نشانه هایی که به شما می گوید در يك رابطه سالم هستید :

⇠ به یكدیگر اطمینان دارید
⇠ شما از بودن با هم لذت می‌برید
⇠ همديگر را پذيرفته ايد و به دنبال تغيير هم نيستيد
⇠ شما می‌توانید به راحتی درباره فكرهایتان حرف بزنید
⇠ با هم بحث ميكنيد اما دنبال امتياز گرفتن از هم نيستيد
⇠ اگر با وجود عشقي كه به هم داريد، هركدام ميتوانيد به علاقمندي هايتان بپردازيد
⇠ «دوستت دارم»،«ممنونم» و «عذر می‌خواهم»؛ اين كلمات جادويي را به هم ميگوييد

? #مثبت_باش ?

اشتباه متداول زنان در مشاجره

بالا بردن صدا و استفاده از لحن های تند احساسی؛ که متهم کننده، غر زننده، تمسخرآمیز و نیشدارند. سعی کنید برخوردی غیر احساسی داشته باشید.

طرح سوال هایی بی جواب و منظور دار؛ مانند "چطور توانستی بگویی که..." به جای صراحت در بیان خواسته یا عقیده مانند: "من می فهمم و قبول دارم که...ولی..."

تفسیر او با ارجاع دادن موضوع به احساسات خودتان؛ "خیلی عصبانی چون تو..." در مشاجره همواره بهتر است حرف های او را تکرار کنید. "منظورت این است که.‌.."

کلی گویی به جای ذکر موردی، مثل : "تو همیشه پای تلویزیونی" یا "ما هیچ وقت باهم نیستیم." زن باید خواسته هایش را با گفتن چیزی مثل این عنوان کند: "خیلی دلم می خواهد با هم دست به کاری خاص بزنیم." یا "موافقی تا مرکز شهر پیاده روی کنیم." یا "بیا این هفته برای رفتن به گردش قرار بگذاریم."

? #مثبت_باش ?

دنیا به زن‌های مقاوم‌ نیاز دارد؛ زن‌هایی که بی‌توجه به محیط پیرامون‌شان، مشتاق، سرزنده و پرانرژی هستند.

زن‌هایی که از گفتن حقیقت یا بیان اعتقادات‌شان نمی‌ترسند؛ سرشار از استعداد، عاطفه و مهربانی هستند؛ خودشان را با مردها مقایسه نمی‌کنند یا با سایر زن‌ها نمی‌جنگند. بلکه همه‌ی انسان‌ها را همان‌طور که هستند، می‌بینند و همواره در جست‌و‌جوی زندگی بهتر و عشق پایدار هستند.

? برای دوستاتون فوروارد کنید ?
#مثبت_باش ?

?️تفاوت میان زوجین شاد و ناشاد در این نیست که زوجین شاد اشتباه نمی کنند..
همگیِ ما اشتباه می کنیم. این ممکن نیست فردی بتواند در 100% مواقع به لحاظ هیجانی در دسترس شریک عاطفی اش باشد.
دکتر جان گاتمن در کتابش، "The Science of Trust"  توضیح می دهد که هر دو طرفِ یک رابطه‌، تنها در 9% مواقع به لحاظ عاطفی و هیجانی در دسترس هم اند. این امر  91% اوقات رابطهٔ ما را، مستعد سوء تفاهم می کند.

? اما مشکل ایتجا نیست. حتی مادرانی که در 50% اوقات در دسترس فرزند و پاسخگوی نیازهای او نیستند، می توانند فرزندی سالم را رشد دهند که در بزرگسالی روابط سالمی خواهد داشت.

? آنچه که "ماهرین" و "ناکامان" در روابط را از هم جدا می کند این نکته است که چگونه اشتباه را اصلاح و رابطه را بازسازی می‌کنند.

?"زوجین ماهر در رابطه" با میل و طیب خاطر مسئولیت و سهمشان در ایجاد تعارض را می پذیرند، بنابراین می توانند فرایندی را آغاز کنند که زخمی که ایجاد شده را التیام دهند و پیوندشان را بهبود دهند.

?هرچقدر هم شما نسبت به رابطه فردی دقیق و مراقب باشید، زمانی می رسد که طنابِ میان تان را شما گسیخته کنید.

حتی زوجین خوب هم:
?️روزهای به شدت بدی دارند
?️حرف هایی به هم می زنند که یکدیگر را دلخور می کنند
?️حالت انتقادی و تدافعی پیدا می کنند
?️گاهی با بی تفاوتی و بی اعتنایی با هم برخورد می کنند

آنها دقیقا همان کارهایی را انجام می دهند که زوجین ناشاد انجام می دهند. اما در یک مرحله، مکالمه ای برقرار می کنند یا اقدامی انجام‌ می دهند که آنها را دوباره به وضع قبل بر می گرداند. ماهرین در رابطه، تعاملات منفی شان را به شیوهٔ مؤثر اصلاح می کنند.

?️هدف از بازسازیِ رابطه این است که به این درک برسیم که مشکل چه بوده و چطور میتوانیم  گفتگوی بعدی مان را سازنده کنیم.

? #مثبت_باش ?

ساعتی دقیق تر از ساعت خدا نیست
آنقدر دقیق است که در سایه‌اش همه چیز
سر موقعش اتفاق می افتد
نه یک ثانیه زودتر نه یک ثانیه دیرتر !
برای هر انسانی یک زمانِ عاشق شدن هست
یک زمانِ مردن ...!

? #الیف_شافاک
? #ملت_عشق

#مثبت_باش ?

اینکه کسی قصد دل گرم
کردن آدمی را داشته باشد اصلا چیز
کمی نیست خصوصا اگر آدمی باشد که بطور معجزه
آسایی هنوز دوستت دارد ...!

? #فیلیپ_راث
? #یکی_مثل_همه

#مثبت_باش ?

#آموزشی

سلام خانوم های شیک ?

آموزش امروز:

⛔️ ‍ رابطه جنسی در این مواقع مناسب نیست :

نزدیکی جنسی بعد از ورزش، پس از حمام، پس از فعالین سنگین مناسب نیست.

نزدیکی جنسی ھنگام گرسنگی و بعد از غذا خوردن و مصرف نوشیدنی مناسب نیست.

نزدیکی جنسی پس از شادی زیاد یا غم زیاد نیز مناسب نیست.

علائمی که نشان میدھد نزدیکی جنسی زیان آور است:

✓احساس لرز و سرما یا لرزش بدن ھنگام نزدیکی جنسی

✓ احساس نوعی درد و رنج در اندامھای بدن

✓اگر چنین علائمی در خود احساس کردید بھتر است که یک ھفته از نزدیکی بپرھیزید و غذاھای مفید و با کیفیت مصرف کنید.

✓نزدیکی با شکم پر موجب ضعف معده خواھد شد و بھتر است که 2 تا 3 ساعت بعد از غذا باشد.

••───ꕥ⚘ꕥ───••

◍⃟? #مثبت_باش

#باکلاس

❗️هميشه خانم ها مقدم نيستند!❗️

در موارد زير اقايان بايد جلوتر از خانمها حركت كنند:

?عبور از درهاي چرخان براي تنظيم در،

?عبور از درهاي فنري براي نگه داشتن در،

?خروج از جاهاي شلوغ براي باز كردن راه.

#مثبت_باش ?

#خانومانه

‍ شیطنت در هنگام *** از طرف زن میتونه کل کیفیت *** رو تحت تاثیر قرار بده!

یادتون باشه شما با همدمتان هستید! باعشقتان هستید! پس فقط خواسته های فردی شما مطرح نیست، بلکه خواسته های هردوی شما مطرح است، سکـس کاری است دونفره!

اشتباه است اگر فکر می کنید زن موقع سکـس در حال محبت کردن به مردش هست! اگر تا حالا اینگونه فکر می کردید کاملا از ذهن خود پاکش کنید! همین فکر است که سکـس رو یکطرفه میکند!

مرد شما همین فکر رو نمیکنه! او *** کردن رو محبتی از طرف شما تلقی نمیکنه بلکه *** رو برای شما و خودش لذت و فعالیتی دو نفره میپنداره و وقتی میبینه شما هیچ فعالیتی یا تمایلی برای سکـس ندارید، گیج و سردرگم میشه! اگر سکـس محبت کردن است باز دوطرفه است نه فقط محبت از طرف زن! *** برای لذت هردوی شماست و نیاز هر دو!


#مثبت_باش ?

#نکته

مغز مردها پیمانه‌ای طراحی شده

حالا یعنی چی طراحی پیمانه‌ای ؟!
یعنی طراحی بخش بخش، یعنی اگر یکی از بخش‌ها مشکلی براش پیش بیاد، به باقی داستان آسیبی وارد نمی‌شه

به زبان ساده‌تر، این‌که وقتی باهاش قهر می‌کنید می‌تونه بخوابه، به این معنی نیست که شما براش مهم نیستید
به این معنیه که بخشی که مربوط به قهر کردن شماست، درکار بخشی که مربوط به خواب هس دخالت نمیکنه!
مثل مغز زنها نیست که یه بخش داره و اون یه بخش خودش و همه‌ی جهان هستی رو درگیر میکنه!
پس ناراحت نشید الکی و زندگیتونو بکنید.


#مثبت_باش ?

#تامل

سیاه پوش نباشید!!

?لباس سیاه باعث به هم خوردن تنظیم هورمون ها در خانمها و زایمانهای سخت و یا زودرس میشود!

?این رنگ جذب کننده مریضی و آلودگی و ناراحتی های روحی روانی است!

?سیستم دفاعی بدن را کاهش و احتمال ابتلا به سرطان را افزایش میدهد! سیاه دقیقا عملکردی مخالف سفید که رنگ گلبول های سفید و سیستم دفاعی بدن است دارد.

?رنگ سیاه سبب افزایش شدت درد علی الخصوص دردهای عصبی میشود و رخوت و سستی بدن را به همراه دارد.

?سیاه رنگ کاهش اشتها و قوه حافظه است. پوشیدن لباس سیاه سبب کاهش میزان تولید سروتويین(انتقال دهنده عصبی) در مغز که این امر باعث افسردگی و رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه و اختلال در خواب و سیستم گوارشی میشود!


?منتشر کنید تا دوستان و عزیزانتان هم بدانند


#مثبت_باش ?

#عصبانيت را هم ميشود محترمانه منتقل كرد اگــر به جاي "تو" از "من" استفاده كنيم

?غلط: "تـــــــو" اعصاب من رو داغون می کنی! تو عذابم میدی! درکم نمی کنی! تو نمی فهمی! تو همه چیز را تحمیل می کنی و...

?صحيح: "مـــــــن "عصبانی هستم! حال من خوب نیست! من نمی توانم این تصمیم را قبول کنم! برای من سخت است با این مساله کنار بیایم.

✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. .•.❀.•.✿
#مثبت_باش ?

#ایده_های_زنونه??*-*
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. ✿
امروزه زیاد مشاهده می‌کنیم که دو فرد با اختلاف سنی زیاد با هم #ازدواج می‌کنند. شاید گفته شود که تفاوت سنی 10سال زیاد است، ولی مهم این است که 10 سال در چه دوره سنی زن و مرد باشد. اگر هر دو بیشتر از 30 سال دارند و تقریبا به پختگی رسیده‌اند، 10 سال نمی‌تواند مشکل زیادی ایجاد کند، ولی وقتی یکی18 ساله و دیگری 28 ساله است، اختلاف سنی 10 سال مشکل‌ساز خواهد شد. این دو نفر از نظر #هیجانی متفاوت هستند. یک نکته دیگر را هم باید مطرح کرد و آن سن پسرها هنگام ازدواج است. پسرها از نظر #بلوغ فکری از دخترها عقب‌تر هستند و اگر خیلی زود ازدواج کنند شاید اصلا نتوانند زندگی را اداره کنند.
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. .•.❀.•.✿
-❁ ‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌#مثبت_باش ?

**
بــرای خــودتــان زنــدگــی ڪــنــیــد!!

بــرای ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ،
"مــنــتــظــر" ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ نــبــاشــیــد...
و ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ بــا
ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ "ﺗﻮﺟﯿﻪ" نــڪــنــیــد...
تــلــاش ڪــنــیــد تــا "خــودتــانــ" بــاشــیــد...
ﻭ ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ...
ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﺑﯽﺍﻧﺘﻬﺎ...


?#مثبت_باش ?

اگه همسرت به بهداشت خودش اهمیت نمیده و این کار او باعث اذیت شما میشه...









خوب دقت کن❗

باز همون روش غیر مستقیم همیشگی رمز موفقیت شماست.??

باید دقیقا اون زمانهایی که به نظافت خودش

بیشتر رسیدگی می کنه یا میره حمام، اونقدر

ازش تعریف و تمجید کنی و دور و برش

بچرخی که حتی به خاطر لذت شنیدن این

حرفها هم که شده، بیشتر مراقب نظافت

خودش باشه.


?‍♂

◇◇◇◇◇◇◇○○○◇◇◇◇◇◇
خلاصه


با شوخی و خنده

(نه تمسخر)

و ناز کردن

و با صدای بچه گونه


و ...



هر راهی که به ذهنت میرسه متقاعدش کن.

مهم غیر مستقیم بودن راه هستش!




همین.....


#مثبت_باش ?

#آرامش_نوشت?

گاهی به خودت احترام بگذار
يک چای داغ بريز داخل زيباترين استکان خانه، يک شيرينی هم بگذار کنارش، و به خودت بگو: “بفرماييد! چايتان سرد نشود.” به خودت، باورت، و زندگی‌ات عشق بورز. گذشته دیگر گذشته. زمان نمی‌تواند الماس اصل را کدر کند، مگر آنکه تو پيوسته برق انداختن آن را از ياد برده باشی. برای خودت دعا کن که آرام باشی، و صبور. مهم نيست که آخرين زلزله‌ی زندگی‌ات چند ريشتر بود. مهم نيست که در آن زلزله چه چيزهايی را از دست دادی. مهم اين است که دوباره از نو بسازی. خودت را، زندگی‌ات را، باورت را.

═ೋ❅?♥️♥️?❅ೋ═
❥↬#مثبت_باش

#دقایقی_برای_یادگیری

تخیل، «قیچى ذهن» نامیده شده و دائماً در حال برش دادن تصاویر ذهنى انسان است و او بالأخره روزى با حاصل این ساخته‌هاى ذهنى، در زندگى واقعى روبه‌رو مى‌شود. او باید از عملکرد ذهن خود آگاه باشد تا بتواند به گونه‌اى موفقیت‌آمیز آن
را تحت تعلیم خود قرار بدهد. یونانى‌ها بر این باورند: «ابتدا خودت را بشناس.»

ذهن آدمى از سه بخش، نیمه هشیار، هشیار و فوق هشیار تشکیل مى‌شود. ذهن نیمه هشیار داراى قدرتى محض و انعطاف‌پذیر است. این بخش همچون جریان برق و یا نیروى بخار عمل مى‌کند و به هر سویى که برایش مشخص بشود مى‌رود. ذهن نیمه هشیار به خودى خود فاقد هر گونه قدرتى است.

هر چه را که انسان عمیقآ حس کرده و یا به روشنى در ذهنش مجسم نماید، بر ذهن نیمه هشیارش نقش بسته و با تمام جزئیات در زندگى او تکوین مى‌یابد
زنى را مى‌شناسم که در کودکى «وانمود مى‌کرد» یک بیوه زن است! او لباس مشکى به تن کرده و تور سیاه بلندى را بر سر مى‌انداخت و اطرافیانش این کارها را به حساب زیرکى و بانمکى او مى‌گذاشتند. بعدها این دختر بزرگ شد و با مردى که از ته دل عاشقش بود ازدواج کرد، اما متأسفانه پس از مدت کوتاهى شوهر او درگذشت و زن سال‌هاى سال لباس مشکى به تن کرد. تصویرى که او از خود به عنوان یک بیوه زن تجسم کرده بود، بر ذهن نیمه هشیار وى نقش بسته و پس از مدت کمى، بى‌توجه به عواقب دردناکى که به دنبال داشت، در زندگى زن تحقق یافته بود.

ذهن هشیار را ذهن دنیوى و یا نفسانى نامیده‌اند. این ذهن، وجود (ظاهرى) آدمى است و زندگى را چنان مى‌پندارد که «به‌نظر مى‌رسد واقعاً آن گونه است.» ذهن هشیار، تمام جلوه‌هاى مرگ، مصیبت، بیمارى، تنگدستى و فلاکت را مشاهده کرده و بر ذهن نیمه هشیار اثر مى‌گذارد.

ذهن فوق هشیار، بعد الهى انسان است و بخشى از خداوند است که در نهاد همه‌ى انسان‌ها به ودیعه گذاشته شده و جایگاه پندارهاى متعالى مى‌باشد، همان «الگوى بى‌عیب و نقصى» که افلاطون از آن به عنوان «الگوى کامل» یاد کرده است. در
واقع خداوند براى هر یک از بندگان خود «مشیتى» را مقدر نموده است.

«جایگاهى است که تنها از آن تو مى‌باشد و هیچ انسان دیگرى نمى‌تواند آن را تصاحب نماید.»

کارى است که جز تو هیچ شخص دیگرى را یاراى پرداختن به آن نیست و الگوى بى‌عیب و نقص این گفتار در ذهن فوق هشیار پنهان شده است، هر چند همیشه این اندیشه به ذهن هشیار خطور مى‌کند که این آرمان دست نیافتنى است :

آن چنان نیکوست که گویى تنها یک رؤیا مى‌باشد.
〰〰〰〰〰〰〰
#مثبت_باش ?

#سلامتی

❇️ مطالعات ثابت کرده است :

?مصرف خرما بينايی و شنوايی را تقويت میكند، شير مادر را زياد میكند ، اسيد بيش از حد معده را خنثی و كم‌ خونی را برطرف میكند !

#مثبت_باش ?

#فرزند_پروری

?برای تسکین درد و خارش هنگام درآمدن دندان کودکان انگشت خود را آغشته به آب و آب لیمو کرده و به لثه کودک ماساژ دهید.

#مثبت_باش ?

زن و شوهر نباید #توقع داشته باشند بعد از اینکه همسرشان با او ازدواج کرد تمام روابط، تفریح‌ها، دوستان و دل مشغولی‌هایش را #فراموش کند و همه وقت و توجه خود را به او #اختصاص دهد.

?این توقع و محصور کردن همسر، مانع از ایجاد ارتباط #صمیمی و موثر است.

? و یقیناً روز به روز از #محبوبیت شما بخاطر محدود کردن همسرتان کاسته می‌شود.

? همراهی شما با علاقه‌مندی‌ها و تفریحات سالمِ همسرتان نقش مهمی در #محبوب شدن شما و گرم شدن روابطتان دارد.

✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. .•.❀.•.✿
#مثبت_باش ?

#ایده_های_زنونه??*-*
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. ✿
وقتی خانومی تحت فشاره، حرف زدن با شوهرش را موهبتی بزرگ میدونه
ⁱᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ

ولی اگر مردی تحت فشار و استرس باشه حرف زدن زنش را دخالت میدونه

زن دوست داره صحبت کنه و شوهرش را در آغوش بگیره، مثلا مرد دوست داره فوتبال ببینه.

? در این مواقع از نظر زن ،مرد بی علاقه و سرده و برعکس از نظر مرد،زن مزاحم و پرحرفه.

این برداشت های مختلف،به خاطر انعکاس ساختارهای مغزی متفاوت اونهاست.

اینکه متوجه این تفاوت بشید،فشار را از وجود شما و شریک زندگیتون بر طرف میکنه و باعث میشه که دیگه طرف مقابلتون را مورد انتقاد و قضاوت قرار ندین.
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. .•.❀.•.✿
#مثبت_باش ?

#سلامتی

❗️شب ها کیک نخورید (خصوصا کودکان)

?جذب کلسیم در بدن بیشتر شب ها صورت می گیرد.

?مصرف کیک و شیرینی مانع جذب کلسیم می شود.

#مثبت_باش ?

#ایده_های_زنونه??*-*
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. ✿
#خانمای_گل ??
ⁱᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ

آموزش دلبری و مجذوب کردن مرد


نزد مردتان برقصید?

یکی دیگر از راه‌های تحریک مردان رقصیدن در مقابل او است. هنگامی در خانه تنها هستید و شوهر شما نشسته است در مقابل او شروع به رقصیدن کنید؛ این عمل موجب تحریک شوهر شما می‌شود. قطعاً هر مردی رقص زن خود را دوست دارد و گاهی اوقات شاید او نیز همسر خود را در این کار همراهی کند
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. .•.❀.•.✿
#مثبت_باش ?

قسمت 71

سرم را بالا می برم و عصبانیت متین را نظاره گر می شوم. دست در بین خرمن موهایش فرو می کند.
-مگه قراره کسی بفهمه؟ اصلا از کجا باید خبر دار بشند؟ جواب بده غزاله...
سوالش دهانم را می بندد.
-یه سری مسائل باید بین یه زن و شوهر مهر و موم باقی بمونه‌. از جمله همین یکی‌...
روی لبه تخت می نشیند‌.
کنارش می نشینم. ولی برخلاف او نگاهش نمی کنم.
-امشبو به کامم تلخ نکن متین. بذار یه نفس راحت بکشَم...
دستش را روی زانویم می گذارد.
-قبلا بهت هم گفتم تا خودت از ته دل راضی نشی بهت نزدیک نمی شم. الانم تا خودت نخوای، تا خودت اعلام رضایت نکنی، کاری بهت ندارم. ازتم دلخور نمی شم. فقط، ای کاش بهانه ایی غیر از ترس از خانوادت داشتی. یه بهانه ایی که کاملا منو مجاب می کرد. یه بهانه که حداقل می فهمیدم مخالفتت به خاطر بی اعتمادی نیست‌.
روی تخت دراز می کشد و دستش را زیر سرش می گذارد.
-امشب قصد خوابیدن نداری غزاله؟ ساعت پنجه...
نگاه به ساعت می اندازم‌.
-اتفاقا خیلی خستم‌‌. ولی هنوز به قولت وفا نکردی.
به فکر فرو می رود.
-وای، پاک یادم رفته بود. بجنبم که الان چایی کهنه دم می شه.

***
صدای خودرو پدر و چفت آهنی در که همیشه با پارک کردن آن داخل حیاط مرا از خواب گرم آغوش متین رها می کند. با ترس از جایم برمی خیزم و گوش هایم را تیز می کنم. رویا یا حقیقت؟ به طرف پنجره خیز بر می دارم و پرده ی سفید رنگ را آرام کنار می زنم و بعد از دیدن چهره شان با ترس به سمت متین باز می گردم.
-متین‌‌‌... متین..‌‌. متین...
با دست تکانی محکم به شانه اش می دهم.
چشمانش را باز می کند و با تعجب نگاهم می کند و با صدای خواب الود می گوید:
-چی شده؟
-باید بری. مامان و بابا اومدن.
با عصبانیت چهره اش درهم می شود.
-چرا باید برم؟ مگه خلاف شرع کردم؟ مگه‌ نامحرمیم؟ مگه بین ماصیغه خونده نشد؟ غزاله بس کن.
درمانده نگاهش می کنم و با چشمانم التماسش را می کشم.
جدی می شود و از جایش بر می خیزد.
-ایندفه می خوام مامانت منو ببینه. می خوام تکلیفمو روشن کنم. من نمی دونم تو چرا اینقدر می ترسی. مگه قراره چی بشه؟ بذار هر اتفاقی که می خواد بیفته همین امروز بیفته.
-هیسسس آروم تر. صدات می ره بیرون.
و دوباره سمت پرده می روم و آن ها را در حالی که کیف و چمدان از صندوق عقب ماشین خارج می کنند می بینم.
پرده را بر می گردانم و باز التماسش را می کنم.
-متین الان موقع این حرفا نیست. الان اگه مامان برسه و ما را اینجا ببینه بد میشه. اونم با این لباس.
به سمت کمد می روم و لباس پوشیده ایی روی لباس نیمه برهنه ام می پوشم و باز به نگاهی به متین می اندازم.
-متین، خواهش می کنم لباساتو بپوش.
لباس

هایش را روی تخت کنارش قرار می دهم.
-لباساتو بپوش... حداقل نفهمه که تو اینجا خوابیده بودی. یکم رسمی تر باش متین.
ولی انگار رفتار دیشبم را تلافی می کند و باز با خیال راحت روی تخت دراز می کشد.
اتفاقا می خواهم مامان خانم منو با همین وضع ببینه. تو هم خیلی عادی با همون لباس های چند دقیقه ی قبلت بیا تو بغلم بخواب. اصلا بذار با شرایط عادت کنند. تا کی می خوای تابع حرفشون باشی.
با عصبانیت نگاهش می کنم و سریع موهای پریشان روی شانه ام را می بندم‌.
-تو رو خدا متین. به خاطر من.‌.. اینقدر بی انصاف نباش...
-غزاله... غزاله...
صدای پدر که هشدار وارد شدن به ساختمان را به من می دهد مرا مانند فنری از جا می کند. نگاهی به خود در اینه می اندازم و تیر اخر را رها می کنم.
-توورو خدا برو متین‌ خواهش می کنم برووو.
خونسرد جواب می دهد.
-میشه ساکت بشی. می خوام ادامه خوابمو برم.
از خونسردی اش حالم بد می شود. درمانده و ناچار از اتاق خارج می شوم و سهی می کنم جلوی تمام علایم اضطراب و عصبانیتم را بگیرم. ولی مگر می شود؟
به سالن می روم و با دیدن چهره ی خسته مادر کمی از اضطرابم کم می شود.
-سلام...
پدر نگاهم می کند.
-سلام.
مادر هم جواب می دهد‌.
با صدای لرزان ادامه می دهم.
-چقدر زود برگشتید...؟

نویسنده : ملودی

ادامه دارد...

قسمت 72


پدر نگاهم می کند و بعید نیست به این همه اضطرابم شک می کند.
-مادرت محمدو دید. کار دیگه ایی نداشتیم. اونقدر شیراز رفتیم که دیگه تکراری شده. شبو نموندیم و حرکت کردیم.
اب دهانم را به سختی قورت می دهم و به چهره مادر نگاه می کنم.
مادر خیره شده است به لیوان های چایی دیشب که یادم رفته بود آن ها را از روی میز بر دارم.
-سیما الان‌کجاست؟ به این زودی رفت خونه؟
به تته پته می افتم‌.
-آااااره. صبححح زود رفتتت.
از جایش بر می خیزد و نگاه به چهره ی رنگ پریده ام می کند.
-تو حالت خوبه غزاله؟ چرا رنگت پریده؟
و بدون دریافت جواب به سمت راهرو می رود و با نزدیک شدن به اتاقم قلبم از جا کنده می شود.
-خیلی خستم می رم بخوابم‌.
نفس راحتی می کشم‌ که یکبارا جلوی اتاق متوقف می شود‌. دستش را روی دستگیره اتاق می گذارد و به من خیره می شود‌.
نفسم به شماره می افتد و مطمئن می شوم که صدای قلبم رسوایی به بار می آورد.
به صورت پدر خیره می شوم و مادر در را باز می کند. پدر با متانت می پرسد:
-چیزی شده؟
سر تکان می دهم‌ و به چهره ی مادر خیره می شوم.
چهره ی معمولی اش خشمگین و متعجب می شود و به من نگاه می اندازد.
-غزاله...؟
با ترس شانه بالا می اندازم.
-نتونستم بگم ن..‌ ن... نه.
هنوز درگیر لکنتم.
در را ارام‌ می بندد و به سمتم‌ می اید:
-برو تو اتاق کارت