گروه کلبه وحشت ❌ | نی نی پلاس

4:آسایشگاه ترنس آلگنی (Trans-Allegheny Lunatic)

به‌طور کلی آمریکا را می‌توان به‌دلیل نقاط زیاد وحشتناکش، جزو کشورهای عجیب و ترسناک جهان قرار داد. در سال 1864 در وستون آمریکا، آسایشگاهی ساخته شد که بعدها به بیمارستان ایالتی وستون تبدیل شد. این بیمارستان برای پاسخ‌گویی به 250 بیمار آماده شده بود و بعد از گذشت مدتی، مجبور به پذیرش بیماران الکلی، معتادان و بیماران روانی شد؛ تاجایی‌که تعداد بیماران این بیمارستان به 2600 نفر رسید.

بیماران و کارکنان این بیمارستان مدام در حال عذاب کشیدن بودند. گویا این عذاب به‌جز دلایل بهداشتی و کمبود وسایل روشنایی، دلایل دیگری هم داشته است. کارکنان این بیمارستان روح سربازانی را دیده‌اند که در دوران جنگ داخلی، در این آسایشگاه بستری بودند. حالا علاوه‌بر روح سربازان، روح بیماران و کارکنان بیمارستان هم این مکان را بیش از پیش ترسناک کرده است.
@tarsnak

1403/06/17 20:18

5:عمارت سلطان (The Sultan's Palace)
یکی دیگر از مکان های ترسناک جهان، عمارت سلطان است که شایعه‌های بسیاری درباره‌اش وجود دارد. عمارت سلطان در سال 1836 توسط مردی ترک که ادعا می‌کرده سلطان است، در نیواورلئان فرانسه ساخته شد. بعد از مدتی اقامت در این عمارت، همسایه‌ها به او مشکوک می‌شوند. علاوه‌بر چند زن و تعداد زیاد فرزندانش، سلطان مهمانی‌های عجیبی هم در عمارت برگزار می‌کرده است که همین همسایه‌ها را مشکوک‌تر می‌کرد. مهمانی‌هایی که ساعت‌ها طول می‌کشید و در آن‌ها، مهمان‌ها به‌طرز وحشتناکی موادمخدر مصرف می‌کردند. همچنین برخی از همسایه‌ها ادعا می‌کردند که سلطان، همسران و فرزندان خود را شبانه شکنجه می‌کند.

یک روز صبح، یکی از همسایه‌ها متوجه رد خونی کنار در ورودی می‌شود و این موضوع را به پلیس اطلاع می‌دهد. ورود پلیس به خانه شروع یک کابوس بود. در بخش‌های مختلف خانه، قسمت‌هایی از بدن انسان افتاده بود؛ دست، پا و بازوی قطع‌شده که غرق در خون بودند. همان‌طور که پلیس درحال بررسی صحنه جرم بود، بدن سلطان را کشف کردند که در حیاط خانه‌اش زنده‌به‌گور شده بود و فقط دست سلطان از خاک بیرون مانده بود. مردم این محله ادعا می‌کنند که هنوز صدای فریاد سلطان و برخی دیگر از اعضای خانه در سراسر این عمارت شنیده می‌شود. بااین‌حال، عده‌ای علاقه دارند از این جاذبه ترسناک بازدید کنند.
@tarsnak

1403/06/17 20:19

داستان واقعی تجاوز🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞❌❌❌❌❌❌❌❌

1403/06/17 22:26

🚨یه نظریه ترسناک می‌گه که بعضی فرکانس‌های صوتی، مثل "فرکانس 19 هرتز"، می‌تونن روی ذهن و بدن آدم تاثیرات عجیبی بذارن. این فرکانس به سختی شنیده می‌شه ولی گفته می‌شه باعث می‌شه آدم سایه‌های عجیب ببینه یا حس کنه موجودات ناشناخته‌ای دور و برش هستن. بعضی‌ها می‌گن وقتی در معرض این فرکانس قرار گرفتن، دچار اضطراب، سردرد و حتی توهم‌های ترسناک شدن. این که یه موج صوتی بتونه اینجوری ذهن آدمو بازی بده، واقعاً ترسناکه.
@tarsnak

1403/06/20 03:37

✝️یکی از ترسناک‌ترین بناهای دنیا "قلعه دراکولا" در رومانیه. این قلعه به ولاد به‌سیخ‌کش، فردی که الهام‌بخش داستان‌های دراکولا بوده، نسبت داده می‌شه. گفته می‌شه ولاد صدها نفر رو به طرز وحشیانه‌ای به سیخ می‌کشیده و ارواح قربانی‌ها هنوز توی قلعه سرگردانن. بازدیدکنندگانی که شب رو توی قلعه گذروندن، صدای جیغ و ناله شنیدن و بعضی‌ها حتی سایه‌های عجیب و ترسناک دیدن. این قلعه یکی از ترسناک‌ترین مکان‌های جهانه.
@tarsnak

1403/06/20 03:38

من خودم 22 سالمه ولی این قضیه ای که میخوام بگم برای حداقل 30 سال پیشه و برای داییم اتفاق افتاده.کلی قضیه واقعی شنیدم از نزدیکام که دوست داشتید باز تعریف میکنم.از زبون داییم میگم:
حدود 8 9 یا شاید 10 سالم بود،زیاد یادم نیست سنم بچه بودم ولی.یه پسربچه شر و شور بودم.جوری که یه روزایی که بیش از حد شلوغ میکردم منو میبستن به ستون چوبی وسط خونه:)))
خلاصه که شب باهمه خواهر و برادرام و مامان و بابام خوابیده بودیم(ما خیلی پرجمعیت بودیم)که من نصفه شب از خواب بیدار شدم که برم دستشویی.ما تو یه روستایی تو آذربایجان شرقی زندگی میکردیم.روستاهم همونجور که خیلی ها تعریف کردن،دستشویی های دور از خونه داشتند .خلاصه که رفتم و همونجور که میپریدم بالا پایین و میدوییم میومدم سمت خونه.داشتم دستامو با پشت لباسم خشک میکردم و وارد خونه میشدم که(خونه ی ما یه راهروی بزرگ داشت بعد میرسیدی به اتاق بزرگی که همه خواب بودن)خلاصه وارد راهرو شدم که یهو تو ی تاریکی ای که فقط نور ماه یکم روشنش کرده بود،دیدم کلی زن سیاه پوش انگار که چادر سیاه سرشون بود خیلی هیکلی بودن با یه چیزی مثل چوب تو دستشون که دورم میچرخیدن به ترتیب و شاخسِی میرفتن(شاخسی یا همون مخفف شده ی شاه حسین،یه حرکتی مثل تهدید کردنه که یه حلقه تشکیل میدن مردا تو ماه محرم و با چوب و شمشیر میچرخن و عذاداری میکنن یا به اصطلاح دشمنارو تهدید میکنن،این مراسم رو ترک های تبریز بهتر میشناسن)و میچرخیدن و هرکدومم که بچه کنارشون که دستشو گرفته بودن.هی دور خودم میچرخیدم حسابی وحشت کرده بودم.نمیدونم چیشد که یهو همشون غیب شدن و از ترسم فقط تونستم برم سرجام و پتورو بکشم رو سرم تا خوابم ببره.فرداش تا دوسه روز تب و لرز کردم و تا چندوقت از سایه خودمم میترسیدم و اصلا فکر شلوغ کردن به سرم نمیزد.
پ.ن:همین داییم یه بارم تعریف میکرد برام میگفت که:
من جوون که بودم حدودا حالا دهه 20 زندگیم،با چندنفر کارگاه خیاطی داشتیم،از شهرستان اومده بودیم برای کار.یه چند وقت شبا من تنها میخوابیدم تو کارگاه رفیقام همشون میرفتن خونه بستگان.شبا که میخواستم بخوابم باد شدیدی میومد همیشه و پنجره ها صدای بدی میدادن و از همه مهم تر اینکه انگار چندنفر همش بهم سیلی میزدن ولی مجبور بودم بمونم
@tarsnak

1403/06/20 03:38

🚨سونامی یکی از ترسناک‌ترین پدیده‌های طبیعیه که می‌تونه در عرض چند دقیقه شهرها رو نابود کنه. مثل سونامی 2004 که بیش از 230 هزار نفر رو کشت. یکی از عجیب‌ترین لحظات سونامی اینه که قبل از وقوع، آب دریا به شکل غیرعادی عقب‌نشینی می‌کنه، و مردم نمی‌دونن چه فاجعه‌ای در راهه. بعضی‌ها می‌گن در لحظه وقوع سونامی، صداهای عجیب و وحشتناکی شبیه ناله یا فریاد زمین شنیده می‌شه. این موج‌های عظیم نه‌تنها شهرها رو نابود می‌کنن، بلکه ترس عمیقی از قدرت طبیعت به جا می‌ذارن.
@tarsnak

1403/06/20 03:39

داستان ترسناک واقعی
#ارسالی

ساعت 2 نصفه شب توانسته بودم یک وبسایت جالب و عجیب را پیدا کنم اما فردا هر چه گشتم خبری ازش نبود
- در حال دیدن فیلمی بودم که در آن شخصی در آن در حال مرگ بود فیلم را متوقف کردم تا چیزی از یخچال بردارم و استراحتی کوتاه کنم وقتی برگشتم خودم را روی مبل مشغول تماشای فیلم دیدم کمی آنطرف تر مردی با پالتویی مشکی نیز نشسته بود
- در مسافرت کاری بودم و ماشینم وسط راه خراب شد مجبور شدم به تعمیرات سیال زنگ بزنم . جواب دادن و کمی بعد ماشین را خوب تعمیر کردند پول چندانی هم نگرفتند و به من گفتن که مراقب حوادث راه باشم وقتی که قصد داشتم با کمی وقفه حرکت کنم تعمیراتی آمد وقتی پرسیدم چرا دوباره آمدید گفتند شما زنگ زدید و از ما خواستید به کمک شما آییم یادتان رفته ؟ ...
- سوار ماشین بودم و در حال خوشگذرانی با دوستان که در بین راه مادربزرگم را دیدم که در کنار مرد قد بلند و خوش چهره در حال پیاده روی کنار خیابان است اعتنایی نکردم مگر آنکه دوستان مرا بچه ننه صدا کنند وقتی چند ساعت بعد به خانه رسیدم چهره ماتم زده خانواده مرا سخت پریشان کرد مادربزرگم فوت کرده بود و عجیب که تمام روز را در خانه بود ...
@tarsnak

1403/06/20 03:45

#ارسالی
سلام خوبین من میخوام تجربمو درباره گربه داشتنم بگمو اینکم کلا گربه ها موجودات عجیبین هرکیم میگه جلوی ارواح رو میگیره الکی میگه گربه خود جنه و جذب کنندسخب بریم سر داستانمن یه بچه گربه سیاه داشتم ک چون خاک بد واسش خریده بودم موهاش کثیف شده بود بردم بشورمش و میدونین گربه از اب بدش میاد و سر همین خیلی اذیت شد بعدش خشکش کردم من و مامانم تو هال میخوابیم و بابام تو اتاق ، شب ک خوابیدیم تو خوابم گربه اومده بود ی وایب خیلی بدی با حس کینه بود دیدم یکی ی قران آورد جلو دستم من خواستم قران رو بوس کنم که یهو قران رو ازم گرفتن و مجبورم کردن پیشونی گربه رو بوس کنم(الان ک اینارو مینویسم هم حتی موهام سیخ شدن)بعدش دیدم گربه گرسنشه خیلی لاغر و نحیف شده بود منم دست و پای خود گربه رو شکستم انداختم جلوش که بخوره (خیلی وایب ترسناکی داشت فضای خیلی تاریک)بعد از خواب پریدم خیس عرق بودم دیدم بابامم داره صلوات میفرسته ترسیده بود اونم همزمان با من خواب دیده بود ولی خواب رو برام تعریف نکرد فقط گف گربت توش بوده این گربم کلا ترسناکیش همین بود چون چند وقت بعدش از پنجره افتاد پایین و مرد
@tarsnak

1403/06/20 17:28

#ارسالی
سلام می‌خوام یه داستانی بهتون بگم که خودم احضار جن کردم. من خیلی میخواستم اجنه رو ببینم البته اعتقادی زیادی هم دارم به اینکه جن وجود داره منم نمی‌ترسم از چیز ی خب من یه کانال داشتم که اونجا احضار جن اینجور چیزا رو میذاشتن منم که علاقه ای زیادی داشتم به اینجور مسائل رفتم سراغ احضار کردن جن یه شب که کسی خونه مون نبود فقد منو خواهرم بودیم من تصمیم گرفتم احضار جن کنم چون کسی نبود که مزاحمم بشه منم ساعتای 3شب بود. رفتم توی یکی از اتاق چراغ رو هم خاموش کردم شروع کردم به احضار جن اما اتفاقی نیوفتاد منم که نا امید شدم از اتاق بیرون شدم رفتم خوابیدم بعد چند مدت ماه رمضان بود ما هم خونه بابا بزرگم رفته بودیم اما مامانم نیومد گفت شما برید من پرده های اتاق هارو اتو میکنم ماهم خونه بابا بزرگم بودیم وقتی از اونجا خونه اومدیم مامانم شتابان شتابان سمت ما اومد گفتیم مامان چی شده چرا ترسیدی مامانم گفت وقتی شما رفتین خونه بابا بزرگتون منم داشتم پرده ها رو اتو میکردم یهو چشمم به پنجره اتاق افتاد دیدم پشت سرم یه موجود کوچیکه مثل بچه کوچیک بود داشت واس خودش می رقصید اما قیافه ش معلوم نمیشد منم ترسیدم با عجله از اتاق بیرون اومدم تا شما اومدین منم یهو با خودم گفتم منم توی همون اتاق احضار جن کرده بودم که مامانم یه چیزی دیده خیلی عجیب بود برام اما من به کسی نگفتم که توی اون اتاق احضار جن کردم...

@tarsnak

1403/06/20 17:28

چهار دانشجوی کارولینای شمالی لاک ناخنی ساخته‌اند ڪه در مجاورت داروهای بی هوشی تغییر رنگ میدهد. با این لاک، دختران در صورت وجود داروی بیهوشی در نوشیدنی در مهمانی‌ها از خطر مطلع می‌شوند.

@tarsnak

1403/06/20 20:10

بازعکس نمیاد😕

1403/06/20 20:10

اختلال خودشیفتگی یا نارسیسیسم از نارسیس، جوانی یونانی الهام‌گرفته شده که به زیبایی مشهور بود. او روزی تصویر خود را در آب دید و عاشق خودش شد برای اینکه به وصال خودش برسد داخل آب رفت و غرق شد!

@tarsnak

1403/06/20 20:13

🌎حقایق ترسناک😱

▪️در سال 1991، دختری در کابوس های مکرر شبانه خود، زنی را مشاهده میکرد که او را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، پس از گذشت مدتی او متوجه شد جمجمه واقعی کودک دوساله در قسمت سر عروسکش جاساز شده!
در تحقیقات پلیس جمجمه ای که در یک عروسک "هلو کیتی" جاسازی شده بود مورد بررسی قرار گرفت، که راز کابوسهای شبانه زن مزاحم آشکار کرد، داستان مربوط به زنی بود که کودکان خود را به قتل رسانیده بود بعد از شکنجه ای پیچیده و بیمارگونه!
@tarsnak

1403/06/20 20:20

جاناتان جورج هیگ به "قاتل حمام اسید" معروف شد - او اجساد قربانیان را در حمام اسید سولفوریک در زیرزمین خانه خود در لندن حل کرد.

هی در ابتدا با موش های مزرعه ای آزمایش کرد و متوجه شد که تنها 30 دقیقه طول می کشد تا کل بدن حل شود.

قدم بعدی در برنامه اش رفتن به سمت مردم بود. در مجموع هیگ شش نفر را کشت.😐
@tarsnak

1403/06/20 20:22

لقب برخی از شهرهای بزرگ ایران در دوره‌ زندیه و قاجار !

تهران: دارالخلافه، تهران مرکز خلافت بود
شیراز: دارالعلم، شیراز از آن زمان مرکز علم و هنر محسوب میشده
کردستان: دارالشجاعه، مرکز شجاعت و دلیر مردی
مازندران: دارالبرکت، شهر پربرکت
لرستان: دارلغرور، مرکز غرور و افتخار
کرمانشاه: دارالشکوه، مرکز شکوه و جلال
یزد: دارالعباده، مرکز عبادت و یکتاپرستی

برگرفته از کتاب "رستم التواریخ" محمدهاشم آصف ملقب به رستم‌الحکما
@tarsnak

1403/06/20 20:23

-×| جن ها موجوداتی هستند که از تاریکي انرژی میگیرن
وقتی شب ها بیخود بهشون فکر میکنید و نمیتونید فکرشو از سرتون دور کنید
یني بهتون خیلی نزدیکند و میخواهند با شما ارتباط برقرار کنند . . . 🍷

@tarsnak

1403/06/20 20:25

-×|🚸 متروکه ترین خانه جهان . . . !

-×| 🍷گفته می‌شود که متروکه‌ترین خانه، این خانه دور افتاده ساخته شده بر روی تپه‌ای در نیوسات ویلز است که در سال 1884 توسط کشاورزی به نام کریستوفر کراولی ساخته شده است.
پس از مرگ او در سال 1920، همسرش الیزابت، یک فرد منزوی و گوشه گیر شد که فقط کتاب مقدس می‌خواند و تنها دو بار قبل از مرگش از خانه بیرون رفت. تصور می‌شود که شبح او در اتاق به راه می‌افتد و افراد بازدید کننده از خانه به هنگام مشاهده وی در حالی که صلیب نقره‌ای را در دست گرفته است، احساس سرما و یخ زدگی می کنند .
🥀 او تنها یکی از گروه ارواح مردگان در آن خانه است، از جمله این ارواح : خدمتکاری زن که روزی از بالکن افتاد و مرد، یک خدمه اصطبل که توسط استاد خود سوزانده شد، یک مرد عقب مانده ذهنی که توسط سرایدار این خانه به مدت 40 سال زندانی شده بود.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@tarsnak

1403/06/20 20:26

خرچنگ نارگیل بزرگترین سخت پوست زمین
@tarsnak

1403/06/21 12:33

شعر نفرین شده جهنم تومینو:

شعر جهنم تومینو یک شعر نفرین شده است این شعر ژاپنی که براساس افسانه ها اگر با صدای بلند خوانده شود سرنوشت وحشتناکی برای خواننده رقم خواهد زد
این شعر در یک کتاب شیطانی 666 صفحه ای به همراه شعر های نفرین شده‌ی دیگه نوشته شده
ولی این شعر با تمام شعر های دیگه فرق داره چون کسانی که این شعر را به همراه دوستانشون در تاریکی شب آن را بلند خواندند صدای گریه‌ی زنی را میشنیدند و وسایل تکان میخورد اما به آن توجهی نمیکردند و ادامه میدادند تا اینکه آخر هفته یکی از دوستانشون در خواب سکته میکنه

@tarsnak

1403/06/21 12:36

در فرانسه وقتی که دو نفر با هم ازدواج می کنند (بخصوص در مورد زوجین جوان)، دوستان و خانواده آن ها در خانه این دو حاضر شده و با کوبیدن بر ماهیتابه و کتری شروع به فریاد زدن و آواز خواندن می کنند. زوجی که تازه ازدواج کرده اند نیز باید بیرون آمده و با نوشیدنی و اسنک از میهمانان پرسروصدای خود پذیرایی کرده و در مواردی حتی به آن ها پول بدهند که دست از سروصدا برداشته و خانه را ترک نمایند. در مواردی حتی بدتر رخ می دهد و اگر این میهمانان نادیده گرفته شوند، آن ها به زور وارد خانه شده و داماد را می دزدند و در فاصله ای طولانی از خانه او را به حال خود رها می کنند.🙄
خوبه از این رسما نداریم 😂
@tarsnak

1403/06/21 12:38

🌎"آمدوسیاس" یکی از 72 شیطان جن است که توسط حضرت سلیمان تسخیر و به بند کشیده شد.
او شبیه اسبی تک شاخ است و هنگامی که ظاهر می شود صدای ترامپت و آلات موسیقی شنیده می‌شود. او میتواند درختان را وادار به خم شدن و تعظیم کند.
او 29 لشگر از جنیان را فرماندهی میکند.

@tarsnak

1403/06/21 12:39

تصویر کلی طبقات دوزخ، از دیدگاه دانته:
این نقاشی مربوط به گوستاو دُر در سال 1861 است!

@tarsnak

1403/06/21 12:46

#چالش
از سم ترین و پشم ریزون ترین تاپیکی که تو نی نی پلاس خوندین بگید...
چی بوده😂‌یا اگه تاپیک نبود از سم ترین پیام بگید..

.
.
کانال فان و چالشی ما رو در نینی پلاس با آیدی
@tegzaas
دنبال کنید❤️
(جستجو کن تگزاس 2 میاد برات)

برای مشاهده پاسخ های این پرسش به لینک زیر مراجعه کنید:
"لینک قابل نمایش نیست"s/qa?q=2094896

1403/06/23 15:13

میشه بسه؟

1403/06/24 03:15

کلبه وحشت ❌

کلبه وحشت ❌

نی نی+ را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

برای عضویت در خبرنامه نی نی+ آدرس ایمیل خود را وارد نمایید

ورود / ثبت نام

فراموشی رمز عبور