The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

سرگذشت زندگی

83 عضو

ممنونم

1403/07/07 05:59

فدات❤

1403/07/07 07:28

من سر زایمان دوم یه ماه قبل خیلی شدید با خواهر شوهرم بحث کردیم به حدی شد که به مادر و پدر منم بحثشون شد با خواهرشوهرم
نگو خواهره هم رفته همه چیزو به شوهرم گفته شوهرمم دنبال بهانه می‌گشت که با من بحث کنه منم اخرای بارداریم بود بعضی وقتا انقباض داشتم اصلا حوصله بحث با شوهرمو نداشتم در اون حد بود که شوهرم نذاشت ماما همراه بگیرم که من بحث کنم
تولد دوتا بچه های من 3 روز فاصله داره موند یه روز خیلی پیاده روی کردم پله رفتم اسکات زدم تا ساعت 10 شب کمردرد شروع شد هی بیشتر می‌شد تا شد ساعت2شب به شوهرم گفتم پاشو بریم بیمارستان گفت ن اون درد نیست. بگیر خودتو بزن بخاب تا خابت ببره گفتم نمیتونم آخه گفت من نمی‌برم اون بچه حالا حالا نمیاد منم تحمل کروم تا ساعت شد 7 دخترموبیدار کردم فرستادم رفت مدرسه یواش یواش کارامو میکردم دردم هم بیشتر میشه شد ساعت 10 صبح دیگه نمیتونستم بشینم یعنی به زور 2لقمه صبحانه خوردم شوهرمم همش گیر میداد گفتم زنگ بزنم مامانم بیاد یعنی مامانم یه دقیقه دیر رسید میگفت زنگ بزن نیاد حق نداره بیاد منم از طرفی درد امونمو بریده بود از طرفی هم رفتار شوهرم اونروزی هم شوهرمو ناهار جایی دعوت کرده بودن شوهرم هم ساعت 11 میگفت بایر بریم بیمارستان گفتم بهش من الان نمیام چون الان خیلی اذیت میکنن من ساعت 1 میام مامانم اومد شوهرم حرف نمی‌زند باهاش که بره باز اون بخاطر من چیزی نمی‌گفت رفتم دوش گرفتم شیو کردم اومدم حاضر شدم که برم بیمارستان

1403/07/08 12:08

✅دعوت به همکاری برای بانوان

✅دوست داری در کنار همسر داری و بچه داری کسب درامد کنی ؟

✅کار در منزل با گوشی موبایل

✅بادرامد عالی وبدون سقف، متناسب با تلاش شما

✅مناسب به عنوان شغل اول یا دوم

✅مناسب برای خانم ها ویا هر شغل وتحصیلات

✅18سال به بالا


به همراه دوره های آموزشی رایگان مجازی

یک فرصت فوق العاده مناسب خانم های خانه دار، بانوان، کارمندان، دانشجویان، پرستاران،آرایشگران وافرادی که جویای کار هستند

جهت تمایل به همکاری پی وی در خدمتم

1403/07/08 12:11

به شوهرم گفتم دخترمو ببریم بزاریم پیش زن داداشم شوهرم اونو کرد بهانه توی ماشین دعوا راه انداخت به زور بچه رو از من گرفت برد گذاشت خونه داداش خودش منو دخترمو مامانم فقط گریه میکردیم انگار دیگه بهانه افتاده بود دستش راهمون تا بیمارستان نزدیک نیم ساعت بود توی این نیم ساعت شدید درد داشتم از طرفی هم شوهرم بهانشو پیدا کرد اون نیم ساعت فقط کتکم زد مامانمم شوهرمو میزد اصلا شوهرم انگار کور شده بود رفتیم رسیدیم بیمارستان فقط گریه میکردم. رفتم معاینه کردن گفت 7سانت باز شدی اصلا نرو تشکیل پرونده بده هر لحظه امکان داره بچه بیفته منم گفتم من تنهام کسیو ندارم ب ام پرونده باز کنه باید خودم برم با هر لجبازی بود با درد لنگان لنگان خودم رفتم کارامو کردم که از بخش زایشگاه به شوهرم زنگ زده بودن که حالش خرابه چرا خودش رفته پرونده ببنده شما چرا نیستی خلاصه رفتم لباسهامو عوض کنم که پرستار دید کلا پشتم کبوده ازم امضا گرفت که آره این با این شرایط بستری شده نره از ما شاکی بشه که کار شما بود

1403/07/08 12:14

قبل رفتم به اتاق به شوهرم گفتم بره دخترمو بیاره منم رفتم اتاق فقط هر کاری میکردم که زود بدنیا بیاد دختر بزرگم بیاد پیشم سر 2 ساعت زایمان کردم اون چون اتفاق برام افتاد تدی ماشین بچه هم ترسیده بود رفتم بود بالا به زود دست و دستگاه بچه رو کشیدن بیرون که سر زایمان دومم 15 تا بچه خوردم اینقدر هم خونریزی کردم که اتاق زایمان اتاق ریکاوری با خون من شده بود یکی فقط تمیز میکردن تا اومدم توی بخش شوهرمم هم اومده بود رفته بود دخترمو آورده بود هم جاریم اومده بود همم مادر شوهرم جلوی اونا فقط به من توجه می‌کرد خودش منو گذاشت روی تخت ولی خوب اینقدر اذیتم گرده بود که الان هم یادم نمیره

1403/07/08 12:19

واااای من ،، چطو تونست بزنتت
چقدر سخته تو اون حال این اتفاق بیفته

1403/07/08 12:25

از بس گوششو پر کرده بودن

1403/07/08 12:26

حق داری واقعا ،مردا بعصی وقتی کلا دیونه میشن

1403/07/08 12:26

ها همیطو بوده دقی کرده بودنش میخواسته خودت دشمنی کنه

1403/07/08 12:27

د تو بیمارستان خودش آشتی کردی

1403/07/08 12:28

پ د مامانت چطو شد

1403/07/08 12:28

آشتی آشتی که ن
رفت غذا اینا گرفت آورد از خونه وسایل آورد برام مثلا توی طول یه شب چند بار رفت اومد
بعد هم فهمیدن همون شبی که من بیمارستان بودم اون یکی خواهرش و شوهرش هم بحث کردن و هرچی شوهرم به من کردم شوهر خواهرش هم خواهرش کرد

1403/07/08 12:33

موند کنارم دیگه گفت اینا میخان کاری کنن من نیام ولی اشتباه میکنن میمونم بدونن دخترمو ول نمیکنم قصد داشت از بیمارستان مرخص شدنی بچه ها رو بده شوهرم منم ببره خونه خودشون باز من راضی نشدم

1403/07/08 12:35

بعضیا فقط ساخته شدن برا کرم ریزی

1403/07/08 12:37

گناه مامانت چه بهش گذاشته

1403/07/08 12:37

پرستار سوال جوابت نکرد بدنت چرا کبوده

1403/07/08 12:38

الان د خود شوهرت خوبی

1403/07/08 12:38

دقیقا اینم خیلی کرم میریزه

1403/07/08 12:40

ن خوب

1403/07/08 12:40

د دورش خط بکش ،،رابطه قطع کن

1403/07/08 12:40

خوبه خداروشکر ولی اونا خیلی یاد میدن چند وقت پیش هم اینجوری کردن نزدیک چند روز قهر کردم

1403/07/08 12:45

نمیزارن

1403/07/08 12:45

ی کاری کن خواهرش از چشمش بیفته

1403/07/08 12:52

ببین من شوهرم تا خودش نخاد کاری نمیشه کرد

1403/07/08 13:10