The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

🌱طهورا | زنِ روز

485 عضو

امروز یه کار فوری پیش اومد رفتم بیرون
لابلای راه رفتن ، بابت یه موضوع خیلی نگران بودم و خب شاید اخمام تو هم بود .
یهو یه خانوم یه لحظه که از کنارم رد شد چشممون تو چشم هم افتاد .
یه لبخند زد و دوتا چشمشو یه لحظه به نشونه محبت بست و باز کرد .
خدا میدونه یه لحظه چقدر انرژی گرفتم !
انگار فهمید که نگرانم
و فقط با یه حرکت
یه لحظه به من امید داد ?
منم یهو گفتم سلام روز خوبی داشته باشین
و یه لبخند دیگه و تماممم

داشتم فکر میکردم اون خانوم میتونست با عجله از کنار من رد بشه یا حتی بخاطر عجله ای که داشت تنه بزنه بهم !
اما اون انرژی خوبی که داشت رو به منم هدیه داد و شاید کل این ماجرا ده ثانیه طول نکشید !
این کارا خیلیییی کوچیک و بی هزینه اس اما ممکنه تاثیرش خیلیییی بزرگ باشه !
و اون خدای مهربون بابت همین کارای کوچیک که ممکنه یه هفته دیگه اصلا یادمون نباشه ...
کلی هوامون رو داره و تو عرش الهیش هیچ ذره ای گم نمیشه ...
گفتم بگم شاید برای شما هم جالب باشه?

1401/08/10 12:46

کمربندا رو بستین برا راز جادویی هفته دوم یا نه ؟
اگه حرفی سخنی نقدی پیشنهادی هر چیزی مونده راجع به راز اول نهایتا تا فردا عصر میتونید بفرستید .
یعنی قبل ارسال راز جادویی دوم ، که فرداشبه ان شاالله ?

1401/08/10 16:21

پاسخ به

بازخورد بیست و دوم ? سلام هدی جون من خیلی وقته که این راز جادویی شمارو بلد بودم معمولا بیشتر وقتا ا...

سلام سلام روزتون قشنگ?
مث یه بچه خوب کارامو کردم و اومدم واسه ارزیابی این بازخورد

امروز خیلیییی سحرخیز بودم
باید حتما کامروا بشم ?

1401/08/11 11:08

پاسخ به

بازخورد بیست و دوم ? سلام هدی جون من خیلی وقته که این راز جادویی شمارو بلد بودم معمولا بیشتر وقتا ا...

ارزیابی بازخورد بیست و دوم ??

چند تا نکته قابل توجه که باید تو تشکرهات از همسرت رعایت بشه و باعث تکراری بودنشون نشه :


✅لطفا لطفا تشکر لقلقه زبونت نشه
اینجوری نباشه که تا کاری کرد چیزی گرفت فوری تشکر و قربون صدقه !
این یعنی عادی شدن و تکراری شدن .
ما این هفته تمرین کردیم بابت هر کار ریز تشکر کنیم تا متوجه تغییرات و تاثیر مثبتش بشیم . اما از این به بعد تعادل رو رعایت کنید .

✅لطفا صرفا از روی عادت تشکر نکن .
عبارات تکراری و لحنی که وقتی همسرت میشنوه متوجه میشه مصنوعیه و از ته دلت نیست !
رو بریز دور .
واقعا از صمیم قلبت بهش انرژی بده نه صرفا بازی کلمات !
دیدی وقتی مثلا دوستت از روی عادت بهت میگه عزیزدلم قربونت برم اصلا دیگه به عبارتش توجه نمیکنی چون میدونی عادتشه ؟?
پس لطفا عشق رو جاری کن تو کلامت و لحنت و تشکر رو مثل نقل و نبات نداشته باش و لحن و رفتار متنوعی داشته باش حین ابراز ?
(اینو دیگه هر خانمی طبق روحیات خودش و همسرش باید بچینه و جوری باشه که تکراری نشه تشکرش)

✅لطفا بابت هر تشکری که میکنی انتظار و توقع نداشته باش .
یعنی توقع نداشته باش چون بابت خرید میوه ها ازش تشکر کردی بیاد ظرفای شام رو بشوره !?
خیلی وقتها این حرفای خوب که به زبون میاد محبت رو جاری میکنه و میشه انتقال انرژی خوب به همسرت ،پس حوصله کن و صبوری به خرج بده تا به اون قله عشقی که میخوای برسی

✅✅مهمترین نکته
راز جادویی دوم تکمیل کننده این بازخورد هست .
راز جادویی دوم که بارگزاری شد رو انجام بده و تاثیرش رو ببین☺

1401/08/11 11:22

اگه خانوما میدونستن وقتی که
✅مردشون رو با رفتار و حرفاشون بالا میبرن
و ✅شأن و احترامش رو چه توی خونه خودشون و چه جلوی بقیه یا مهمونی و ... حفظ میکنن ،
چقدر پیش همسرشون عزیزتر میشن? و چقدر جایگاه و ارزش خودشون و خانواده شون رو پیش بقیه بالاتر میبرن? ... همسرشونو که تحقیر نمیکردن هیچچچ ...
تازه همیشه هم از این تکنیک به عنوان طلایی ترین تکنیک و راز همسرداری یادمیکردن ?

حالا بریم و مثالهای قبل رو تصحیح کنیم :

✅شوهرم از سرکار میاد خونه و خسته اس و میشینه جلوی تلوزیون من میگم : عزیزدلم خیلی خسته ای نه ؟ خداقوت بده بهت ? تا شما یه خستگی در کنی منم سفره رو میچینم ?

✅دلم میخواد برم خونه مامانم وقتی میگم میگه فعلا کار دارم یه وقت دیگه بعد من میگم : باشه عزیزم ، اره راست میگی سرت شلوغه ،ایشالا یه برنامه میچینم که تو اولین فرصت بریم پیششون

✅مهمون اومده خونمون ...
وقتی شوهرم دیر میرسه و میدونم خسته اس میگم : به به اینم از مرد زحمتکش ما ? خسته نباشی عزیزم
یا اگه چیزی از قلم افتاده و نگرفته و بودنش ضروریه...جلوی جمع نمیفتم به جونش? و اروم بهش یاداوری میکنم کاش فلان چیزو هم گرفته بودی الان لازم داریم .

✅یا رفتیم مهمونی بحث رانندگیه
وقتی نوبت میرسه نظرمو بگم شخصیتشو خرد نمیکنم ، میگم بالاخره آقای ما تو همه چی همه فن حریفه?
و اگه مشکلی تو رانندگیش هست بعدا تو خلوت با مهربونی بهش میگم?

مرد زندگی تو ، با محبت و حفظ اقتدار توسط خود تو که شریک زندگیشی انقدرررر مهرش نسبت به تو ، زیاد میشه که بیا و ببین !
?اگه تا الان این اشتباهاتو داشتی از همین الان فرصت داری اصلاح کنی و شیرینی زندگی عاشقانه رو بچشی ?

1401/08/11 20:37

بازخورد اول?

هدی جان یه چیزی که خودم همیشه رعایت میکنم برا حفظ اقتدارش گفتم بگم شاید به کار بقیه هم بیاد اینه که وقتی تلفنی با خانواده خودم یا خانواده خودش صحبت میکنم طوری که آقام بشنوه در جواب احوالپرسی (با این مضمون) میگم خداروشکر محمد هم خوبه ، همش درگیر زحمت و کاره قربونش برم ، ارررره منم حسابی بهش میرسم ایشالا زود زود میایم پیشتون
همیشه میفهمم چقدر خوشحال میشه از این حرفم جلوی خانواده هامون

1401/08/13 19:46

بازخورد دوم?

سلام عزیزم
من واقعا الان میفهمم حفظ اقتدار یعنی چ،من همیشه خردش میکنم تو جمع یا غیرجمع? چون یا دیر میادش یا دیر میرسیم جایی یا کنسل میکنم دعوتمون
دیشب خونه جاریم دعوت بودیم دیر رسیدیم چون تا مغازه رو بست و اومد شد نه و نیم شب ولی برعکس همیشه تا میرسیدیم میگفتم عباس کی به فکر ما بوده که حالا به موقع برسیم همش سرکاره? گفتم عباس تاحالا مغازه بوده،خیلی خسته بود ولی ما رو اورد
خیلی سرش شلوغ خدا قوت بده بهش

1401/08/13 19:46

بازخورد سوم?

یه اعتراف بکنم هدی
من جلوی خانواده خودم خیلی تحقیرش میکردم همیشه ...
چون دوتا شوهر خواهرام درامدشون بیشتره
اما شوهر من ویژگیهای خوب دیگه زیاد داره که اونا ندارن ولی بخاطر پول خیلی کوبیدمش
جلوش و پشت سرش میگفتم شوهر من که هر چی میدوعه هیچوقت نمیرسه
اون خیلی صبوره هیچی نمیگه نهایت بره تو خودش ولی نمیدونم چرا لذت میبردم از تحقیر
الان ولی میخوام از نو شروع کنم?
مرسی بابت تلنگرت

1401/08/13 19:51

بازخورد چهارم ?

چی بگم از حفظ اقتدار حرف نداره من خیلی وقته دارم اقتدار همسرمو حفظ میکنم اونم انقد برام ارزش قائل میشه مثلا نظرم رو میپرسه همیشه. تو کارا بیشتر کمکم میده . مخصوصا تو جمع ارزش تعریف کردم دیگه بدتررر بهم احترام میزاره

1401/08/14 23:43

بازخورد پنجم ?

من شوهرم به هیچ وجه نمیزاره تنهایی برم خونه بابام اینا چون خونشون ... منم که .... . یه روز مامانم زنگ زد گفت فعلا نمیاین سر بزنین منم گفتم شوهرم مرخصی نداره ولی گفته اگه دوست داری با اتوبوس برو میبرمت ترمینال . مامانم گفت پس یعنی میای منم دیدم شوهرم داره گوش میده گفتم این بنده خدا کاری نداره ولی خودم دوست ندارم تنها بدون شوهرم جایی برم دلم نمیاد . از اون روز هی بهم میگه اگه میخوای بری خونتون برو من کاری ندارم منم میگم دلم نمیاد تنهات بزارم

1401/08/14 23:45

بازخورد ششم ?

نگو حفظ اقتدار بگو معجزه????


منی که 5سال سختی، اعصاب خوردی، ناراحتی و دعوا رو گذروندم میدونم چه معجزه ای میکنه این حفظ اقتدار آقایون???


قبلا اسم بازار میومد همسرم جبهه میگرفت، یا میگفت من حال ندارم برو خودت. یا اصلا نظر نمی‌داد هیچ، تازه غر هم میزد??


الان همرام میاد، بچه هارو نگه میداره، نظر میده، کارتشم که دیگه دربست میده به من?????


البته بگما منم اصلا آدم ولخرجی نیستم، قشنگ میگردم ببینم کجاها از همه مناسب‌تر و جنسش بهتره. اینجوری نیس که اولین مغازه هرچی دم دستم اومد بخرم بی‌توجه به قیمت.

درکنار حفظ اقتدار مرد، حواستون به جیب همسرتونم باشه???

1401/08/14 23:46

بازخورد هفتم ?

راجب اقتدار منم ی نکته بگم بهت هدی
طرز صحبت خیلی مهمه از نظر خودم
برا مثال من بجای ایکه یهو جلو جمع بهش بگم فلان کارو نکن یا فلان کارو باید بکنی میگم والا شوهر من با حساب کتاب کاریو انجام میده خیالم راحت هس بابت کاراش
و بعد زیرزیرکی تو خونه با ناز و مهربونی نظرمو بهش میگم ?
خیلی جوابه

1401/08/14 23:55

پاسخ به

بازخورد هشتم ? و نکته بعدی یادت هست چند روز پیشا بهت گفتم ما تا دو کلمه حرف میزنیم دعوامون میشه ? ...

بازخورد هشتم ?

سلام عزیزم
منم یه نکته بگم
یه اشتباهی که الان دقت کردم بهش همینه که تا یه چیزی میگفت فوری میپریدم تو حرفش و میخواستم بهش بگم تو بلد نیستی و تو نمیدونی و اشتباه میکنی و دعوامون میشد دیروز داشت راجب یه چیزی حرف میزد صبر کردم حرفش تموم شد و فوری ایه یأس نخوندم به حرفش
و بعدش خیلی اروم و با لحن خوب نظرمو گفتم بهش
دفعات قبلی دعوا که میشد هیچ نظرمو هم اهمیت نمیداد از لجم برعکسش عمل میکرد اما الان واقعا معجزه حفظ اقتدار رو دیدم تشکر

1401/08/18 10:28

بازخورد نهم ?

سلام خواهری
شوهر من بشدت روی رفتارمون توی جمع حساسه برا مثال من یه حرفی بزنم اونجا چیزی ب زبون نمیاره بعد که میایم خونه میگه چرا اینجور گفتی؟من فکر میکردم گیر بیخود میده به من ولی حالا که دقت میکنم میبینم دقیق همون چیزا که اقتدارشو زیر سوال میبره خیلی بهمش میریزه و وقتی میایم خونه همونا را بهم تذکر میده یکیش این بود رفته یودیم خونه مامانم بحث رانندگی شد جلو همه من گفتم شوهرم میترسه ماشین بده دست من نمیذاره من بشینم از بس ماشینش دوس داره و میترسه خش بیفته روش وهمه مون خندیدیم
بعد گفت چرا اینو گفتی مگه من ترسوم؟هنوز گواهینامه نگرفتی داری خردم میکنی
اصلا نمیخوام بری رانندگی یادبگیری دیگه?
بعد فکذ کردم میتونستم بجای اون حرف بگم مثلا شوهرم میگه نمیخوام خدایی نکردهاتفاقی برات پیش بیاد اول گواهینامه بگیر بعد بشین پشت فرمون
مطمئنم انقد از این حرفم خوشحال میشد که فورا میفرستادم برا گواهینامه
میخوام بگم یه جمله قبل زدن اگه تو ذهنمون دودوتا چارتا بشه چقد میتونه به نفع خودمون یا ضررمون تموم بشه
خودم کردم که لعنت برخودم باد?

1401/08/18 10:28

بازخورد دهم ?

من از اون دسته ای بودم که اگه همسر جان سیب میخرید میگفتم گلابی نخریدی چرا؟ چرا سیباش رسیده نیس؟ ای بابا تو میدونی من سیب دوس ندارم باز سیب گرفتی.
بعد دیروز همسرم سیب گرفت آورد خونه.من با این قیافه?????واااای عزیزم سیب گرفتی؟؟ دستت درد نکنه چقدم سیباش زرد و بزرگه. چه کار خوبی کردی اتفاقا بچه ها سیب خیلی دوس دارن??

اونم خوشحال شد گفت تااازه اینا که خریدم قیمتش 2برابر بقیه سیب ها بود(کار خودشو بزرگ کرد?یعنی گفت من اینقدددد تامین کردمتون. چون الان یخورده دستمون خالیه)

منم گفتم جدی میگی؟؟؟ ??از اون یکی ها هم اگه میگرفتی خوب بود. (خواستم نشونش بدم که من به فکر جیبش هستم???)

اونم گفت از این یکی گرفتم چون تو شایسته بهترین ها هستی????
منم فرصت و غنیمت شمردم گفتم دقیقا به همین دلیل شما همسر منی دیگه???چون من شایسته بهترین ها هستم??????بقول هدی جون همسر خود شیرین و این صوبتا????

1401/08/18 10:30

بازخورد یازدهم ?

برای تجربه دوم
همیشه توی جمع و خونه با اضافه کردن آقا به اول اسمش صداش میکنم
هر وقت خیلی خسته باشه پیشش بشینم علاوهدبر ماساژ دستش رو هم میبوسم هرچند اکثرا مانع میشه و میگه اینکارو نکن
درخواستش رو با چشم جواب میدم

1401/08/18 10:31

بازخورد دوازدهم ?

سلام هدی جان
یه چیزی بگم ناراحت نشی حقیقتش فکر میکردم این رازا الکیه میگفتم برا اونا خوبه که شوهر خوش اخلاق و همه چیز عالی ای دارن
ولی اومدم تشکر کنم ازت چون شوهرم با همین دوتا رازی که تا الان گفتی خیلی بهتر شده. حالا فهمیدم عیب کار از کجا بوده و سیاست زنا که همش میگفتم خوشبحالشون چی بوده

1401/08/18 11:50

بازخورد سیزدهم ?

اومدم تجربه تازه دیشبم بگم بهتون
شوهرم شیر گرفته بود من رفتم بچه رو تو اتاق بخوابونم خودش شیر رو گذاشته بود رو اجاق تا بجوشه .
وقتی اومدم بیرون دیدم کمی از شیر وقت جوشیدن روی گاز سررفته (گازموتازه تمیر کرده بودم?)
همیشه تو همچی وقتا بهش تشر میزنم تحقیر میکنم مثلا میگم وایییی دیدی چی شد عرضه همچی کار کوچیکی هم نداری?
ولی دیشب رفتم پیشش نشستم دستش گرفتم و گفتم ممنون که شیر رو جوشوندی?
اونم گفت فقط یه لحظه خواسم نبود سر رفت ریخت رو گاز
منتظر بود داد و بیداد کنم ?
ولی گفتم اشکال نداره عزیزم الان تمیزش میکنم
برا اینکه شیر سر نره بریزش تو ظرف بزرگتر و شعلش رو کم کن.
اگه بدونی چقد مهربون شده بود باهام
حس میکنم هم خفظ اقتدار کردم هم تشکر
راز عملی یک و دو باهم انجام دادم??نمره چند میدی بهم

1401/08/18 11:56

بازخورد چهاردهم ?

وای نگم براتون از این اقتدار مرددددددد???
منکه انجام دادم نگم براون که چقدر جواب داد???
میخواست بره ماشین بخره اون روز بعد به من نگفت ولی خب کنار من مثلا صحبت میکرد با دوستش که برو پیش مرده بگو چطوره ماشینه... بعد من بعد از تلفنش گفتم که ماشین میخوای بخری فقت یک کلمه گفت معلوم نیست چطوررر؟ منم گفتم که هیچی فقط خواستم بگم که هر تصمیمی که بگیری همون بهترین تصمیم و رویش وایسا و ادامه بده چون مطمعنم که پیشرفت میکنی ?
شوهرمم کلی لبخند زد و کل جریان رو برام گفت و تعریف کرد???
یا مثلا وقتی که ناراحت میشم و گریه میکنم و از سختای دلم میگم بعدش میگم که اگه تو پیشم نبودی من کم میاوردم و نمیتونستم تحمل کنم صد در صد دیوانه میشدم و برام سخت بود ممنونم که پیشمی
اونم کلی زوق میکنه و الان مدام برام شعر میخونه تو خونه باهام شوخی میکنه و یا اینکه میگه زنگ بزن خانوادت یا فامیلاتون رو دعوت کن بیان خونه و هرچی بگم رو گوش میکنه????
ولی ممنونم ازتون بیشترین کمک رو شما بهم کردین و اینکه واقعا بنظر من قدرت مرد به زور بازوشه و قدرت زن به زبان و عقلشه که چطور کاراشو پیش ببره?

1401/08/18 12:38

بازخورد پانزدهم ?

عزیزم ردمورد راز جادویی دوم بهت بگم همسر من کلا خیلی از تعریف کردن خوشش میاد یه بار تعریفشو بکنم ها بال درمیاره متاسفانه اصلا اهلش نبودم و همسرم هم خیلی ناراحت بود دیگه گفتم اخه چکاریه اینهمه داره برات زحمت میکشه
حالا هرازگاهی ک تعریفشو میکنم ک یه خورده هم پیاز داغشو زیاد میکنم?
دار میبینم خیلی اعتماد بنفس داره حتی جلو خونوادش میدونه مثلا یه جیز بگه من حمایتش میکنم از اون حرفو پشتیبانیش میکنم خیلی خوشحال میشه همیشه هم تشکر کرده از این کار من

1401/08/18 16:54

بازخورد اول ?

سلام عزیزم خیلی ممنونم ازت بابت مطالب خیییلی مفیدی که میزاری
متاسفانه منم از اون دسته زن هایی هستم که چون دوتا بچه کوچیک دارم اصلا حال وحوصله ای ندارم که به شوهرم برسم همیشه سرد برخورد میکنم باهاش
راز سوم امروز تلنگری بود برام❤❤❤❤ممنونم اززززت
من از همون اول که وبلاگ و زدی عضو شدم یکی از دنبال کننده های قدیمی ام ???البته تو ایتاهم عضوم

1401/08/19 19:40

بیاید ببینید بازخورد امروزمون از رازهای جادویی چی بوده...???

بازخورد طلایی از رازهای جادویی ?

وای هدی کجای بیام ماچت کنم با این اقتدار مردت والا نمیدونم چیشده یهو شوهرم به همون چیزای که حساس بود و هروقت ازشمیخواستم دعاوامون میشد حالا اجازه داده اونم خودش بدون گفتن من??? اصلا دارم شاخ در میارم خودمم نمیدونم کدوم کارم بوده فقط میدونم یه مدتی هست که همش من خودم رو شاد و شنگول میکنم و شوهرم رو میخندونم و همه جوره پایشم و اینکه به بیشتر کارای خونم میرسم چون همیشه من کلی همسرم نصیحتم میکرد و من بعد یک هفته باز برمیگشتم به روال قبل اما الان خیلی وقته که دارم به جلو پیش میرم و نتیجه گرفتمه ??????
وای خدا از زوق زیاد نمیدونم چکار کنم
ولی یه توصیه شاد و شنگول ترین باشین کنار همسرتون تا شوهر کنار خانومش شاد و دل خوش بشه ????????

1401/08/20 12:38

بازخورد دوم ?

سلام گلم خوبی
بگم برات از راز جادویی سومت خداروشکر من همیشه اینکارا رو انجام دادم و واقعا تاثیرش رو دیدم متاسفانه بعد زایمانم خیلی کم شده ک سعی میکنم برگدرم ب حالت اول ولی اینو بگم واقعا رابطه خوب و مرتب و همیشگی عشق و علاقه و طراوت مبده ب زندگی خودم ب شخصه دیدم ک وقتی با اغوش باز از همسرم استقبال میکنم و نیازش رو برطرف میکنم چقد رهم محبت میکنه و حالش خوبه واقعا ب همه توصیه میکنم ک هرچقد میتونن برنامه ریزی کنن واسه یه رابطه خوب و عالی و تاثیر شگفت انگیزشو ببینن☺☺☺

1401/08/21 21:21

بازخورد سوم ?

سلام عزیزم از لحاظ رسیدگی خودمون برارابطه حق باتوعه،ما واقعا از هم دورشدیم چند وقته دلیلشم خستگیه،یه پس انداز کوچیک داشتم رفتمو یه لباس خواب خریدم ،،از لحاظ ارایش هم خیلی کم گذاشتم براش تاحالا،من خیلی تنبلی میکنم کلا،لباس خواب گرفتم تا جبران کنم ممنون از بلاگ خوبت

1401/08/21 21:22

بازخورد چهارم ?

راستی اینو هم بذار بلاگ
یه لجبازی که من دارم همیشه چون اخر هفته ها میریم خونه بابام و پدرشوهرم
همیشه بهش میگم پنجشنبه عصر بریم خونه بابام شب بخوابیم
یه هفته خونه باباش شب بخوابیم.
ولی این هفته بهش گفتم پنجشنبه ها خونه بمونیم و با هم باشیم کلی تعجب کرد?

1401/08/21 21:23