#شعلههایعشق😈💦
#پارت71
وقتی محکم تر فشار دادم نفسش تنگ می آمد که همانطوری مجبورش کردم به چشمام نگاه کنه ....
-هر.زه بازی دربیارم شنیدی؟!
کاری نکن بزنه به سرم و اخراجت کنمم شنیدی؟؟
دستمو از گلوش برداشتم و سیگارمو برداشتم و به سمت پنجره رفتم و هنوز سیگارمو روشن نکرده بودم که لب زدم:
-برو بیرون....
سرفه هاش قطع نمیشد و بعد از چند دقیقه که به خود اومد گفت:
-چرا منو نمیخوای هااا؟؟
چون زن داری اره؟
بهش وفاداری؟...
-میدونی چیه؟!
میدونی کسی که با زنت بود کی بودددد؟؟؟
با حرفش به سمتش چرخیدم که پوزخندی زد:
-شوهر من بود!
زنت با شوهر من خیانت کرد!
شوکه شدنم طبیعی بود مگر نه؟
هرروز چیز تازه تری بود که بدنم را بلرزاند!
شوهرش با زن من خیانت کرده بود؟!
1403/06/31 13:27