پاسخ به
?✨?✨?✨ ?✨?✨ ?✨ ✨ #656 برسام باالا سرم وایستاده بود و با انگشتاش چشماشو میمالید صدای فین فین کر...
?✨?✨?✨
?✨?✨
?✨
✨
#656
برسام باالا سرم وایستاده بود و با انگشتاش چشماشو میمالید صدای فین فین
کردنای سیاناام نشون میداد نشسته آبغوره میگیره.
لب باز کردم:
ا...آیسل ...
هردو فهمیدن به هوش اومدم
برسام اشک چشماشو پاک کرد وگفت:
یه بهوش بیا بعد بپرس.
تکونی به بدنم دادم وگفتم:
میخوام ببینمش
برسام دستاشو گذاشت رو شونه هام وکالفه گفت:
میدونی سکته رو رد کردی که االن افتادی رو این تخت؟!
چی میخوای ببینی ؟!
دستشو با دست چپم پس زدم چیزایی که به دست راستم وصل بود کندم که از
جای سرم خونریزی کرد و از جام بلند شدم.
برسام نالید:
توروخدا کیان بس کن
بغضم گرفت.
?͜͡❥
1401/06/21 20:49