رفتم براون بارچشمای دخترموبازکردن بچم عفونت چشم گرفته بود وکسی نفهمیده بود چون زیرچشم بندبودچراغ زردیشوقطع کردن وگفتن کافیه میترسیدم ازاینکه دستش بزنم ازبس کوچیک بود بالاخربغلش کردم زیرلباس ول میخوردومن غرق عشق عشق فاطمه کوچلوم دخترصلواتی من معجزه خدا ی 28هفته ای و1200گرمی من
1399/10/10 15:25