The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

با پریا زندگیت رو عوض کن

70 عضو

فقط نمی‌دونم چرا نشخوار فکری گرفتم...خوابم ب کلی از بین رفته و همش مشغول فکر کردن ب چیز های منفی...همه چی تو ذهنم میاد و خوابم نمیاد

1403/03/26 23:26

سلام عزیزدلم، از موقعی که شروع کردی به نوشتن و تمرین ، این نشخوار ذهنی شروع شده؟ یا از قبل داشتی

1403/03/26 23:30

از وقتی شروع کردم ب نوشتن و تمرین

1403/03/26 23:36

یه کاغذ بردار و نشخوارهای ذهنت رو بنویس

1403/03/26 23:38

حتی اگر پرت و پلا و از چیزهای مختلف بود باز بنویس

1403/03/26 23:39

خب

1403/03/26 23:40

وقتی تمرکز میکنیم روی خودمون یه چیزهایی برامون بازنوازی میشه، یعنی یه چیزی از گذشته برامون میاد بالا یه وقتایی میدونیم اون چیزا چیه ولی یه وقتایی فقط ازش یه حس برامون هست و دقیق نمیدونیم حالمون از چی بده وقتی بتونیم اون موقعیت و اون موضوع رو پیدا کنیم دیگه حل میشه،،،

1403/03/26 23:40

مثلا یه نفر از مادرش یه بت ساخته که خیلی خوبه و اونو کرده الگوی خودش ، که مادرم خیلی از خود گذشتگی کرده و کلی چیز خوب دیگه،،، حالا وقتی با خودش صادق میشه با کودکش اشتی میکنه و بالغ خودش رو پرورش میده حالا واقع بینانه ایرادهای مادرش رو تو زندگی میبینه، میبینه تموم مشکلات با پدرش یا خانواده پدریش نبوده،،، حالا با یه واقعیت روبرو شده هم اون بت شکسته هم چون اون ادم رو الگوی خودش قرار داده الان خودش هم شکسته،،،حالا داره مشکلات و ایرادهای خودشم میبینه،،، همه اینا حال بدی برای ادم میاره، اولش انکار میکنی، بعد گفت و گو های ذهنی میاد که مادرت ( والد) هی بازخواستت میکنه،هی از دیدن واقعیت ها دورت میکنه چون اون نمیخواد تو رو از دست بده( وقتی ما بالغ میشیم اولین کار اینه دستمون رو از دست والدهای توی ذهنمون در میاریم و میریم دنبال زندگی خودمون، ولی والدهای ذهنمون نمیخوان ما به این بلوغ برسیم چون میتونن ما رو کنترل کنن)

1403/03/26 23:47

نمیدونم قبلا بهتون گفتم یا نه،،، من وقتی کلاس هام رو شروع کردم تقریبا 20 تا خانم بودیم که تا 30 نفر هم رسیدیم ولی الان از اون 30 نفر ، 5 نفر موندیم و تقریبا مسیر رو داریم با اخر میرسونیم ،،،
چون شکستن والد ها و بزرگ شدن فوق العاده درد داره، روبرو شدن با خود واقعیت خیلی دردناکه،، دیدن عیب های والدامون خیلی درد داره ، وقتی به گذشته برمیگردی و میبینی بیشتر اسیب رو تو زندکیت پدر و مادرت بهت زدن همه اینا پر درده ،،،
میدونید مثل یه سربالایی میمونه که خیلی ها وسط راه خسته میشن و برمیگردن و تا ته نمیان بالا ولی وقتی به قله میرسی میبینی اونطرف یه دشت خیلی خیلی زیباست که اصلا فکرشم نمیکردی و بعد فقط لذت میبری

1403/03/26 23:53

اگر دوست داشتی بنویس که بیشتر تو ذهنت چی میگذره تا کمکت کنم پیدا کنی اون چیزی که برات تداعی شده

1403/03/26 23:54

سلام منم خیلی درگیر ذهنی دارم .
با خودم زیاد حرف میزنم
همیشه پرش افکار دارم

1403/03/26 23:57

سلام خوبین. داشتم یه دفتر قدیمی رو ورق میزدم این رو دیدم گفتم بذارم اینجا شاید کسی استفاده کنه.
همین چنتا خط خیلی به من کمک کرد.

1403/03/27 17:07

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

1403/03/27 17:08

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

1403/03/27 17:09

اولی اسکن بود دومی عکس از زاویه دورتر که قسمت های ناقص رو بخونید

1403/03/27 17:09

سلام عزیزم مرسی 🙏🙏

1403/03/27 17:50

😻😻

1403/03/27 19:51

سلام عزیزان دل شب قشنگ همتون بخیر
امیدوارم لباتون خندون باشه و دلاتون خوش
امیدوارم حال کودکتون خوب باشه ، امیدوارم کودکتون بهتون تونسته باشه اعتماد کنه ، وقتی کودکتون بهتون اعتماد کنه دستش رو از دست والدش در میاره و میزاره تو دست شما
خوب بریم سراغ خانم پاییزی قشنگ خودمون ، که وقتی شروع کرده به نوشتن و خوندن مطالب قدم اول رو برای تغییر برداشته ،
عزیزم وقتی تو قدم اول رو برداشتی والدت فهمیده میخوای تغییر کنی پس اونم یه قدم برمیداره، معمولا اولین قدم ها میشه گفت و گوهای ذهنیتون که بهتون راه حل دادم براش ، نوشتن روی کاغذ خیلی خوبه،
حتی میتونید با دست راست سوال کنید از کودکتون یعد با دست چپ جواب بدید، اینطوری میتونید دلیل حال بدتون رو پیدا کنید

1403/03/27 22:37

خانم ها اینترنت خیلی ضعیفه هی قطع و وصل میشه اگه یه دفعه نتونستم بیام بدونید بخاطر اینترنته

1403/03/27 22:38

سلام

1403/03/28 16:55

پری جون بیا وقت مشاوره منه😅

1403/03/28 16:55

دوستان دیگه هم نظری داشتن بگن ممنون میشم

1403/03/28 16:55

پریا جان
خانواده همسر من از قشر کارگر هستن و پایین
و هیچ وقت تو هیچ موقعیت زندگی به من و همسرم نه کمک مالی و مادی کردن نه معنوی
خونه خریدیم ماشین بچه بدنیا اومده و.... هیچ کمکی
بحث مالی به کنار از نظر همدردی هم هیچ
مریض شدیم حادثه برامون پیش اومده
خونه خریدیم و.... نه حال پرسیدن نه تبریک و...
فک کن من کرونا گرفتم بیمارستان بستری باردار هم بودم یه زنگ نزدن هیچ کدوم

1403/03/28 16:59

ولی من نمیدونم مهربونی بیش از حدم یا چی
نه تنها به اونا نسبت به هیچ ادم دور و برم نمیتونم بی تفاوت باشم
همیشه کمک کننده و دستگیر همه هستم .
ولی چون خانواده همسر کلا خنثی هستن
بخوام کاری کنم براشون الان زورم میاد
از یه طرفم انجام ندم عذاب وجدان دارم .
مثلاً الان پدر شوهرم مریض احوال سرکارم نمیره
خودمونم خونه تازه خریدیم تا خرخره زیر قرض و وام
باز میگم جور کنم یه مبلغی کمک کنم بهشون
از یه طرف میگم اونا یه تبریک به خونه من نگفتن برای چی مگه خرم
باز میگم اشکال نداره من خوب باشم

1403/03/28 17:02

موندم این نظر که من خوب باشم درسته
یا نه
منطقی باشم کسی خوبی کرد خوبی کنم کسی نکرد منم نکنم
و دیگران از این اخلاقم سواستفاده نکن

1403/03/28 17:04