفته که میشه بیاد به بچه ها بگه: بچه ها بیاید برای این هفته برنامه ریزی کنیم. خب تو بگو چجوری برنامه میریزی؟ تو چطور؟ و... برنامه کلاسمون رو چطور مرتب کنیم؟ نترس! وقت بذار برای آموزش مدیریت. اگه یه ساعت کلاس رو هم به خاطر برنامه ریزی قرار دادی هیییچ مشکلی پیش نمیاد! اتفاقا ببین اون بچه به کجاها میرسه...
بعد از یک هفته بیاد به بچه ها بگه: خب بچه ها این برنامه ریزی که کردید چقدرش رو اجرا کردید؟ چرا بعضی جاها نتونستید برنامه هاتون رو عملی کنید؟وقتی یه بچه از 7 تا 14 سالگی مدیریت رو تمرین کنه، این بچه بعد از 14 سال دیگه توی زندگی شخصیش کاملا بلده که چطور همه چیز رو مدیریت کنه. آآآآآآدم بار میاد...
اونوقت این انسان، عااااشق دین میشه... چون میفهمه که داخل دین خییییلی برنامه هست...اصلا کسی که اهل مدیریت و برنامه ریزی نیست درکش به فهم دین نمیرسه... چرا میخوای چنین آدمی رو اهل دین کنی؟
این اگه دیندار هم بشه کلی خسارت به بار میاره و همه رو نسبت به دین بدبین میکنه. دین برای سه بخش زندگی انسان برنامه های ویژه داره
مدیریت خود
مدیریت خانواده و اطرافیان
مدیریت اجتماعی و سیاسی
کسی که نتونه خودش رو مدیریت کنه معلومه که نمیتونه به خوبی دیگران رو مدیریت کنه. برای همین فرمودن کسی که میخواد پیشوای مردم باشه اول باید از تعلیم نفس خودش شروع کنه...اول خودت رو مدیریت کن بعدش دیگران رو مدیریت کن!
خب حالا چطور باید مدیریت کنیم؟!
صحبت خواهیم کرد. شما هم در موردش فکر کنید...
سلام بچه ها مبحث بعدی رو کی بزارم دیگه نمیآید آدم نمیدونه کی خونده کی مونده این فعالیت نمیشه ها یه هو همه رو حذف میکنم خودم بمونم و خودم ?
1398/11/17 10:05سلام بچه ها مبحث بعدی رو کی بزارم دیگه نمیآید آدم نمیدونه کی خونده کی مونده این فعالیت نمیشه ها یه ...
خب کمکم به لیست اعلام حذف شده ها میرسیم ?یه وقت اومدی دیدی گروهنبود فاطمه نبود هیچکس نبود مقصر فعالیت کم خودتون بود بعد کسی پیام نده اشتباه کردی گروه پاک کردی من گروهی که بازدهی نداشته باشه رو نگه نمیدارم.کسی نیاد بگه چالش بزارم فعالیت کنیم گروه فعال گروهی هست که خودش سوال بزارن چالش بزارن بحث کنن و....نه توقع به بقیه کنن.دقیقا هر *** این حرف رو زد متوجه میشم مباحث دنیای مومنین و مدیریت رو یا نخونده یا درست متوجه نشده تا وقتی منتظر باشیم بقیه کار کنن ما ایراد بگیریم ظهور اتفاق نمیفته
1398/11/19 20:11#دنیای_مومنین گفته شد که بهتره برای فرزندانتون بازی هایی رو فراهم کنید که در اون مدیریت یاد بگیرند؛ ...
فاطمه جان بازی های شرطی مثل منچ ودوز هم میشه؟ یه سوال اگر بچمون داره با بقبه بچه ها بازی میکنه و یاد گرفت بازی های شرطی رو کلا خیلی هم خوشش اومد چطور مدیریت کنیم که این لذتش آنی هست و ممکنه صدمه بزنه بهش ؟
1398/11/21 15:4424 عضو
این بخش در حال طراحی می باشد