32 عضو
اورت میدادن فقط
من در کل هشت نفریم چهارتا میشوکنم میزارم سر سفره اونم نصفش میمونه
مادرش هی میگفت من قدمم سبکه از خونه ات برم حامله میشی منو خنده ام نیگرفت حالا حامله بودم
والا مهمونی اومدی هرچی صاحب خونه جلوت گذاشت بخور
??????
هیچی الان منتش سرت موند
سمت ما نه صبحونه کامل میخورن 8تا باشن نفری یکی
اتفاق به عروسش گفتم خونمون اومدین من حانله بودم باز مادرشوهرت نگه من رفتم اونجا حامله شد
??????خوب کاری کردی
والا من خودم همینم اصلا ادم روش نمیشه بعصی ها خیلی پرو هستن
انقدر از اینجور ادما بدم میاد
من نه سال پیش حامله بودم سفره ابولفضل بود به کسی نگفته بودم
یکبار از گرگان منو دوستم و شوهرم به یکی ا هم دانشگاهیمون زنگ زدیم که ظهر میایم خونتون
خب ما منظورمون این بود که ناهار میریم بهشهر بود
بعد هی پیرزنا دست میزدن به سفره میمالیدن به شکمم میگفتنان شا الله شکم دار بشی
خواهر ما ساعت 1 رسیدیم اونجا رفتیم یه جبعه بزرگ شیرینی گرفتیم رفتیم خونشون که ناهار بخوریم بریم عباس اباد بهشهر
دو ماه بعد که کل فامیل فهمیدن همه میگفتن سفره ابولفضل حاجت داد حامله شدی
رفتیم تو خونه گشنگی داشتیم میمردیم
حالا من حامله بودم????
دوستم هی من نگاه میکنه من اونو نه تو خونه بود غذا میومود نه رو گاز چیزی بود
گفتمی شاید تو بالکن
????????
یهو سفره پهن کردن ساعت 1ظهر صبحونه اورد نون پنیر
پول شیرینی رو ساندویچ میخوردی
حالا شوهر من شکمو موقع ناهار ما هم هیچی نخوردیم با دخترشون رفتیم عباس اباد
پیام
گپ و گفت مادران عزیز سمنانی
nini.plus/
برای ارسال پیام به این گروه باید ابتدا اپلیکیشن نی نی پلاس را دانلود نمایید.
این بخش در حال طراحی می باشد