#پارت700
یه بالش گذاشت پشتم و کمک کرد بشینم وتکیه بدم بهش.
اروم دست برد سمت مانتوم و دکمه هامو باز کرد
داشتم آب میشدم از خجالت!
یکی از بچه هارو داد بغلم و سینمو گرفت تو دستش و گذاشت دهنش.
از صدای نازک گریه اش مشخص بود دختره.
تا سینمو دهن گرفت با ولع مشغول مکیدن شد!
اول دردم اومد و صورتم جمع شد ولی بعد عادی شد و سرمو تکیه دادم به
سیاوش.
اروم گفت:
راستی نگفتی اسم بچه هامونو چی انتخاب کردی.
همین االنشم دیره زود بگو باید برم ثبت احوال ها!
لبمو یه گاز کوچیک گرفتم و گفتم:
چرا اسم انتخاب نکردی براشون؟
سرمو بوسید وگفت:
نمیشد که.نه ماه زحمتشون به دوش توبود حاال تو بیهوشی تو من اسم انتخاب
میکردم براشون؟!
لبخندی زدم.
گفت:
خب؟
اسم دخترمونو چی بذاریم حاال؟!
1399/07/28 10:51