مثبت_باش ❣

790 عضو

♥️🍃
عجب دنیایی است؛

در کله پزی ها هم، زبان از مغز گرانتر است!
درست مثل جامعه که چرب زبان ها از عاقلان، ارزشمندترند...

احمدشاملو

#مثبت_باش💞

1402/12/29 18:46

♥️🍃

خدايا
"آرامش" را سر ليستِ تمام اتفاقات زندگي ام قرار بده..
"آرامش" را تنها از تو ميخواهم
مرا محتاج بنده ات نكن!


#مثبت_باش💞

1402/12/29 18:47

واسه سال تحویل آماده ای؟
خب کم کم همه رو ردیف میکنی
خب تو که اینجوری تخته گاز میری ، برو
اما ازت میخوام یه کاری هم
واسه دل خودت بکنی
همون که وسط این همه هیاهو هی صدات میزنه و برات دست تکون میده و میگه
آرزوهات دارن اینجا خودشونو به در و دیوار میزنن میخوای برآورده شون کنی یا نه؟
بگو آره میخوام
وضو بگیر و
با یه برگه و خودکار برو تو یه فضای ساکت تمرکز کن چند تا شمع سفید قشنگ روشن کن
دو رکعت نماز_عشق با دل و جون بخوون
حالا یه✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ قشنگ
بالای برگه ات بنویس و بعد هفت مرتبه بنویس
#یا_ارحم_الراحمین
و با عشق و توجه و تمرکز تکرارشون کن
حالا روی برگه ات
آرزوهایی که دوست داری در سال جدید
بهشون برسی رو بنویس....
خوش خط با شادی و با سپاسگزاری
√خدایا سپاسگزارم که امسال
تو رشته ای که برای آینده بهترین کارایی رو داره
قبول میشم
√خدایا سپاسگزارم که امسال
با اونی که تو برام در نظر گفتی ازدواج میکنم و خوشبخت زندگی میکنیم
√خدایا سپاسگزارم که
به کمک تو از ثروتی بی نظیر سرشارم
√خدایا سپاسگزارم که
سلامتی و شادی بر من جاریه و
من سالم و قوی و شادابم و
خلاصه هر چیزی که خودت میخوای
با فعل مثبت این نکته یادت باشه.
بعد برگه ات رو تا کن
بذار تو یه پاکت
با شمعا درش رو لاک کن و
بذارش تو یه جعبه قفل دار
روی جعبه ات هم بنویس برای خدا و
کلیدشو بذار یه جای دور از دسترست و
تا سال دیگه همین موقع باهاش کاری نداشته باش. در تمام طول سال برای رسیدن به اهدافت تلاش کن اونایی هم که با خداست بهش اعتماد کن و
غر نزن
غر نزن
غر نزن
با احساس خوب زندگی کن.
اگه به وجود شعوری برتر که
ما بهش میگیم خدا اعتقاد داری
با عشق بهش اعتماد کن
اعتماد که کنی هی شکایت و ناله نمی کنی
هی “چی شد؟ کی پس؟” نمی گی
ادای خوشحالا رو هم درنمیاری.
با قلبی مطمئن و خوشحال زندگی میکنی!
آخر سال آینده فکر کنم به تمام آرزوهای قشنگت برسی؛ اگه با این فرمول پیش بری
فقط یادت باشه هر
احساس ناامیدی
ترس از نشدن
نگرانی
… قهر و غضب و…
ارتعاشتو میبره زیر صفر
در حالی که ارتعاشت باید صد باشه
پس اگه اون حالت ها رو داشتی و نشد
به زمین و زمان بد نگو
در خودت تغییر اساسی ایجاد کن
سر سفره_هفت_سین و تو اوج اون حال خوبت
#منم_دعا_کن♥️

#سال_خوبی_رو_براتون_آرزو_دارم...

مطمئن باش #روزهای_خوب_در_راهن

#مثبت_باش 💞

1403/01/01 01:58

چرا باید در مصرف زولبیا و بامیه دقت کنیم؟

◽️زولبیا و بامیه از شیرینی‌های پرطرفدار ماه مبارک رمضان است که البته باید توجه داشت مصرف بیش از اندازه آن می‌تواند مشکلاتی را برای بدن در هنگام روزه‌داری پدید آورد.



#مثبت_باش💞

1403/01/01 06:07

یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال

سال نو مبارک🌹

🔹برکت سفره‌ها، شادی دل‌ها و آرامش قلبها آرزوی خبرفوری برای تک تک مردم ایران است تا سال جدید برای همگان سالی روشن همراه با امید و رونق در زندگی باشد

#مثبت_باش💞

1403/01/01 06:29

♥️ امیدوارم ، با اومدن بهار
بهار خنده هامونم از راه برسه ...
"
بهارتون مبارک "

#مثبت_باش💞

1403/01/01 13:56

#قصه

🐤 غذا برای پرنده ها 🐤

امیرحسین پرنده ها را خیلی دوست دارد.دلش می خواهد در روزهای سرد زمستان برایشان خرده نان بریزد تا بخورند. اما آن ها در آپارتمان زندگی می کنند و حیاط و باغچه ندارند تا در آنجا برای پرنده ها خرده نان بریزند.

امیرحسین پرنده ها را خیلی دوست دارد.دلش می خواهد در روزهای سرد زمستان برایشان خرده نان بریزد تا بخورند.اما آنها در آپارتمان زندگی می کنند و حیاط و باغچه ندارند تا در آنجا برای پرنده ها خرده نان بریزند.

در یک روز سرد زمستان، وقتی امیرحسین سر کلاس نشسته بود، یک گنجشک کوچولو پشت پنجره ی کلاس شان آمد و به شیشه نوک زد. خانم مربی پنجره را بازکرد،گنجشک کوچولو وارد کلاس شد و پرزد و رفت روی لامپ مهتابی نشست.

همه ی بچه ها از دیدن گنجشک خوشحال شدند.دلشان می خواست به او خوراکی بدهند ولی گنجشک کوچولو می ترسید پایین بیاید.همان جا روی لامپ نشسته بود و با چشم های ریز و سیاهش به آنها نگاه می کرد.

خانم مربی گفت:«بچه ها، پرنده ها در فصل زمستان نمی توانند راحت غذا پیدا کنند. اگر هرروز کمی خرده نان در باغچه یا حیاط خانه هایتان بریزید، می آیند و می خورند.»

امیرحسین گفت:« خانم ما که حیاط نداریم.» چند تا از بچه ها هم گفتند:« ما هم حیاط نداریم.» خانم مربی گفت:نشما می توانید کمی خرده نان یا گندم بیاورید و توی باغچه ی مدرسه بریزید تا پرنده ها بیایند و بخورند.» بعد هم پنجره را بازکرد و گنجشک کوچولو پر زد و رفت.

فردای آن روز امیرحسین از مادرش خواست تا کمی غذا برای پرنده ها به او بدهد.مادرش مقداری نانِ نرم خرد کرد و در یک کیسه ی پلاستیکی ریخت و به امیرحسین داد.

امیرحسین به خانم مربی گفت که برای پرنده ها غذا آورده است.خانم مربی و امیرحسین و تمام بچه هایی که برای پرنده ها غذا آورده بودند، به حیاط رفتند و خرده نان ها و گندم ها را کنار باغچه ریختند و به کلاس برگشتند.چند دقیقه ی بعد، یک دسته گنجشک و دوتا یاکریم آمدند و مشغول خوردن شدند.

بچه ها پشت پنجره ایستاده بودند و به آنها نگاه می کردند. ناگهان یک کلاغ سیاه قارقارکنان آمد و میان گنجشک ها نشست.او به گنجشک ها نوک می زد تا بروند و او تنهایی همه ی خرده نان ها را بخورد. اما گنجشک ها فقط کمی از او دور شدند و به خوردن دانه ها ادامه دادند.

کلاغ هم کمی از نان ها را خورد و قارقارکنان پرید و رفت.خانم مربی گفت:« بچه ها فکر می کنم کلاغه رفت تا دوستانش را خبرکند بیایند این جا و صبحانه بخورند.»

بچه ها خندیدند.خانم مربی گفت:«حالا سرجاهایتان بنشینید و یک نقاشی قشنگ بکشید.»آن روز امیرحسین و دوستانش فقط عکس گنجشک و

1403/01/02 03:10

کلاغ و یا کریم و باغچه ی مدرسه را کشیدند
🌸🍂🍃🌸

لطفا کانال مارو به دوستانتون معرفی کنید🙏🌹

─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
#مثبت_باش 💞

1403/01/02 03:10

سردردها به شما چه می گویند؟

1- پیشانی ، بیشتر بخوابید.

2- تارج سر ، آب نوشید و غذا بخورید.

3- پشت سر ، استرستان را کم کنید.



#مثبت_باش💞

1403/01/02 16:38

اینم یه جمله خطاب به باباها: ✨

پدرانی که از کودکی با دخترانشان رفیق هستند دخترانی جسور فوق العاده شاد و مستقل تربیت
می کنند و احتمال انتخاب اشتباه شریک زندگی
در آنها نسبت به سایرین بسیار پایین تر است ...



@donyayekoodak

1403/01/02 17:49

📖 از متن کتاب :

همه پرده‌های میانتان را یکی یکی بردار تا بتوانی با عشقی خالص به خدا بپیوندی. قواعدی داشته باش، اما از قواعدت برای راندن دیگران یا داوری درباره‌شان استفاده نکن. به ویژه از بت‌ها بپرهیز، ای دوست. و مراقب باش از راستی‌هایت بت نسازی! ایمانت بزرگ باشد، اما با ایمانت در پی بزرگی مباش!


📕#ملت_عشق
✍#الیف_شافاک


#مثبت_باش 💞

1403/01/02 17:58

🌺امروز رو با لبخند زندگے کنیم
🌸مثل چشمہ زلال باشیم
🌺مثل رود جارے
🌸و مثل خورشید بخشنده☀️

🌺سلام😊✋ 
🌸صبح بهاری تون بخير☕️🌸🍃
🌺به امروزخوش آمديد
🌸روزتون پراز نور خدا✨💖
🌺روزتون پراز آرامش😇
🌸روزتون پراز شادى ولبخند

#سلام_صبحتون_بخیر

#مثبت_باش💞

1403/01/03 10:10

#انگیزشی
بزرگترین راز دار زندگیت کیه؟
‏"قلبت"
بزرگترین تصمیم گیرنده زندگیت کیه؟
‏"مغزت"
بزرگترین همراه زندگیت کیه؟
‏"پاهات"

میخوام بگم "قهرمان" زندگیت خودتی، فقط به خودت تکیه کن


#مثبت_باش💕

1403/01/03 10:11

چگونه شیوه فرزندپروری مقتدرانه را بیاموزیم؟

هر یک از والدین پیش‌زمینه‌ای برای شیوه فرزندپروری در ذهن دارند. مادران مهارت‌های فرزندپروری را از مادران خود و پدران از پدران خود می‌آموزند. با توجه به تجربه گذشته ما با والدینمان، این تجربه می‌تواند خوشایند یا ناخوشایند باشد. اگر تجربه خوشایند بوده باشد و مثلا خانمی از شیوه فرزندپروری مادرش رضایت داشته باشد، همان روش را در مورد فرزندش اعمال می‌کند و بیشترین میزان موفقیت را هم خواهد داشت.

این مساله در مورد پدران هم صادق است. پدرانی که با پدر خود رابطه خوبی داشته و در ارتباط با آنها آرامش و اطمینان را تجربه کرده‌اند، شیوه فرزندپروری پدر خود را برای فرزندان ادامه خواهند داد و به‌طور ذاتی پدران خوبی می‌شوند. اگر ما تجربه ناخوشایندی از مادری کردن یا پدری کردن والدینمان داشته باشیم، طبیعتا به مشکل برخورد می کنیم


#مثبت_باش 💞

1403/01/04 03:33

♥️🍃
لبخند بزن
به دیروزی که گذشت
و به امروزی که زیباست
و به فردایی که زیباتر خواهد بود.

#مثبت_باش💞

1403/01/04 09:50

#ترفند_آرایشی


خط چشم را 10 دقیقه بگذارید در یخچال 👁


چهره‌پردازان حرفه‌اي معتقدند براي داشتن يك خط چشم صاف و تمیز، مداد خط چشم‌تان را پيش از تراشيدن به مدت 10 دقيقه در يخچال قرار دهيد 👌


#مثبت_باش 💞

1403/01/05 14:44

✅ با این ماسک منافذ باز پوستتون بسته میشه، پوستتون آبرسانی میشه و لکه ها و تیرگی های پوست به حداقل میرسه.

♨️یه گوجه کوچک بردارید و از وسط نصفش کنید. 2 قاشق شیر خام داخل یه کاسه بریزید. گوجه رو توی شیر زده و بعد روی صورتتون بمالید. وقتی لایه اول روی صورت خشک شد، یک بار دیگه این کار رو تکرار کنید. وقتی خشک شد، بنابه انتخاب خودتون میتونید یه لایه سوم هم بزنید و حتی گوجه و شیر رو کامل در هم مخلوط کنید و یه لایه ضخیم روی پوستتون بمالید.
✨این ماسک رو شب تا صبح روی صورتتون بذارید و صبح با آب خنک بشویید#مثبت_باش 💞

1403/01/05 14:44

✍دکتر هلاکویی میگه :

برای حذف کردن آدم‌های سمی
هیچوقت احساس گناه ،
خجالت و پشیمونی نکنید

فرقی هم نمیکنه از بستگانتون باشه
یا کسی که دوسش دارید
یا یه آشنای تازه
مجبور نیستید کسی که باعث
ناراحتی شما میشه
جایی تو زندگیتون داشته باشه •

#مثبت_باش💞

1403/01/05 15:20

هیچوقت از خودمون پرسیدیم
قیمت یه روز زندگی چنده؟؟
ما که قیمت همه چیز رو با پول
میسنجیم تا حالا شده از خدا بپرسیم:

خدایا
قیمت یه دست سالم چنده؟
یه چشم بی عیب چقدر می ارزه؟
چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنمون پرداخت کنیم؟؟؟؟
قیمت یه سلامتی فابریک چقدره؟؟
ما همه چیز رو مجانی داریم
ولی شاکر نیستیم ....

"خدایاشکرت"❤️

#مثبت_باش💞

1403/01/05 15:21

#قصه_کودکانه

🦋فلوت زن و پروانه ها

روزی روزگاری در یک سرزمین خیلی دور، یک روستا در لبه‌ی یک جنگل قرار داشت به نام هملین. هملین یک روستای عادی بود! اونجا مادرها و پدرها زندگی میکردن! مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها! بچه‌ها! و حتی حیوانات اهلی!

ولی این روستا فقط یک چیز نداشت و آن هم پروانه بود!

تا روزی رسید که بالاخره هملین پروانه هم داشت!

دسته‌های بزرگی از پروانه‌ها از کوه‌ها پایین اومدن و توی خیابون‌ها پرواز کردن. پروانه‌ها اونقدر زیاد بودن که خورشید پشت بال‌های اونا پنهان شده بود.

یک فرش از پروانه‌ها،کل خیابون‌ها، سقف‌ها و شیروونی‌ها رو پوشوند!

بچه‌های توی روستا عاشق پروانه‌ها شده بودن!اونا توی خیابون‎‌هاوپارک‌ها دنبال پروانه‌هامیکردن وسعی میکردن که اونارو بگیرن!اما پروانه‌ها خیلی باهوش بودن و بالاترپروازمیکردن ازدست بچه‌هافرار میکردن وبه بچه‌هامیخندیدن!

مردم هملین،یک روزتوی شورای روستا دور هم جمع شدن تاتصمیم بگیرن که چه کار بایدبکنن!
شهردارگفت:
این پروانه‌ها حسابی شهر رو شلوغ و نامرتب کردن!همه جای شهرآبی وقرمز و زردشده!

آقای شهردارانگشتش روبالا آورد!انگشت آقای شهردارمثل رنگین کمون شده بود!
خانم مدیر گفت:
بچه‌ها اصلا توی مدرسه حواسشون به درس نیست!اوناهمش ازپنجره‌ها به پروانه‌هانگاه میکنن.
یکی ازپدرهاگفت:
شایدبایدیک عالمه تورپروانه بخریم و همه‌ی اوناروبندازیم توی تله!
پس به همه‌ی افراد روستا،یک تورپروانه دادن!
همه‌ی مردم تلاش کردن که پروانه‌هاروبا تور بگیرن!
اما اون پروانه‌های باهوش بالاتر و بالاتر پرواز کردن وبال زدن وبه اوناخندیدن!
بعدازچندروز که همه ناامیدشدن،آقای نانوا گفت:
من یک پسر رو میشناسم که به گرفتن پروانه‌هامعروفه!
پس مردم هملین یک نامه برای اون پسر فرستادن وفردای اون روز،اون پسربه شورای هملین اومد!
پسر گفت:
من میتونم شماروازدست این پروانه‌ها خلاص کنم!اما به جای دست مزد باید به مردم فقیر روستای بغلی غذابدید!سیب و پرتقال کافی برای یک سال!فقط بااین شرط من شمارو از شر این پروانه‌ها خلاص میکنم!
مردم هملین گفتن:
ماهرکاری حاضریم بکنیم!تو ازشر پروانه‌ها خلاص شو و ما به مردم فقیر غذا میدیم!
صبح روزبعد،پسرک با یک فلوت جادویی برگشت!لحظه‌ای که شروع به نواحتن آهنگ گوش نوازش کرد،تمام پروانه‌ها شیفته‌ی آهنگ اون شدن وبه دنبالش پرواز کردن!اون‌هادنبال پسرک پروازکردندتا پسرک از روستا خارج شد!انگارکه یک رنگین کمان زیباپشت پسرک درحال حرکت بود.
مردم هملین به روستاشون نگاه کردن! اون‌هاروستاشون رو پس

1403/01/05 22:54

گرفته بودن! درخت‌ها شبیه درخت بودن و دیگه زیر پروانه‌ها قایم نشده بودن!

باد،گرد جادویی پروانه‌ها رو هم با خودش برد.حالا دیگه بچه‌ها هیچ چیزی نداشتن که از پشت پنجره بهش نگاه کنن!برای همین سرشون رو برگردوندن و دوباره حواسشون رو به درس جمع کردن!
شایدبچه‌ها کمی کمتر خوشحال بودن!اما اونا مدت خیلی کمی پروانه‌ها رو میشناختن!برای همین خیلی زود اونا رو فراموش کردن!

ولی مردم روستا انگار یک چیز دیگه رو هم فراموش کرده بودن!اونا سیب‌ها و پرتقال‌ها رو به مردم فقیر روستای بغلی ندادن و وقتی که پسرفلوت زن بهشون یادآوری کرد،اونا گفتن:
اینا همش چرته!اون پروانه‌هاخودشون پروازکردن و رفتن!تو که کاری نکردی!
پس سحرگاه فرداصبح،پسرک روی تپه‌ی روستاایستاد و شروع کرد به فلوت زدن! این بارپسرک یک آهنگی رو نواخت که بچه‌ها رو شیفته‌ی خودش کرد.اون آهنگ باعث شد که بچه‌ها رو به یاد جشن تولد و حباب‌ها و ایستادن بالای کوه می‌انداخت.

همه‌ی بچه‌های هملین با صدای موسیقی جادویی از خواب بیدار شدن و به دنبالش رفتن.همه‌ی اونا خوشحال و خندان از داخل خیابون‌ها دنبال پسرک از روستا خارج شدن و دیگه هیچکس اونا رو ندید!
وقتی مردم هملین بیدار شدن و فهمیدن که چه اتفاقی افتاده،حسابی ناراحت و شرمنده شدن!اونا به پسرک گفتن:
ما سیب‌ها و پرتقال‌ها رو به مردم فقیر میدیم! فقط بچه‌های ما رو به ما برگردون.
ولی مشکل اینجا بود که بچه‌ها به یک سرزمین دور جادویی پر از موسیقی رفته بودن و هر روز با پروانه‌ها اونجا میخوندن و شادی میکردن.
بچه‌ها فهمیده بودن که عاشق بازی با پروانه‌ها هستن و پروانه‌ها هم فهمیده بودن که بچه‌ها رو خیلی دوست دارن.
پسرک گفت:
بچه‌ها حاضر نیستن که بدون پروانه‌ها به خونه برگردن!
مردم روستا گفتن:
اشکالی نداره! فقط بچه‌ها رو برگردون! پروانه‌ها هم میتونن که برگردن!
و پسرک برای آخرین بار موسیقی جادویی رو نواخت و بچه‌ها و پروانه‌ها با هم به روستا برگشتن!و از اون روزه که روستای هملین همیشه پر از پروانه‌ها و گردهای جادویی اون هاست!

مردم روستا برای برگشتن بچه‌ها، یک جشن بزرگ گرفتن و به مردم فقیر روستای کناری،سیب و پرتقال دادن!
‌‌🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸
#مثبت_باش 💞

1403/01/05 22:54

از هر چیزی که احساس میکنی
انرژی منفی داره فاصله بگیر
لازم نیست به کسی
درباره اش توضیح بدی
چون زندگی خودته . .

#مثبت_باش💞

1403/01/06 07:06

با دستمال کثیف هیچ شیشه ای تمیز نخواهد شد!
زمانیکه ذهن شما با افکار منفی پُر باشد،
نمی توان مثبت نگاه کرد...
نگاهتان را همواره مثبت کنید...

#مثبت_باش💞

1403/01/06 07:08

💗💗💗💗💗💗
ممنونم از دوستان خوبم کلی انرژی خوب بهم دادید تولدم رو تبریک گفتید
چقدر قشنگ شده‌ امروز هوا هم بارونیه
خداروشکر 💖

1403/01/06 16:41

هروقت تونستی آنقدر #شکرگزاری کنی
که بعدش اشک شوق تو چشمات جاری بشه،
اون وقت منتظر اتفاق های بسیار خوشایند و بزرگ در زندگی خودت باش ...

✨👌اگر شکرگزاری منشِ زندگی کسی باشد، آن زندگی هر روز و هر لحظه سرشار از خیر و برکت و معجزه خواهد بود. و یکی از راه‌های موثر برای تبدیل شکرگزاری به منش و روش زندگی، آغاز روز با یادآوری داشته‌ها و سپاس برای آنهاست.

☺️بهترین حالت، مخصوصا در ابتدای راه، این است که شکرگزاری‌هایتان را «#بنویسید».

📝نوشتن، افکار و اندیشه‌های شما را در مسیر نگه می‌دارد و از پراکنده شدن آنها جلوگیری می‌کند. می‌توانید در طول روز بارها به آن نوشته‌های شکرگزارانه مراجعه کنید و انرژیی دوباره بگیرید.

خدایاشکرت که تو رو دارم🙏🏼🕊


#مثبت_باش 💞

1403/01/06 16:42