پرستار شیطون من??⚕?
ادامه #پارت27
࿐࿐࿐࿐࿐࿐࿐
لباسی رو که می خواستم خریده بودم و حالا توی ماشین اژانس نشسته بودم داشتم برمی گشتم خونه.
_خانوم رسیدیم.
دوتا تراول دهی دراوردم وبه راننده دادم وپیاده شدم.
کیسه های خرید توی دستم سنگینی می کردن امروز حسابی از خجالت خودم در اومده بودم.
به سختی کلید رو توی در انداختم و با آسانسور رفتم بالا.
دم در خونه بودم داشتم کلید رو توی در می نداختم که یهو در باز شد.
قیافه حق به جانبی به خودم گرفتم وبی تفاوت به نگاه سرزنش کنندش از کنارش رد شدم ورفتم سمت اتاق.
خداروشکر اونقدر فهمیده بود که دنبالم نیاد.
کیسه مورد نظرمو باز کردم لباسامو دونه به دونه دراوردم رفتم توی حموم یه
دوش دو دقیقه گرفتم فقط بخاطر اینکه تحرک زیادی داشتم وعرق کرده بودم.
حوله دورم پیچیدم واومدم بیرون.
جلوی آیینه ایستادم مداد مشکیمو برداشتم توی چشمام خط کشیدم وبرای تکمیلش یه رژ زرشکی زدم.
1399/02/10 10:48