The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

با پریا زندگیت رو عوض کن

70 عضو

چون توی یه ساختمون هستید به نظرم بزار خانواده شوهرت همین رفتار درست رو پیش برن ، به نظرم خیلی عاقلانه رفتار میکنن، چون خونه دخترشون هرچقدر هم برن چون مادرو دخترن کمتر با هم به مشکل میخورن، ممکنه رفت و امد بیشتر تو ، خونه تو برای شما مشکل ایجاد کنه

1403/03/28 21:44

خانواده خودت کجا هستن؟ نزدیکت هستن؟ اونا چقدر میان و میرن؟

1403/03/28 21:46

نه دیگه دعوت ک خرجش زیاد میشه😂
من راستش فقط بخاطر بچم میگم وقتی دعوتشون میکنم ک میان انقدر خوشحال میشه یجا بند نمیشه خودشونم اینو میدونن اما نمیان خب دلم برا بچم میسوزه

1403/03/28 21:46

خانوادم روستان ما میان هرکدوم بیاد شهر ی سر بهم میزنه خوراکی برا بچم میگیره بعد میره

1403/03/28 21:47

بچه ها الان مهگل اگه حسودی کودکش رو ببینه و واقعا بهش حق بده و حتی یه جاهایی بیشتر به کودکش توجه کنه میبینه دیگه اصلا این موضوع دیگه براش مهم نیست

1403/03/28 21:51

بعضی از مشکلاتمون فقط با دیدنشون حل میشن

1403/03/28 21:52

نه بچم دوسالشه متوجه این چیزا نمیشه نمیدونه حسودی کردنو خودم ناراحتشم

1403/03/28 21:58

عزیزم نگفتم بچت حسودی میکنه

1403/03/28 22:00

وقتی میگی" من بخاطر بچم ناراحتم " این اشتباهه تو بخاطر خودت ناراحتی

1403/03/28 22:01

خودم اره اما باهاش کنار اومدم و دیگه برام نبود تا اینکه بچم بزرگ شد و دیدم نمیان پیشش اما بچه خاهرشوهرم هر لحظه یکیشون پیشش بود

1403/03/28 22:05

خب گفتم حوصله اینم سر میره بعد میگن بچم روابط اجتماعی خوبی نداره نمیگن یبار بیایم ببریمش پیش خودمون اگ نفرستمش نمیان ببرنش نمیان پیشش

1403/03/28 22:06

میدونی باهاش کنار نیومده بودی فقط هی سعی میکردی بهش توجه نکنی،، میدونی مثل یه مادر که کودکش هی داره حرف میزنه ولی اون توجه نمیکنه، موضوع برای کودکش حل نمیشه فقط ساکت میشه باز تو یه موقعیت دیگه کودک میاد و دوباره حرف میزنه،،، تو با کودک درونت این کار رو کردی

1403/03/28 22:10

حالا دوتا راه داری
1) بری و خودت درخواست کنی که بیشتر بیان پیش بچت یا بیشتر بچت رو ببری و عواقب این کار رو هم قبول کنی ، چون ممکنه رفت و امدها زیاد بشه و مشکل ساز
2) دوربینت رو از روی اونا برداری و قبول کنی که اونا برای دخترشون و بچه دخترشون کارای بیشتری انجام میدن، حالا خودت برای هم خودت و هم بچت وقت بزاری ، بازی کنید ، بیرون برید ، سرتون رو خودتون گرم کنید

1403/03/28 22:13

اره دقیقا

1403/03/28 22:22

سلام خوبین.
اگه مدیر اجازه بدن
یه نکته ای که به خودم کمک کرد اینجا بگم

1403/03/28 22:58

متاسفانه خیلی از ما ایرانی ها جوری بار اومدیم که مهر طلب هستیم.
مهر لب یعنی من خوبی میکنم که دیگران با من خوب باشن یا جواب کار من رو با خوبی پس بدن.
آدمهای مهرطلب آسیب های جدی به خود و بفیه وارد میکنن.
روزی که به عمق این مطلب پی ببرین، به آرامش نسبی می‌رسین.

1403/03/28 23:00

حالا فکر کن باهمین اوصاف و اینکه خانواده شوهرمن میلیاردرن اما مثل گدا زندگی میکنن.
من تمام تلاشم رو کردم مشکلاتشون رو حل و فصل کنم،
این از مهربانی من نبود، از مهرطلبی من بود.
چون انتظار خوبی در من ایجاد شد که هیچ وقت محقق نشد.
اگه اون تلاشم رو برای زندگی خودم میذاشتم الان خیلی جلوتر بودم.
اما چیزی ک از خانواده شوهرم دیدم، این بودکه تمااااااام تلاششون رو برای نابودی زندگی من کردن جوری که الان بین مردم منطقه اشون، مثال من رو میزنن.
خیلی دردناک بود، الان همون اندازه که مهربونی ام اجازه میده، خوبم نه بیشتر
برای همینم، هم خودم راحتم هم توقع هیچ خیری از طرف اونا رو ندارم و اگه بدی ببینم ناراحت نمیشم.
انقدددد این مساله براشون سنگینه، که حد و حساب نداره،
مثلا پسرعمه اشون فوت شد، اجازه ندادم خانوادم بیان و حتی باهام دعوا کردن که تو آبرومون رو میبری اما خودم انتخاب کردم.
برای همینم فردا روزی مراسمی از سمت خونواده من باشه، من منتظر نمیمونم، دو سه تا مراسم حرف می‌شنوم ولی تموم میشه.
اما قبلا یکی رو میومدن ده تا نمیومدن،
توو همون یه مراسم هم کلی از من بدگویی میکردن.

1403/03/28 23:06

مهگل جان باور کن شرایطت عالی
زندگی با خانواده شوهر خیلی مشکلات داره
واقعا رفت آمد زیاد با خانواده شوهر خیلی مشکلات پیش میاره
همین تعادل حفظ کن
الان بچه ت بهونه میگیره به اقتضای سنش

1403/03/28 23:12

نمیدونم چرا همه عروس ها چه فامیل چه غریبه با خانواده شوهر مشکل دارن
حس میکنم به قول پریا جان انقد کودکمون سرکوب میکنیم و قدرت حرف زدن و حق طلبی نداریم نسبت به خانواده شوهر
اینجوری پر عقده و... میشیم

1403/03/28 23:14

دلیلش ریشه در فرهنگ خانواده داره،

مثلا دلیل اختلافات ماعروس ها و خانواده شوهرم، بخاطر اینه که پدرشوهرم میلیاردره،

خانواده شوهرم فکر کردن عروس ها رو به کلفتی گرفتن، بگذریم از این قضیه.

پدرشوهرم با اینکه بهتون ارث نمیدم، پسرها رو کنترل کرده،
و این قضیه باعث ایجاد تفرقه شده، به اون صورت که هرکی به دنبال تخریب دیگری بود.اما کم بوده تا 20سال پیش یه عروس گرفتن که عفریته اس و از طبقه اجتماعی بسیاااااار پایین، خدانشناس که از هیچ تهمت و دروغ و دوبهم زنی ابایی نداره، 90%تفرقه ها بخاطر اونه.
الانم کلی زمین و ملک به اسم پسر همین جاری ام زده،

مثلا 5سال پیش یه قسمت از املاکش رو تقسیم کرد، به اون جاری ملک 8میلیاردی داد به بقیه بین 5_7میلیارد.
به ما 200میلیون به شوهرم گفت که تو و زنت شاغلین، زن تو عرضه کار کردن داره، کارخونه داره.

ولی همون زمان شوهرم برای بار سوم توسط برادر خودش ورشکست شده بود.
منم هیچچچچچچ وقت اعتراض نکردم اما خودم رو از همه چیز کنار کشیدم و فقط به بخشش خدا امید دارم.

حالا متوجه دلیل اختلاف ما شدین؟


هر خانواده ای دلیلی و ریشه ای برای اختلاف داره.

1403/03/28 23:50

اگه اینجوری هستن،
مُصِر به ارتباط بیشتر نباش.

1403/03/28 23:50

😘😘

1403/03/29 09:56

سلام من اهل ملایرم

1403/03/30 15:09

امیدوارم که منظورمو متوجه بشین چون نمیتونم بگم چی فکر میکنم بخاطر همین حس میکنم یکم پیچیده شده
دوس دارم نظراتتون رو بگید ممنونم

1403/04/02 15:36

و اینم بگم که بیشتر یه فکر هست که حالمو خراب میکنه و یجورایی به خودآزاری رسیدم انگار
یعنی با اون فکر دارم همش خودمو اذیت میکنم

1403/04/02 15:42