گروه چت داستان

110 عضو

از اول همین بودم

1403/10/08 20:15

هیچ وقت هم تا حالا خونشون نخوابیدم

1403/10/08 20:15

من اون اولا باید میخوابیدم

1403/10/08 20:16

نمیخوابیدم شوهرم بدش میومد اونابدشون میومد هفته ک هفت روز بود سه روز یاچهارروز بایدمیرفتیم و میموندیم خدارووووشکر گوش شیطون کر ازون مرحله از زندگی گذرکردم

1403/10/08 20:17

شوهر منو مامان بزرگ و بابابزرگمون بزرگ کردن
ما خونه مامان بزرگ و بابابزرگم همیشه بودیم و می‌خوابیدیم🙂

1403/10/08 20:17

برگام ریخت

1403/10/08 20:17

یا علی

1403/10/08 20:17

چندسالشون هست

1403/10/08 20:17

دختره

1403/10/08 20:18

اره

1403/10/08 20:18

اشتو پیر

1403/10/08 20:18

نه بابا نه پروفایلی داری نه هیچی
اسم هم که نمیاری کی میخواد بشناسه

1403/10/08 20:18

اشناکجابوداینجا

1403/10/08 20:19

حالا منو بگی یکی آشنا در بیاد یک چیزی
بچه هام رو گذاشتم 😂😂😂

1403/10/08 20:19

من شانس ندارم جاریم نی نی پلاس داری ای دی شو نمی دونم

1403/10/08 20:19

تو‌خیلی دل داری دیگه

1403/10/08 20:19

جاری چندش منم

1403/10/08 20:19

یا پیغمبر

1403/10/08 20:19

یعنی چی

1403/10/08 20:19

😂😂😂

1403/10/08 20:19

میگم زنه پیر بوده که 😂😂😂

1403/10/08 20:20

پاک کنین لطفاً 😥

1403/10/08 20:21

آره بابا شانسش زد😂😂😂

1403/10/08 20:21

😐😐

1403/10/08 20:21

عجب کصخلی هستی تو

1403/10/08 20:21