گروه چت داستان

110 عضو

ساغر ک.ص طلا بوده😂😂😂

1403/10/08 20:21

بزار کار بری مو عوض کنم😂😂😂😂😌

1403/10/08 20:22

اخ ازپارتای ساغر اصلا خوشم‌نیومد

1403/10/08 20:22

حالا فرداهم بدردنمیخوره

1403/10/08 20:22

ادامه دادنشه

1403/10/08 20:22

خوب بود که
خیس شدم من

1403/10/08 20:22

😂😂😂

1403/10/08 20:22

تازه چنان غر میزنه ب شوهره😆😆😆😆

1403/10/08 20:22

حالا میخواد ده تاپارت ازکیر نعیم تعریف کنه

1403/10/08 20:22

واااااای اگه نعیم خالکوبی داشته باشه چی

1403/10/08 20:22

ن‌نعیم نداره نعیم نیست ب شخصیتش نمیخوره اصلا

1403/10/08 20:22

ببینم دستش حلقه میشه یا نه شانسش اینم کلفته😶🙁

1403/10/08 20:23

خب خداروشکر یکم آروم شدم
من حسم میگه کار برهانه

1403/10/08 20:23

صد درصد این کلفت تره بیشترم بش حال میده حالا ببین کی گفتم

1403/10/08 20:23

😂😂😂😂😂

1403/10/08 20:23

اره احتمالا چون ک گفت سیاه بود ک بش تجاوزکرد

1403/10/08 20:24

نه سیاه برای پروا بودش

1403/10/08 20:24

😂😂😂

1403/10/08 20:24

انقد ساغر داده ک ک .ی ر.ا رو اشتباه میکنم

1403/10/08 20:25

پروا رو نزاشت پارادیس ببینیم چی میشه 🙁
هیراد میخوادش یا نه

1403/10/08 20:25

😂😂😂😂😂😂😂

1403/10/08 20:25

من شام بخورم با کاربری جدید میام 😆😆😆😆😆

1403/10/08 20:26

بوی

1403/10/08 20:26

خدای توبه

1403/10/08 20:26

عزیزم این داستان واقعیه ربطی به نویسنده نداره که هرطور بخاد بچرخونه داستانو

1403/10/08 20:27