پاسخ به

#دنیای_مومنین گفتیم که انسان مجبوره که اطراف خودش رو مدیریت کنه. اگه کسی نخواد خودش مدیریت کنه، ناخو...

خب میدونی اینجام یه سوال من مادری که تو اون سیستم اموزشی بزرگ شدم والان برنامه و مدیریتم درست نیست دینداریم ضعیفه چطور دست پیدا کنم به این اطلاعات مفید ؟چطور بازی های مدیریتی بسازم؟ درسته باید از خودم شروع کنم اما ممکنه تا من شروع کنم بچم بزرگ شده باشه و داخل مهد و مدرسه اموزش اشتباه ببینه ما خانم هایی که هنوز بلد نیسیم چطور مدیریتی بازی کنیم و بازی مدیریتی بسازیم ؟ میدونم باید برم دنبالش اما اینجا اول دنبالش میگردم کمکم کنی

پاسخ به

#عاشق_خدات_شو خلاصه‌ی درس بیست و دوم این قدر مهربونی،‌ توی ذهن کی جا میشه؟ گفتیم باید خدا رو بزرگ دی...

چقدر این ایات جالبه که خدا میگه با کفار نرم و درست صحبت بشه.. یه حس خاصی پیدا کردم ما جزییات قران رو نمیدونیم فقط بهشت و جهنمی کردیم و تمام

پاسخ به

فاطمه جان بازی های شرطی مثل منچ ودوز هم میشه؟ یه سوال اگر بچمون داره با بقبه بچه ها بازی میکنه و یاد...

بازی شرطی رو نگفته تو متن بازی شانسی رو گفته که مثال خود متن منچ هم بوده.دوز چیزی که ازش یادمه شانسی نبود باید فکر میکردی ولی باز برم ببینم چی بود?

پاسخ به

فاطمه جان بازی های شرطی مثل منچ ودوز هم میشه؟ یه سوال اگر بچمون داره با بقبه بچه ها بازی میکنه و یاد...

متوجه سوال نشدم ? فقط شرطی با شانسی فرق داره.
دو مفهوم یکی اینکه یعنی همون لحظه دارن شانسی بازی میکنن مثل منچ‌چیکار کنیم؟
یا اگه منچ براش جذاب شد و خواست ادامه بده چیکار کنیم؟
اومدم بنویسم دیدم بیشتر از پنج شش تا مفهومه ترجیح دادم صبر کنم بیای خودت بگی کدومش منظورته?

پاسخ به

خب میدونی اینجام یه سوال من مادری که تو اون سیستم اموزشی بزرگ شدم والان برنامه و مدیریتم درست نیست د...

خب بله ما چون بچه داریم باید سرعت رشدمون رو چندین برابر کنیم یعنی بچه من دو سالشه من تا چهارسالگیشو کامل باشم از نظر نکات و ابهامات و....درسته تو اون سیستم بزرگ شدیم ولی از همون روزی که قبول کردیم این اشتباهه سیستممون باید فرق کنه نگاهمون به مصیبت باید فرق کنه نگاهمون به بدحجاب و بی نماز و معرفی خدا باید فرق کنه نگاهمون به زندگی و زمان ظهور و نقشمون باید فرق کنه

جوری باید تربیت انجام بشه که خوندن کتاب وقت جدا از بازی برای بچه باشه و وقتی بین کتاب خوندن و یه بازی که خیلی دوست داره میخواد انتخاب کنه همیشه کتاب رو انتخاب کنه این یعنی راه درست رو رفتیم چون بچه فهمیده چی‌مفید ترهست و براش جذاب تره چون هر بار چیزای جدید از یه کتاب خاص یاد میگیره

پاسخ به

خب میدونی اینجام یه سوال من مادری که تو اون سیستم اموزشی بزرگ شدم والان برنامه و مدیریتم درست نیست د...

ضمن اینکه در مورد خودمون مطالب رو ادامه بدین خلاصه مختصر راهکار داده و پیشنهادی که دارم روی کنترل ذهن هست یعنی اول باید اینو از ذهنتون بیرون کنید که من توی نظام دیگه بزرگ شدم تا بیام متوجه بشم این بچه هم بزرگ شده من از امروز یه فردی هستم که می‌خوام مدیریت درست داشته باشم می‌خوام فلان کار انجام بدم می‌خوام بین خواسته هام الویت بندی کنم می‌خوام.....اون کاری که گفتم در مورد درسهای عاشق خدات شو انجام بدید در مورد این دنیای مومنین هم میشه یعنی به خودمون گوشزد کنیم.هر شب یه تغییر رفتاری کافیه مثلا امروز من بچم اذیت کرد دعواش کردم اون دعوا جز دور شدن من و بچم اثری داشت نه چرا باید رابطه من و بچم به اینجا برسه که برای متوجه کردنش دعواش کنم چرا با حرف نمیتونم متقاعدش کنم فردا بهتر مدیریت رفتاری میکنم.بین دو خواسته گیر کردم هر دو رو دوست دارم ولی یکی برام بده نمیگم وای دلم اونو میخواد این برای من بده پس حتی اگه دلم بخواد حذفش میکنم با قدم های کوچیک شروع کنید تغییر صد در صدی هیچوقت موفقیت آمیز نیست

پاسخ به

خب میدونی اینجام یه سوال من مادری که تو اون سیستم اموزشی بزرگ شدم والان برنامه و مدیریتم درست نیست د...

بازی مدیریتی هم اگه راه درست رو برید خود بچه میسازه خیلی دوست دارم مثال بزنم اما میترسم قیاس پیش بیاد پس سکوت میکنم.ولی مطمین باشید نیاز نیست ما بگردیم ببینیم چیکار کنیم بچه بازی مدیریتی کنه همین که خلاقیتش رو بها بدیم و بهش به عنوان یه بچه نگاه نکنیم یعنی چی یعنی نظرش مهم باشه رو چیزای کوچیک مربوط به خودش و رو چیزای بزرگتر مربوط به پدرمادر که ضرر زیادی به زندگی نمیزنه وقتی بچه حس کنه تصمیم گیرنده هست نظرش مهمه خودش خیالاتش سوالاتش می‌ره به سمت اینکه چیکار کنم بهتر تصمیم بگیریم و بعد میاد ازتون‌ راهکار میخواد مثلا یه چیز میفته زمین ریزه میخواهید بگردید دنبالش جای اینکه به بچه بگید برو اونور بگردم یا نهایت بیا بگردیم بهش بگید به نظرت چجوری میشه پیداش کرد بچه چیزی هم نگه دودقیقه بعد کنجکاویش اگه درست هدایت شده باشه‌و سوالاتش به موقع جواب داده شده باشه میاد می‌پرسه مامان به نظرت چجوری باید پیداش کنیم شاید 6 بار بپرسه هر 6 بار مثل بار. اول باید با حوصله توضیح داد هیچوقت از‌توصیح‌تکراری خسته نشید برای شما تکراریه بچه هر بار یه چیز جدید یاد میگیره چند وقت بعد خودتون شگفت زده میشید وقتی میاد ازش سوال میپرسید یا خودش میاد ازتون سوال می‌پرسه و با مشابه کردن موقعیت ها بهتون جواب درست میده.یعنی خودش یاد گرفته اگه یه چیز افتاد زمین گم شد اینجوری پیدا میشه که مامان میگه مثلا اکه این اتفاقم بیفته اینجوری حل میشه.شایدم بی ربط بگه ولی وظیفه شما استقبال از جوابش هست تعیین درست و غلط مال وقتیه که خودش بیاد بپرسه اگه هی بخواید اصلاح کنید هیچی اعتماد به نفس براش نمیزارید

برعکس خیلی ها که بچه رو دکتر نمیبرن وقتی خودشون بیمار هستن میگن‌مریض میشه حوصله اش سر می‌ره یا...از این موقعیت برای یاد دادن حس مسولیت پذیری استفاده کنید نقششو پررنگ کنید بچه وقتی مریض میشید خودشو مقصر می‌دونه اگه دورش کنید تو فکرش میاد چون مریضش کردم دوستم ندارن پس نزدیکش کنید بگید علت مریضیتون چیه به زبون ساده مثلا دل درد بگید رو هم رو هم خوردم یا میکروبی بود خوردم یا و...بسته به سن بچه و بعد ازش بخواید براتون دعا کنه تا خوب بشید دعاکردن هم خودتون یادش بدید تکرار روزمرتون باشه بچتون وقتی میفته زمین و درد داره جای هی قربون صدقه رفتن زیاد از حد یکمی نوازش بعدم دلداری با دعا یعنی چی یعنی ان شاء الله خوب میشی عزیزم من برات دعا میکنم و برای دعا کنید خدایا پای بچم خوب بشه سر بچم خوب بشه هر جایی درد می‌کنه به همون اشاره کنید بعدم بگید به خدا گفتم خوبش می‌کنه نگران نباش .این وقتی ورد زبون مادر باشه هم بچه به خدا دید مثبت داره هم به دعا کردن دید مثبت داره و هم اینکه یاد میگیره وقتی کسی درد داره براش دعا کنه و بهش دلداری بده با زبون بچه گانه خودش..البته باید یادمون باشه همیشه دعاهامون مستجاب نشن چون وقتی همیشه مستجاب بشه یا زود مستجاب بشه بچه مفهوم صبر رو متوجه نمیشه ازیه جایی به بعد ( بعضی ها سن تعیین میکنند اما من نمیگم‌چون هر کی زود شروع کنه زودترم به این مراحل میرسه ) باید از یه جایی به بعد دعا با یه روز تاخیر مستجاب شه ولی ما یادش بیاریم که دیدی دعا کردیم خدا یادش بود کم کم این فواصل زیاد بشه مثلا الان هوا سرده بیا دعا کنیم هوا یکمی گرم تر بشه عید بشه بریم پارک یا....بعد دوماه باید یادتون باشه که شما دعا کردین پس باید یاد بچه بیارید فقط با یه حمله یادته دعا کردیم خدا یادش بود ببین هوا گرم شد حالا میتونیم بریم.اینا همه به مرور هست مال یه روز و یه هفته و یه ماه نیست کسی عجله کنه بچه از اونور میفنه از خدا بدش میاد

خدا بهمون نه نمیگه ولی ما باید صبر کنیم این نتیجه بچه از روش درست میشه

خیلی حرف دارم ولی دستم خوابید?

پاسخ به

ضمن اینکه در مورد خودمون مطالب رو ادامه بدین خلاصه مختصر راهکار داده و پیشنهادی که دارم روی کنترل ذه...

اگه کنترل ذهن نکنیم همیشه شیطان این جملات رو برامون یه سد می‌کنه که من نمیتونم تربیت کنم.نگاه‌کنیم خیلی ها اطرافمون هم سن یا بزرگتر یا کوچیکتر تو همین سیستم دارن بزرگ میشن اما با چه نگاه های متفاوتی از ما پس بهتره ازشون انگیزه بگیریم‌بگیم اون تونست منم میتونم

پاسخ به

متوجه سوال نشدم ? فقط شرطی با شانسی فرق داره. دو مفهوم یکی اینکه یعنی همون لحظه دارن شانسی بازی میک...

راست میگی من چرا قاطی کردم شانسی و شرطی رو?

#کنترل_ذهن12
گفتیم که انسان باید تلاش کنه تا به قدرت برسه.اونم نه قدرت کم... بلکه قدرت زیاد....
و وقتی قدرتمند شد بره در خونه خدا اظهار ضعف کنه... چقدر این بنده قشنگ میشه...
خداوند جلوی فرشته ها به بنده خودش مباهات میکنه. بذارید امروز از یه نفر مثال بزنم.از اول تا آخر درس میخوام همینطور بخونی و بگی جااااانم... جانم...
از علی‌بن ابی‌ طالب امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند:شما چطور دشمنانت رو به سهولت به خاک و خون می‌کشیدی؟ آخه گاهی اسلحه ی از تو بزرگ‌تر داشتند، قَدشون از تو بزرگ‌تر بود، بازوشون از تو قوی‌تر بود، اما به هر دشمنی می‌رسیدی اون رو به خاک می‌کشیدی؟ تو چه می‌کردی یا علی؛ روش تو چطور بود؟
آقا می‌فرمود: من اوّل با اُبهت خودم اون ها رو می‌زدم، همچین که جا می‌خورد با شمشیرم بهشون ضربه میزدم...با ابهت خودش...حتی از آقا پرسیدند: درِ خیبر که حالا دیگه دشمن نبود، دَر بود، اون دَر روچه‌جوری بلند کردی؟ صدنفر نمی‌تونن بلندش کنن، با قدرت جسمی خودت؟ فرمود: خیر با "قدرت روحی خودم"، جسم نمی‌کِشید اون در رو.... اون‌ وقت این علی (ع) یه یتیم می‌دید یه گوشه‌ای، زانوهاش سست می شد و می‌نشست.قدرت روحی داشته باش بعد برو درِ خانه‌ی خدا....
کسی که آدم ضعیف و بیچاره ای باشه و بره در خونه خدا خدا میگه این دیگه کیه؟!
فرشته ها میگن: هیچی، این اومده سجده کرده درِ خونه‌ی تو!خدا میفرماید: این که همه‌جا سجده می‌کنه!حالا خدا، دیگه روحیه‌اش اینه، کُلاً همه‌جا سجده می‌کنه
بابا مگه بهش یاد ندادند که «لا اِلهَ» اوّل بگو بعد بگو «اِلّاالله»...
اوّل یه نَه‌ای به دیگران بگو؛ اما این کُلاً قدرت نَه گفتن نداره!!!
تا آدم به خواهش های هوای نفسش "نه" نگه خب قوی نمیشه دیگه!این آدم سجده هم که بکنه، سجده های مشرکانه هست!
عه! حاج آقا خب این که به خدا تواضع میکنه!عزیزم این به همه تواضع میکنه! توی ادارش هم از سر ترس و ضعفشه که به رئیسش تواضع میکنه نه از سر تقواش!
نَه این خوشش نمیاد خدا.
خداوند میفرماید: قوی باش... جایی قد خم نکن... فقط جلوی خودم...
وقتی آدم به قدرت ذهنی برسه، بعد میتونه با توجه کامل بره در خونه خدا و اونوقت "اصلا میفهمه که چی از خدا بخواد" و وقتی اون چیز رو میخواد خدا میدونه که اون حتما عاقلانه خواسته و حتما هم خدا بهش میده. واقعا خیلی از چیزایی که ما از خدا میخوایم اصلا متوجه نیستیم. یه آدم آشفته ی ذهنی رفته در خونه خدا ازش چیز میخواد!فرشته ها هم میگن این دیگه چی میخواد! با قدرت ذهن میشه حتی نظر خدا رو هم تغییر داد...بذارید یه روایت هم در این زمینه بخونم و بحث امشب رو جمع کنم:
در

کتاب ارشاد دیلمی اومده که خداوند به حضرت عیسی فرمود:عیسای من.. مرا صدا نزن، دعا نخوان مگر وقتیکه متضرع هستی.
متضرع یعنی چی؟ یعنی وقتی که فقط به یه موضوع توجه داری.در ادامه روایت میفرماید: فَاِنَّکَ مَتی تَدعُنِی کَذلِکَ اَجِبکَ
تو هر موقع اینجوری مرا صدا بزنی من جواب تو رو میدم.
بهش می‌گیم موقع دعا، با نهایت توجه، به یک نقطه توجه کن.خدایا من کُلاً به یک نقطه نمی‌تونم توجه بکنم جز یه لحظه!
خُب اون فایده نداره!توجه بکن خیلی عمیق.... توجه عمیق خیلی کار مشکلیه. تمرین میخواد، وقت میخواد و...در واقع شما فکر میکنید عرفا چطور به مقامات و قدرت های برتر میرسن؟ با همین توجه عمیق در خونه خدا...ولی کو توجه های ما؟
در خونه خدا که میریم حواسمون به همه جا هست غیر از جایی که باشه!حتی حواسمون دقیقا روی درخواست هامونم نیست چه برسه به خدا!خلاصه تلاش کنیم که ذهنمون رو متمرکز کنیم تا بتونیم به قدرت برسیم.استفاده از اون تمرینی که عرض کردم خوبه و استفاده از تمرین بسیار خوبی به نام نماز
به میزانی که قدرت ذهنی تون بالاتر بره، بهتر میتونید نظر خدا رو جلب کنید.
حالا برید خودتون رو حسابی قوی کنید
البته یه تمرین جسمی هم ان شالله به زودی تقدیم میکنیم که خیییلی لذتش رو میبرید

#کنترل_ذهن13
واقعا سخته که انسان بتونه به کنترل ذهنی بالایی برسه. تجربه تمرکز کامل روی یه موضوع خیلی مشکله. فقط یه جا هست که انسان میتونه این حس مهم رو تجربه کنه یه جا هست که میتونه تمام فکرش رو روی یه چیز بذاره..اگه گفتید کجا؟ همتون هم تجربش کردید!باورتون میشه؟!
بیا بریم یه تجربه‌ی عرفانی بهت بدم...
در یک لحظه‌هایی بتونی همه‌ی عالم رو فراموش کنی و به یک نقطه متمرکز بشی...
کسی در عالم هست به نام حسین... علیه السلام....
مصیبت‌های این آقا رو که برات می‌خونم به یه لحظه از همه‌ی عالم فارغ می‌شی...
حتی خودت رو هم فراموش می‌کنی و مانند مادرش می‌نشینی و براش گریه می‌کنی....
این تجربه‌ی عرفانی حلالتون، نوش جونتون...ساده ست؟ یه ذره خودخواهی داشته باشی،یه ذره توی گرفتاری و اعصاب خوردی‌هات باشی،یه ذره اینور اونور باشه ذهنت، می‌تونی برای حسین گریه کنی؟؟
این لحظه‌های عرفانی چیه که این‌جوری برات پدید میاد عزیز دلم؟یااباعبدالله فدات بشم که این لحظه‌هارو برای ما خلق کردی..
فقط من الهی بمیرم که بچه‌هات از بس تازیانه ‌خوردن که این هزینه‌ها رو انجام دادی و من رو به اینجا رسوندی... ببین این جلسات روضه رو، اربعین رو ببین، حال خودت رو ببین...این نهایت قدرت کنترل ذهن هست... این اتفاق که داره میفته...
حسین آسان کرده برای تو...الهی هزار بار فدای حسین تو، چه کرده است...
اِنَّ الحُسَین مِصباحُ الهُدی و سَفینَةُ النَّجاة
این لحظه، ‌لحظه‌ی عارفان هست، اون عرفانی که گفتن‌ها،دیدی اون بحث‌ها چقدر سطحش بالا بود، داری الآن ‌تجربه‌ش می‌کنی... فقط با حسین... ای حسین که مرا از همه منقطع می‌کنی... شنیدی این دعا رو «اِلَهیِ هَب لِی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلَیکَ»
خدایا من رو از همه ببُر و به خودت بپیوند...می‌خوای تجربه کنی؟ بیا مجلس روضه حسین، یدفعه از همه می‌بُری و متوجه میشی. ای حسین که معجزه می‌کنی هنوز هم بعد از 1400 سال داری معجزه میکنی با دل ها
به همین دلیل فرمودیک قطره اشک، به اندازه یک لحظه متوجه حسین می‌شوی
«وَجَبَت لَهُ الجَنَّه»،عارفانه نیست؟
آیت الله بهجت می‌فرمودند: اشک بر اباعبدالله الحسین از اشکی که نیمه شب اون عابد و عارف می‌ریزه قیمتش بالاتره...
نصف شب هر کاری کنی نمیتونی تمرکز کنی ولی توی روضه فرق میکنه...
تمرین امشب این باشه که هر کدومتون یه روضه گوش بدید. خصوصا اونایی که هر چی تلاش میکردن تمرکز کنن و نتونستن
ببین آیا توی روضه دیگه به چیزی فکر میکنی یا نه...اون وقت هست که معجزه ی حسین علیه السلام رو همین امشب تجربه میکنی....

پاسخ به

#کنترل_ذهن12 گفتیم که انسان باید تلاش کنه تا به قدرت برسه.اونم نه قدرت کم... بلکه قدرت زیاد.... و وق...

من از اون روزی که کنترول ذهن و خوندم خیلی پیشرفت کردم حتی تو ذهنم ب فکرای بیخودمم میگم نه محکومشون میکنم تا نتونن تحت تأثیرم بزارن ??

پاسخ به

کتاب ارشاد دیلمی اومده که خداوند به حضرت عیسی فرمود:عیسای من.. مرا صدا نزن، دعا نخوان مگر وقتیکه متض...

دقیقأ چرا تو نماز یه لحظه حواسنون پرت میشه

پاسخ به

من از اون روزی که کنترول ذهن و خوندم خیلی پیشرفت کردم حتی تو ذهنم ب فکرای بیخودمم میگم نه محکومشون م...

داشتم ناامید میشدم کلی انرژی گرفتم که تاثیرگذار بوده حتی برای یک نفر

پاسخ به

#معرفی_کتاب این کتاب به زبان گفتگوی مادرکودکی توی سطح های مختلف به سوالاتی مثل چرا خدا نمی‌میرد خدا ...

بچه ها قبل از هر کتابی پیشنهاد میکنم دوره های خداشناسی با عقل و برهان و نه با حدیث و آیه رو شرکت کنید دوره های که شامل سه بخش میشه بخش اول اثبات خدا دوم و سوم شبهات این دوره کمک می‌کنه دیگه حتی یه یهودی سنی مسیحی بی دین کافر جلوتون باشه بتونید به خدا مومنش کنید دیگه سوالهای بچه ها از اونها بیشتر نیست من خودم این دوره رو رفتم و خیلی خیلی راضی بودم یعنی کاملا با عقل بشری اثبات میشد بدون حدیث و.....
بگردین اگه شهرتون داره معرفی کنید به بقیه هم و برید....بعد از اون دوره این کتاب معرفی میکنم این کتاب خیلیییی مبتدی توضیح داده ولی خب بازم بعض هیچی هست

پاسخ به

داشتم ناامید میشدم کلی انرژی گرفتم که تاثیرگذار بوده حتی برای یک نفر

نه عالیه درسات?????

مخصوصأ اونجایی که از یه بزرگی که یادم نیس نقل کردی گفتی هدیه بدین به ائمه من همیشه وقتی نمازم تموم‌میشه میگم ثواب نماز امروزم مثلأ برسه به حضرت فاطمه زهرا و .....

سلام بچه ها شرمنده نتونستم زودتر بیام و درس جدید بزارم متاسفانه یکی از اقوام نزدیک از دنیا رفتن یکمی درگیر شدیم.ان شاء الله فرداشب نت داشته باشم میام درسها رو ادامه میدم.

سلام خدارحمتشون کنه ?