⭕⭕⭕اخطار اگر حساسید نخونید⭕⭕⭕


آرمین مایویس در سال 2001 با آگهی در اینترنت به دنبال کسی بود که بخواهد تا او را بخورد. بروند برکر نام، به این آگهی پاسخ داد و در مارس 2001 به خانه مایویس در آلمان رفت. مایویس او را کشت و پاره پاره کرد و بخش هایی از بدنش را خورد. او بعد از چند ماه توسط پلیس دستگیر شد.

محاکمه مایویس در سال 2004 با توجه به شرایط خاص آن بسیار جنجالی بود. در نهایت او به 8 سال زندان محکوم شد. بعدها در سال 2008 او به دلیل رفتار خوب زودتر از موعد آزاد شد

این پرونده به دلیل خشونت بالا و جنبه های کانیبالیستی آن در سراسر جهان توجه زیادی را جلب کرد. بحث های زیادی در مورد اخلاقیات و قوانین مربوط به چنین موضوعاتی صورت گرفت.
@tarsnak

دارک شد که!

در دهه 1950، فرودگاه هاندا توکیو شاهد به اتفاق
خیلی عجیب تو یه روز کاملا معمولی بود که در مورد مردی که ادعا می کرد از Taured آمده کشوری که در هیچ نقشه یا در هیچ کتاب تاریخی ثبت نشده بود. مرد با لباسی غير قابل تشخیص از هر تاجری از هر جای دنیا از هواپیما پیاده شد، کیفی شیک به دست و کت و
شلواری زیبا به تن داشت. وقتی مأموران گمرک پاسپورت اون رو بررسی کردن با سردرگمی به مکث کردن افتادن پاسپورت توسط ج‍.مهوری تاورد
صادر شده بود کشوری که ا.فسران تا اون موقع نه
شنیده بودن و نه دیده بودن مرد نمیتونست تعجب اونا رو درک کنه از نظر اون تاورد
برای قرنها کشوری با اصالت بود که بین فرانسه و اسپانیا قرار
داشت. مرد برای تحقیقات بیشتر به اتاقی درون
فرودگاه منتقل شد. در طول بازجویی، داستان مرد
حتى جذابتر هم شد اون تاریخ، فرهنگ و روابط سیاسیت تاورد رو با دقت شرح داد با این حال هرچی بیشتر توضیح میداد مقامات گیج تر میشدن چون
تاورد تو دنیای آنها وجود نداشت.
مرد برای شب به هتلی فرستاده شد که در اون از بیرون قفل شده بود و پنجره اش اونقدر بلند بود که امکان هیچ فراری وجود نداشت و ناپدید شدن اون عملا غير ممكن بود با این حال صبح روز بعد مرد داخل اتاق نبود. در قفل مونده بود ، پنجره دست نخورده بود و سایلش هنوز درون اتاق مونده بود اما مرد انگار آب شده بود رفته بود تو زمین با گذشت سالها این اتفاق به طور خیلی گسترده ای درون جهان گسترش یافت برای بعضی از آدما این اتفاق اثبات
قطعی برای وجود جهانهای موازی بود. برای بعضی از
آدما داستان مسافری را از زمان رو روایت میکرد

@tarsnak❌❌❌❌❌❌❌❌

شنیده بودین؟
انگار ترکیبی از زبان ترکی و کردی هست😍

@tarsnak❌❌❌❌❌❌❌

#داستان_کامل_سلاخی_کردن_پسر_توسط_دوست_دخترش

رمان های ترسناک و واقعی میخونی عضو شو💀
@tarsnak

هیساشی اوچیه 35 ساله اس که تو یک نیروگاه هسته ای داخل ژاپن کار میکرده؛

در تاریخ1999 یک روز هیساشی و دو کارگر دیگه دستور میگیرند که چند نوع سوخت مختلف و باهم ترکیب کنن اما هیچکدوم آموزش دیده نبودن و با دست مواد و مخلوط میکنن و هفت برابر بیشتر از مقدار واقعیه به سوخت اورانیوم اضافه میکنن و اتاق منفجر میشه و انفجارش هسته ای بوده و تشعشات کشنده داشته و گفته شده تنها انسانیه که این مقدار از تشعشعات رو متحمل شده .


هیساشی رو به بیمارستان میبرن و اونجا استفراغ میکنه و بیهوش میشه دکتر ها به مدت سه ماه برا انجام تحقیقات زنده نگهش میدارن و در نهایت بدنش از داخل ذوب میشه و میمیره.

🪱 @tarsnak

💀💔


رمان های ترسناک و واقعی میخونی عضو شو
@tarsnak

#داستان_های_شما

سلام ویداجون
این داستان واقعی خودم با چشمای خودم دیدم مال4سال پیش

منو دختر داییم از بچگی باهم بزرگ شدیم و بهم میگیم ابجی ما خونمون روستا بود و خونه داییم یه جای خراب مانند بود حیاطش زن داییم‌رفت خونه مادرش دخترداییم‌ زنگ‌ زد بیا خونمون شب منم رفتم منو دختر داییم خدارحمت کنه پدربزرگمو ما سه نفر بودیم پدربزرگم تو حال خوابید ما رفتیم اتاق خواب حرفو مسخره بازی سرکارگذاشتن بقیه گذاشت گذاشت ساعت3شب شد برق خاموش کردیم اومدم خوابیدم تو‌ رخت خواب رومو کردم سمت دختر داییم یک چیز وحشت ناک دیدم هنوزم یادم‌میاد گریه ام میگیره دندون هاش بزرگ یک قیافه وحشتناکی داشت هنوز یادم‌نمیره داشتم سکته میکردم بهش گفتم تو بخواب تا برم گوشمو بیارم داشتم فرار میکردم‌دیدم دنبالمه رفتم‌ پیش بابابزرگم داد زدم اصلا ب صورت دختر داییم نگاه نمیکردم بعد برق روشن کردیم دیدم قیافه خودش معلوم نبود اون چی بود ک کنارم خوابید بود

رمان های ترسناک و واقعی میخونی عضو شو
@tarsnak💀